آخرین نوشته ها
- گزارش تصویری سومین جشنواره هَلی تِرشی بالاده- بخش نخست
- برگزاری سومین جشنوار هلی ترشی مازندران در بالاده
- از تروجن تا قله شاهدژ بالاده
- صرف نوعی خاص از فعل ماضی ساده در زبان مردم بالاده
- گزارش دومین نشست گردشگری و جشنواره هلی ترشی در بالاده
- معلمان بالاده، از گذشته تا امروز
- گزارش نشست گردشگری بالاده ۱۴۰۳/۰۱/۳۱
- دعوت به همکاری در زمینه معرفی بالاده به عنوان روستای هدف گردشگری
- انتخاب روستای بالاده به عنوان روستای هدف گردشگری
- دختر لَمچوقاپوش / داستانی واقعی از بالاده/ نوشته محبوب توبه بالادهی
لینک دوستان
آمار
پنجشنبه ۱۷ در مهر, ۱۳۹۳ @ ۰۱:۱۲
می گفت: من دوست دارم توی این عملیات همه توانم رو بذارم
واسه پیروزی لشکر اسلام. دست آخر هم مثل امام حسین (ع)
شهید بشم، طوری که بدنم توی آفتاب داغ بمونه. پاره هاش رو هم
کسی نتونه جمع کنه مگر خود آقا…
عملیات کربلای پنج خبر شهادت و مفقودالاثر شدنش به من رسید.
کربلای چهار شهید شده بود و جنازه اش مونده بود توی جزیره بوارین.
چندسال بعد جنازه اش پیدا شد، بالا تنه نداشت.
باقیمانده جـسدش رو هم از روی پـلاکی که به کمرش بسته بود
و مهر و تسبیح توی جیبش شناختند. خبرش رو که شنیدم بی اختیار
یاد حرفای اون روزش افتادم که گفته بود: دوست دارم… دست آخر هم مثل امام حسین (ع) شهید بشم طوری که بدنم توی آفتاب داغ بمونه.پاره هاش رو هم کسی نتونه جمع کنه مگر خود آقا.
دوست دارم مثل اربـاب شهــید شم
بـدنم تـوی آفـتاب داغ بمـونه
پاره هاش رو هم کسی نتونه جمع کنه
مگر خود آقا…
وقتی پیدا ….
(برای شادی روحشان صلوات)