سه نوشته در باره گله و گله داری در بالاده/  روزگاری بالاده و گله های گوسفندان و اسب هایش خصوصا گوسفندان مرحوم حاج حسن دهبندی، حاج میرزمان رضوی و حاج گلبرار دهبندی (برادر کوچکتر حاج حسن) نه تنها در منطقه دودانگه و چهاردانگه ساری زبانزد عام و خاص بود بلکه در استان و حتی کشور نیز شهره  …

۱ . بالاده و گله های فراوان گوسفندانش/ نوشته: توبه محبوب  بالادهی/ ویرایش و تکمیل: عین اله آزموده

روزگاری بالاده و گله های گوسفندان و گله اسب هایش خصوصا گوسفندان مرحوم حاج حسن دهبندی، حاج میرزمان رضوی و حاج گلبرار دهبندی (برادر کوچکتر حاج حسن) نه تنها در منطقه دودانگه و چهاردانگه ساری زبانزد عام و خاص بود بلکه در استان و حتی کشور نیز شهره بود. مثل معروف بالادهی « اینتا هم حاج حسنه » را مردم بالاده و بسیاری از مردم اطراف به یاد دارند.

گله های گوسفند حاج حسن دهبندی در اواخر بهار هر سال از دشت بَسو در شمال بهشهر به سوی بالاده حرکت می کردند و در اوایل پاییز دوباره به بسو بر می گشتند. گله ها و چوپانان و خانواده هایشان این مسیر پر فراز و نشیب کوهستانی و جنگلی را معمولاً در هفت شبانه روز طی می کردند.

می گویند روزی گله گوسفندان مرحوم حاج حسن دهبندی به قصد ییلاق در منطقه ی هزار جریب بهشهر بود و ابتدا و انتهای گله پیدا نبود. یکی از چوپانان بومی آن منطقه پرسید که این همه گوسفندان از آن کیست؟ پاسخ شنید که مال حاج حسن دودانگه ایه. چوپان که گوسفندانش چند رأس بیشتر نبود، آنها را بطرف گله گوسفندان حاج حسن رها کرد تا قاطی آنها شوند و گفت: « اینتا هم حاج حسنه» (یعنی این هم مال حاج حسن) و این مَثل پس از پنجاه سال از مرگ حاج حسن هنوز در بین مردم بالاده کم و بیش رایج است.

 به گفته‏ ی پیران بالاده فقط حاج حسن دهبندی بالغ بر ده هزار و بنا به قولی دوازده هزار راس گوسفند داشت. تمام مراتع اطراف بالاده و روستاهای دور و نزدیک برای چرای گوسفندان بالاده کم بود. براستی باید دید در پنجاه سال پیش چند هزار گوسفند در بالاده بود! آن همه گوسفند چی شد و کجا رفت!

بالاده بزرگ بود؛ و آدم هایش نیز بزرگ بودند؛ به بزرگی نامشان و به بزرگی تاریخ بالاده. از آن نسل چند نفر مانده اند؟ اکنون چند راس دام در بالاده داریم؟ اصلاً نژاد گوسفند « زِل » که بومی ترین نوع گوسفند در منطقه است آیا دیگر وجود دارد؟ آیا نسل امروز ما گوسفند زل را می‏شناسد؟ بدبختانه یا خوش بختانه تنها اندکی از نژاد گوسفند زل در بالاده باقیمانده است و آن هم متعلق به آقای کریم دهبندی (فرزند مرحوم حاج گلبرار) است که در صحرای حسین آباد بهشهر و با مراقبت ویژه‏ ی سازمان جهاد کشاورزی در حال تکثیر این نژاد در حال انقراض می باشند.

به امید روزی که پوست کالا به سر (کلاه پوستین) و لَم چُوقا بر دوش (شولای چوپانی) و با نواختن لَلِه وا (نی مازندرانی) در قارق چال و شادِزبِن همدیگر را ببینیم و یادی از آن روزگار کنیم که پدران و مادران ما می زیستند و دوباره از زبان چوپانانی که فقط یادشان برای ما به یادگار مانده، بشنویم که: « های چَرننِه؟ … موختاباد کاجِه دَرِه؟ … وَچِه رِه بَرِست چشمه او بیآره چایی دم هاکونیم… مَشدوَلی نون ماست خارنی؟ … آی مزه کانده… »

اگر خوانندگان گرامی اطلاعات بیشتری در باره این موضوع دارند برای ما بفرستند تا در تکمیل این نوشته استفاده شود.

گله گوسفند و روستای بالاده در یک صبح بهاری- اردیبهشت ۱۳۸۹ / عکس: عین اله آزموده

۲ . در باره گوسفند نژاد زل: نوشته هادی کاردگر بالادهی (ف. مرحوم موسی اصغر)/ ویرایش و تکمیل: عین اله آزموده

گوسفند زل دارای دم نازک و از نظر بدنی جسور و قدرتمند و چالاک و سرعت راه رفتنش زیاد است. در برابر باران به ویژه باران زیاد مازندران، آذرخش، گرما، سرما و برف خیلی مقاوم می باشد. از نظر وزن نسبت به «نژاد تاب» (یا نژاد دمبلان دار) کم وزن‏تر هست. گوسفند زل دوست دارد همیشه در بلندی کوه و از علف های تازه چرا کند و بسیار خوش چرا می باشد. به همین خاطر گوشت و شیر گوسفند زل خوشمزه تر بوده و پوست کندن نژاد زل نسبت به نژاد تاب خیلی راحت تر است.

گوسفند نژاد زل با چوپان، گله، بزها و سگ های گله رابطه ی عاطفی و اجتماعی خوبی داشته و کمتر از گله جدا می شود. نسبت به بره ای که به دنیا می آورد رابطه عاطفی خیلی قوی داشته و بره اش را دوست می دارد و نمی تواند از کنارش جدا شود. این نوع گوسفندان حرف چوپان را فهمیده و به آن گوش میدهند و برخی از اصوات و حتی صدای نی چوپان را می فهمد و نسبت به آن واکنش مثبت نشان می دهد. در جنگل و هوای مه آلود دارای مسیریابی خیلی خوبی بوده و حتی بدون چوپان هم به آغل بر می گردد. تشخیص صدای بسیار خوبی دارند و بره خود را در بین صدها بره و از روی صدایش پیدا می کند.

از مهمترین خصوصیات نژاد زل این است که دنبه ندارند و به همین دلیل ذخیره ی چربی در کل بافت های بدن حیوان یافت می شود و این دلیلی بر خوشمزه تر و مرغوبتر بودن گوشت این نوع نژاد است. گوسفند زل غالباً به رنگ سفید، نخودی و گاهی حنایی رنگ می باشد. این نوع گوسفندان دست و پاهای بلند و کشیده ای دارند و نسبت به دیگر انواع گوسفندان سبکتر و چابکتر هستند؛ بنا بر این برای اقلیم کوهپایه ای و سنگلاخی مناسبند. گوسفند زل مرز بین گوسفندان اهلی و وحشی است و از ظواهر چنین بر می آید که اولین بار مردم مازندران آن را اهلی کردند. پوست این نوع نژاد بسیار نازک است و گوش آنها کوچک و اغلب در دو فصل بهار و پاییز جفت گیری می کنند.

از دیگر نژاد گوسفندان ایرانی می توان نژاد بلوچی، کرمانی، ماکویی، لری، زندی، افشاری، سنگسری، مغانی، فراهانی، قزل، شال و … را نام برد که متاسفانه نژاد زل که زیستگاه اولیه اش در مازندران است در حال نابودی می باشد.

اگر خوانندگان گرامی اطلاعات بیشتری در باره این موضوع دارند برای ما بفرستند تا در تکمیل این نوشته استفاده شود.

۳ . چند نام برای گوسفند و بُز در فرهنگ چوپانی بالاده/ نوشته: هادی کاردگر بالادهی (ف. مرحوم موسی اصغر) / ویرایش و تکمیل: عین اله آزموده

جانداران اهلی از جمله گوسفندان هم مانند همه اشیا دیگر برای خود نام هایی دارند که از سوی چوپان بر روی آنها گذاشته می شود تا از بقیه گوسفندان قابل شناسایی شوند. در روستای بالاده این نامگذاری بر اساس رنگ پشم و یا ظاهر گوسفند و دام انجام می شود که در نوع خود جالب است.

شِوا: رنگ سفید که بیشترین رنگ در بین گوسفندان زل هست.

شِوا اَشقِه: دارای صورت قرمز و لکه سفیدی بر سر.

سِیو اَشقِه: بدن سیاه با کله سفید.

نِشون: رنگ خاکستری روشن.

نِشون کار: دارای گوش کوچک.

نِشون اَشقِه: کله قهوه ای و سفید.

جَلمِه: دارای کله سفید

بَرجی: کله سیاه با خال های کِرِم رنگ

شالی: قهوه ای رنگ

کـَهو: آبی تیره مایل به سیاه

نِئر: گوسفندی که بره اش بمیرد

وَرِه: بره‏ ی گوسفند

سِک وَره: بره بدون مادر

خالک وره: بره ی چند روزه

دولی وَرِه: بره ای که در زمستان به دنیا آمده باشد.

 پَئیزکا: بره ای که در فصل پاییز به دنیا آمده باشد.

دِ وَری وَرِه: بره ای که مادرش پس از زایمان در فصل پاییز بلافاصله جفت گیری کرده و بره در پایان زمستان به دنیا بیاید.

سِلِک: بره یک ساله.

ماده کاوی: بره ی ماده دو ساله.

نَر تِقالی: بره ی  نر دو ساله.

کـَچِز: گوسفند نر که خایه نداشته باشد.

زا: گوسفندی که بره به دنیا بیاورد.

قَسِر: گوسفند نازا.

دَق نَر: گوسفند نر بدون شاخ.

بَختِه نر: گوسفند نر که توسط چوپان اخته می شود تا بعنوان بزرگ و جلودار گله و تالچی باشد (تال: زنگ بزرگ که بر گردن قوی ترین گوسفند نر یا بز نر می بندند).

بِزکُولِه: بره‏ ی بُز

بِزکـَل کولِه: بُز نر جوان زیر یک سال.

بِزکـَلـیج: بُز نر جوان

بِز کـَل: بُز نر بالغ

چَـبِش: بُز نر چند ساله ‏ی اخته شده

پیت بِز: بُز نر یا ماده بدون شاخ

اگر خوانندگان گرامی اطلاعات بیشتری در باره این موضوع دارند برای ما بفرستند تا در تکمیل این نوشته استفاده شود.

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۲۶ بهمن ۱۳۹۷