همیشه شاهدژ … / شعری از نادر چهاردهی بالادهی ۲۵/۹/۱۳۸۸/ سرودن شعر در وصف زادگاه و زیبایی های طبیعی آن امری پسندیده و در خور ستایش است. شعر « همیشه شاهدژ » اگر چه کوتاه است ولی از زیبایی و جذابیت برخوردار بوده و آدمی را بفکر فرو می برد. اینکه شاهدژ همیشه بوده و خواهد بود؛ هر چند انسان های زیادی در طول تاریخ در دامنه ها و بلندای آن زیسته اند و ستبری و بزرگی آن را ستوده اند پس از این نیز چنین خواهد بود.


زمین نظاره گر من است…

همیشه ….

دیروز شاهدژ بود و بالاده بود و من نه ….

امروز او هست و من هم ….

و فردا …

باز او هست و من نه !

 

عکس: عین اله آزموده / بهار ۱۳۸۸

…………………………………………………………………………

عکس: عین اله آزموده / تابستان ۱۳۸۶

نقل از وبلاگ سادوا

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۳ شهریور ۱۳۹۱
entry نظرات دیگران در مورد این مطلب

ممنون از همولایتی عزیز

انجمن فرهنگی سادوا گفت

پیام زیر را آقای اسماعیل توبه در سامانه پیام کوتاه سادوا نوشته است:

جناب آقای آزموده سلام
واقعاً همانطور که فرمودید جای تقدیر و تشکر دارد. هر چند شعرش کوتاه بود ولی آدم را بفکر فرو می برد. کو گوش شنوا تا از شاعران جوان و بومی حمایت کند و در مجالس رسمی معرفی شان کنند؟ چند سال است حضرتعالی دارید داد میزنید ولی کو …
نادرجان؛ ما هم ولایتی ها منتظر شعرهای بعدی شما هستیم

شعر زیبایی است. شاهدژ میلیون ها سال دیگر هم پا بر جا خواهد بود و آدم های زیادی آن را خواهند دید و خواهند مرد.