شاید این نفس های آخر سادوا … / حدود ۱۰ روزی هست که شارژ سالیانه «هاست سایت سادوا» تمام شده و از طرف شرکت مربوطه چندین بار تماس گرفته اند تا پرداخت کنم و هنوز مردد هستم که آیا با این وضعیت اصلاً نیازی به داشتن سایت هست یا بهتر است سایت سادوا تعطیل شود. دلایلش را عرض می کنم. شاید برای خیل زیادی از دوستان که به صورت آشنا و یا چراغ خاموش هر روز به سادوا سر می زنند و یا بقول یکی از دوستان « روز خود را با سادوا شروع می کنند »، مشکلات فراوان نگهداری سایتی مثل سادوا چندان ملموس نباشد ولی برای بنده که مدت ۵ سال هست این سایت را سرپا و به روز نگه داشته ام، موضوع طور دیگری هست. حقیقت مطلب این است که سایت سادوا نیاز به همکاری دارد، نیاز به پشتیبانی دارد، نیاز به کمک دارد. بارها درخواست عکس، مطلب، خبر و حمایت معنوی کرده ایم ولی کمتر جواب گرفته ایم و اگر بزرگواری تعدادی معدود از دوستان فرهیخته نبود، یا مراتب تقدیر مردم عادی و حتی کهنسالان بالاده نبود، و یا احساس مسئولیت در قبال فرهنگ زادگاه مان نبود، و …. تاکنون سادوا را باید تعطیل شده  می دیدیم.

شاید سادوا به زودی تعطیل شود، زیرا تاکنون از بسیاری از بالادهی ها تقاضای مطلب، مصاحبه، عکس، خاطره، همکاری و … کرده ایم که متاسفانه جوابی نشنیده ایم. از طرفی بعضی از افراد مدتی است در بخش یادداشت های سایت بنای ناسازگاری و بد و بیراه گفتن و انتقادهای مخرب و نا بجا را در پیش گرفته اند!! دوستی ۵ سال هست که قرار بوده در باره سابقه فوتبال بالاده بنویسد و هر بار یادآوری و هر بار بهانه ….. دوستی قرار بوده با پدرش در باره گذشته های بالاده صحبت کند و حرف هایش را ضبط کند ولی … آن یکی قرار بوده مقاله بنویسید ولی …. آن دیگری گفته بوده عکس های قدیمی دارم ولی … فلانی می گفت سندهای قدیمی را به سادوا میدهم ولی … خلاصه هر کسی حرفی و قولی، ولی … اما تا دلت بخواهد خرده گیری و توقع، یادداشت های توهین آمیز و بد و بیراه و … بگذریم. حتی دیگر از اعلام نظرها و نوشتن یادداشت های فراوان هم خبری نیست

با این شرایطی که سایت سادوا پیش روی خود دارد، نمی توان به ادامه حیاتش امیدوار بود. حقیقت امر این است که بنده هم مثل همه مردم دیگر مشکلات زندگی خودم را دارم و تاکنون هم به عنوان مدیر سایت سادوا و به عنوان یک فرهنگ دوست و فرزند کوچک بالاده به اندازه توانایی و سوادم برای فرهنگ و نام بالاده تلاشی هر چند کم و اندک انجام داده ام. امروز دیگر سنم به مرز نیم قرن رسیده و شور و اشتیاق و انرژی جوانی آرام آرام به سمت سکون پیش می رود. از طرفی من دور از استان مازندران زندگی می کنم و وابسته و چشم به راه خبررسانی دوستانی هستم که در مازندران و بالاده زندگی می کنند. از طرفی شرایط بدنی چندان مناسبی هم ندارم تا ساعت ها پشت کامپیوتر بنشینم و مطلب بنویسم و شرایط موجود اقتصادی هم دیگر اجازه نمی دهد که ماهیانه ده ها هزار تومان پول موبایل برای تلفن زدن به این و آن صرف کنم تا شاید مطلب و عکسی دریافت کنم و یا خبری را کسب و تایید شود و هم چنین ماهیانه مبلغ قابل توجه ای برای هزینه اینترنت بپردازم تا سایت سادوا را سرپا نگه دارم. تاکنون همه امیدم به علاقه ای بوده که در خودم و تعدادی از دوستان سراغ داشتم، اما مدت هاست دیگر دستی بسوی سادوا دراز نمی شود تا یاری اش رساند.

باور بفرمایید فقط آماده سازی و بارگذاری ده عکس از چهره مردم بالاده بیش از ۵ ساعت وقت لازم دارد تا در دسترس مردم قرار بگیرد و یا وقتی یک خبری را می خواهیم منتشر کنیم باید با چند نفر تماس بگیرم تا صحت و سقم آن مشخص شود و یا برای نوشتن و ویرایش یک مقاله (چه از طرف دیگران ارسال شده باشد و چه خودم بنویسم) چند تماس تلفنی و رد و بدل کردن چند ایمیل و چند ساعت وقت لازم است.

همه تلاش بنده بر این بوده که در این سالها سادوا را جاری و گوارا نگه دارم ولی آب چشمه سادوا هم اگر باران و برف نبارد، می خشکد. باز هم درخواست ما از همه بالادهی های عزیز این است که دست نیاز ما را در دستان پرمهر خود بگیرید و به یاری ما بیایید. برای ما عکس و مطلب بفرستید، خبرهای مربوط به بالاه و بالادهی ها را برای ما بفرستید و هر نفر یک خبرنگار افتخاری برای زادگاه تان باشید.

سایت سادوا متعلق به بالاده هست و اگر به یاری اش نشتابید، و اگر خود را فقط خواننده سادوا بدانید و … با کمال تاسف ناچارم علی رغم میل باطنی و با تمام احترامی که برای تک تک خوانندگان فهیم سادوا و نیز برای جایگاه فرهنگی مردم بالاده قایل هستم، آن را تعطیل کنم و به همان وبلاگ قدیمی سادوا بسنده کنم ( البته اگر بتوانم و شرایط اجازه بدهد) و وبلاگ هم مشکلات فراوانی دارد که اصلی ترین آن آپلود کردن عکس می باشد، یعنی مطالب بدون عکس منتشر می شود و … ماهانه هم فقط یکی دو مطلب ضروری ( و نه خبری و روزمره ) در آن منتشر کنم.

دلم نمی خواست این درد دل را در آغاز ششمین سال تولد سادوا بنویسم و شاهد تعطیلی اولین سایت منطقه دوسرشمار و یکی از پیشروان اطلاع رسانی بخش چهاردانگه در فضای مجازی باشم ولی مشکلات ما هم لازم است شنیده شود تا شاید به یاری سادوا بیایید و از مرگ زودرس آن جلوگیری کنید.

شاید این نفس های آخر سادوا باشد …

با احترام/ عین اله آزموده/ مدیر سایت سادوای بالاده

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۲۱ مرداد ۱۳۹۲
entry نظرات دیگران در مورد این مطلب

سلام بر آقای آزموده عزیز بزرگمرد فرهنگ بالاده و چهاردانگه. با چه زبونی از شما باید تشکر کنم که شایسته ات باشه؟ با تعطیلی سادوا که از خواندنش بسیار ناراحت شدم، احساس بی هویتی می کنم و به نظرم خوش بحال بداندیشانی می شه که جز منفی بافی کار و هنر دیگه ای بلد نیستن و به مراد دل خود می رسن.

سلام بر سادوا وآب گوارایش. سلام بر فرزند سادوا دوست عزیزم آقا عین اله. خدا قوت برای زحمات بیدریغت.
سخنم با دوستان تحصیلکرده و فرهنگی بالاده هست. دوستان! اگر سادوا بسته شود فرهنگ بالاده هم رو به انحطاط و نیستی خواهد رفت. سادوا آینه تمام نما و واقعی فرهنگ بالاده هست. پس همه کمک کنیم تا سادوا زنده بماند. با تشکر از همه کسانی که به یاری سادوا خواهند آمد.
دوستدار سادوا/ رضا دهبندی بالادهی

سایت تون توی این پنج سال چیکار کرده بود؟ قبل از اینکه درشو گل بگیرین یه گزارش کار بدید تا مردم هم بدونن سایت تون جز یه مشت چرندیات چیزی توش نیست. خودم یه سایتی راه می ندازم تا تنها نباشی آقای مدیر سادوا ….

سلام گرامی
باعرض خسته نباشد. امیدوارم که ایام به کام و مرادتان باشد.
بنده با هیچ کس تعارف ندارم و حرف دلم رو بدون هیچ ملاحظه کاری به زبان میارم یا می نویسم:
فکر نکنم سایتی که در یک روز از ۱۰۰ الی ۱۰۰۰ نفر بازدید کننده داره این چنین مطالبی برازنده اش باشه!
اینکه یه نفر یک قولی داده یا یه عکسی رو نفرستاده دلیلی نمیشه که این چنین قلم بزنید. باعث تعجب بنده شد شایسته حضرتعالی نیست.
حضرتعالی مدیر سایتی هستید که در زنده داشتن فرهنگ و آداب و رسوم منطقه نه تنها بی رقیب، بلکه پیشرو و به نوعی لیدر و خوراک دهنده سایت های دیگر بوده، چطور این دلایل رو بیان می کنید و حتی سر تعظیم در مقابلشون فرود میارید قابل قبول نیست.
هدف شما مقدسه، “ما مامور به تکلیف هستیم نه نتیجه” هدف شما زنده نگه داشتن بالاده و شهدا و آداب رسوم منطقه هستش حالا یک فردی میاد مطالب سایت رو می خونه و نظر نمیده یا یک فرد دیگر یادداشت های توهین آمیز و بد و بیراه مینویسه که حاصل فرهنگ و سواد خودشه! مدتها پیش خدمت حضرتعالی عرض کردم که نظر و عقیده هر کس مربوط به خودشه و این فضا (اینترنت) فضای آزادی هستش بنابراین بی پرده و حتی بی ادبانه حرف زدن دور از انتظار نیست.
اداره یک سایت بزرگ اون هم به تنهایی بسیار مشکل، وقت گیر و پرهزینه هستش درست! ولی مدیریت گروهی نیز برای همین پیش بینی شده که بستگی به مدیر سایت داره، بنابراین باید هر سختی رو به جون بخره که شما با این شرایط کاری و دوری از استان ثابت کردید که شما هم می توانید.

تاریخ نوشتن پستها بسیار بهم نزدیکه که اوج کار وقتیه که من می بینم حتی در یک روز ۲ پست به سایت افزوده می یشه. حضرتعالی ۶۷۹۸ پست در این سایت قرار دادید و با توجه به عمر ۷۵۴ روزه سایت به طور متوسط نزدیک به ۹ پست در هر روز قرار داده میشه که حتی اگر نیمی از این تعداد رو به لینک های مطالب از سایت های دیگر اختصاص بدیم به نظر شما زیاد نیست؟

مشکلاتی از قبیل مشخص نمودن صحت و سقم خبر و یا آماده نمودن تصاویر و عکس های ارسالی نیز قابل قبول هستش و یا همین نشستن پشت کامپیوتر خود نیز غیر قابل تحمله، ولی خوب هم می توان از دیگران در باب مسائل جانبی کمک گرفت (مثلا آماده نمودن عکس) و هم اینکه یادآوری هدف میتونه به طور قطعی آدم رو سرزنده کنه و هرچه مشکلات هستش رو پشت سر بزاره. “همیشه یادتون باشه هدفتون مقدسه”

مطمئن باشید وقتی به نوعی یک پدر خانواده میگه من نمیتونم فرزند صدها برابر بدتر ابراز ناتوانی می کنه. طبعاً با تعطیلی سایت، لطمه زیادی به سایت ها و وبلاگ های منطقه می خوره و مطمئناً شاید همه مشکلات نه ولی خوب بعضی ها با بخشی از مشکلات شما دست و پنجه نرم می کنند و با الگو گرفتن دست از کار می کشند.
نمونه اش بنده، حضرتعالی و سایت وزین سادوا همیشه یک الگو برام بودید که نه تنها به خانواده حتی به همکاران هم سایت رو معرفی کردم و توضیحات مربوط به روستا و آداب و روسومش رو به استناد و نشان دادن سایت سادوا توضیح دادم. نه اینکه خودم شفاهی توضیح بدم یا بگم به وبلاگ من مراجعه کنید.

پس همچون گذشته قدر سایت رو مانند همه ما بدانید. همه عزیزان به سادوا وابسته اند به نوعی همه در این سایت سهیم اند و شما به تنهایی نمی توانید تصمیم بگیرید بنابراین حتی یک لحظه در پیش بردن سایت شکی نکنید.
“شاید این نفس های آخر سادوا باشد …” امیدوارم عزیزان با نشان دادن شور و اشتیاق خود نسبت به سادوا، باعت احیاء آن شوند.

“چشمه ات پرباران” موفق باشید

“من از تو و تو از من”

دو مشت گل (gel) در دست گیر
تا آنجا که می توانی بهم بیامیزشان
از مشتی از آن تندیس من
و از مشتی دیگر تندیس خود
اکنون بی درنگ تندیس ها را خرد کن
دوباره بهم بیامیزشان
از نو هر دو را بیافرین
یکی به شکل تو
و دیگری به شکل من

گل من گل توست
و گل تو گل من.
(کوان تائو شینگ – قرن سیزدهم)

Take twin mounds of caly
mold them az may
shape one after me
another after thee
Then quickly break them both
One formd after thee
The other after me

Part of my caly is thine
Part of thy caly is mine
(Kwan Tao Shing – ۱۳th century)

(من و تو استعاره از “سایت سادوا” و “دوستدارانش” می باشد. بنابراین سادوا و دوستدارانش جداناپذیرند)

جناب آزموده خبر خیلی ناراحت کننده ای بود , من به شما حق میدم گرداندن سایتی با این محتوی کار آسونی نیست و عزم استواری میخواد و اگه همت والای شما نبود تا همینجا هم نمیرسید. هر کاری که از من برمیاد بفرمایید که انجام بدم.
……………………………………….
سادوا: همشهری گرامی و دوست عزیزم جناب بهزادپور. از اینکه در مدت ۵ سال گذشته با یادداشت های محبت آمیز خود ما را در ادامه مسیر فرهنگی یاری رسانیده اید بسیار سپاسگزارم. گاهی غبطه می خورم که کاش شما هم یک بالادهی بودید تا این همه محبت و پیگیری و دلسوزی را از آن سوی کره خاکی به انگیزه ی هم محلی بودن درک می کردم. لطف شما را هرگز فراموش نمی کنم.

سید عیسی موسوی تیله بنی گفت

با عرض سلام و ادب و احترام به آقای آزموده عزیز و بزرگوار و مرد بی ادعا و زحمت کش منطقه دوسرشمار و مخصوصاً روستای بالاده. چند روز پیش که جایی مهمانی بودم و با هم صحبت میکردیم ذکر خیر بسیار زیاد حضرتعالی مبنی بر زحمتهای شما در سایت سادوا بوده. بنده میدانم شما هم مثل بقیه مردم کار و زندگی و گرفتاری خود را دارید و هیچ دینی هم به منطقه حتی به روستای بالاده ندارید ولی با همه این اوصاف زحمت کشیده و کارهایی را انجام داده اید که هیچ زبانی نمیتواند از شما تشکر کند. بنده با این که خودم اهل روستای بالاده نیستم ولی به خدا قسم ارادت خاصی به شما دارم و همیشه میگویم چگونه میشود یک نفر این قدر زحمت کش و بی ادعا باشد؟ باور کنید مطلب بالا را که خواندم خیلی ناراحت شدم از این که شما زبان گلایه گشودید. البته حق دارید ولی خواهشن و التماسن این سایت را هرطور که شده سرپا نگه دارید. باور کنید از وبلاگهایی که در منطقه ما و هر روستا جداگانه دارند تنها شما هستید که منحصر به فرد هستید.
آقای آزموده شابد کاری از دست بنده حقیر بر نیاید ولی حاضرم با تمام وجود با شما همکاری کنم تا این سایت تعطیل نشود و از مردم فهیم و تحصیلکرده بالاده از این فضای مجازی خواهش میکنم که شما را تنها نگذارند. التماس دعا و خداوند منان یارتان

سلام آقای آزموده منم ازشنیدن این خبرخیلی ناراحت شدم.به دلیل مشکلاتی که داشتم ۲ سالی میشه که نرفتم بالاده و از طریق سایتتون اخبار بالاده رو دنبال میکردم و از دیدن عکساش لذت میبردم. انشالله دوستان یاری می کنند تااین اتفاق نیوفته که سایت بالاده عزیزمان بسته بشه. خواهش میکنم راهنماییم کنید تا منی که بالادهی هستم چطوری بتونم بهتون کمک کنم.

جناب آقای آزموده! خبر نفس های آخر سادوا؟! واقعاً شما این مطلب را نوشته اید؟!! شما حتی با این مطلب ما را هم نابود کردید.
واقعآ شما از چه می نالید؟ آیا واقعآ مشکل همین هایی است که گفتید؟ از شما انتظار نداشتیم. شما که حتی خبر مرگ پیراسو را به من اعلام کردید. حتی با کمک خود شما پیراسیو دوباره احیا شد، آن وقت شما سایتی که پر بیننده است را می خواهید تعطیل کنید؟ آن هم به خاطر این مطالبی که گفته اید؟
واقعآ شما از دیگران چه انتظاری دارید؟ آیا در مراسم شب شعر کسی به شما کمک کرد؟ در مراسم نکوداشت چه کسانی به شما کمک کردند؟ در نمایشگاه عکس بالاده که در قلب تهران دایر کردید، آیا کسی به شما یاری رساند؟
شما رسالتی را به اتفاق دیگر مدیران سایت های منطقه ی دوسرشمار دارید و آن، جا انداختن فرهنگ در منطقه است. آیا کسانی که از اینترنت استفاده می کنند به اندازه انگشتان دو دست می رسند؟ آیا به دیگر سایت های منطقه کسی یاری می رساند؟
عاجزانه درخواست دارم از این تصمیم منصرف شوید. اگر چه آزموده را آزمودن خطاست.

انجمن فرهنگی سادوا گفت

این یادداشت را جناب سیدعقیل ساداتی تیله بنی در وبلاگ وزین آفتاب تیله بن نوشته است:

به نام خدا
شاید که ما…
آقای آزموده. ضمن عرض سلام و خدا قوت باد به شما و دیگر فرهنگ دوستان منطقه ی دو سرشمار . اصلاً انتظار این گونه مطالب را از شما نداشتم اگر امروز شما به عدم تداوم سایت ها اقرار و اعتراف نمودید و تهدید به تعطیلی با دلایل ارائه شده می نمایید، همه را نمی شود به گردن دیگران گذاشت. البته به شما هم حق می دهم که باید کمک مادی و معنوی به شما بشود ولی ما مدیران سایت ها و وبلاگ های فرهنگی و اجتماعی منطقه شاید …..شاید……
شاید نتوانستیم درک درست و صحیح به رسالت و مسولیت خودمان در قبال جامعه رسیده باشیم.
شاید به این سخن حق تعالی توجه نکردیم که فقط از دانایان و توانمندان در قبال هدایت و ارشاد و کمک به جامعه پیمان گرفته شد.
شاید در انجام و اجرای کارهای فرهنگی برای منطقه توجه ی کافی و وافی به بقییه ظرفیت ها ننمودیم.
شاید در عرصه کارهای فرهنگی فقط به مدیریت تک محوری خودمان تکیه کردم فقط خودمان را دیدیم و بس٫
شاید در تعامل با دیگر وبلاگ ها و سایت ها کم کاری کرده و حتی در بعضی از مواقع از نوشتن یک عبارت خسته نباشید و خدا قوت باد خوداری کردیم.
شاید در قبال پیشنهادها و انتقادها دیگران مبنی بر تشکیل یک تشکل فرهنگی و جلسات ماهانه و سالانه کوتاهی کردیم.
شاید توقع داریم که همه ی بازدید کنندگان که احتمالاً به پنجاه تا شصت نفر هم نمی رسند، هم و غم ما را داشته باشند.
شاید به پیشنهادهای دوستان مبنی بر انجام کار اقتصادی از ثمره کار فرهنگی غافل شدیم.
شاید خدای نکرده فکر کنیم که دیگران ما را مجبور به کار های فرهنگی کردند.
شاید خدای نکرده با این مطالب دیگران تصور کنند که ما داریم “می خواهیم مهریه سایت ها بالا ببریم ”
شاید … و هزاران شاید دیگر
آقای آزموده! خجالت دارد که ۴۵ سال برای خود و خانواده محترمت زحمت کشیدی، خیرش را ببری انشاءالله و به لطف خدا ۱۲۰ سال سایه ات برسرشان باشد، حال ۵ سال برای خانواده برزگ منطقه که رسیده خودت را نیم قرنی معرفی می کنی؟ بنده خدا می خواهد با ۷۰ سال کار وزارت کند و مثل یک جوان ۲۵ ساله وارد مجلس شد. حال شما از درد پیری و جسمی و مادی بهانه ساختی و میخواهی تعدادی از سادواییان را از آب گوارا و خنکش محروم کنی؟ باید آهسته و پیوسته رفت. چطوری می خواهیم الگوی کاری برای دیگران باشیم؟ باید برای هدایت و آگاهی بخشی جامعه هزینه مالی و معنوی پرداخت نمود. وظیفه من و شما در قبال جامعه و منطقه است که سکوت نکنیم. آگاهی بدهیم، اطلاع رسانی کنیم تا «نام نیکو گر بماند ز آدمیزاد یادگار / به کزو ماند سرای زرنگار». مگر نمی دانیم آنکس که آگاه تر است پر دردتر است، آنکس که پر درد تر است رخ زرد تر است. باید برای رسالت فرهنگی رایگان خودمان، اگر کمک مادی و معنوی هم نشده باشد، هزینه کنیم، بقول قدیمی ها فرش خانه را باید فروخت تا آبرو تامین شود. اگر بخواهیم نمره ای به مدیران سایت ها منطقه بدهیم واقعاً بیست است ولی به دیگران که کمک مادی و معنوی و ارسال مطالب و تصاویر و نظر و استقبال داشته اند باید نمره بیست و یک داد. خوب همکاری شده ما کم کاری کردیم ما باید به در خانه ها برویم و اطلاعات و مدارک و اسناد تاریخی و قدیمی را کشف و دریافت نماییم. خیلی حرف دیگر دارم.
هر چه زودتر به همه اعلام کنید که با جدیت تمام کارها را ادامه می دهیم و لحظه ای سستی و کم کاری نخواهیم کرد و اینجانب با توجه به اینکه توانایی فنی و قلمی و مدیریتی مجازی برای اطلاع رسانی بسیار کم دارم، خیلی خیلی شرمنده ام چرا نمی توانم بیشتر و بهتر در خدمت هم ولایتی عزیزم باشم و از طرف شما از عموم خوانندگان محترم عذرخواهی می کنم و به آنان اعلام می کنم که این نسیم دل انگیز و پیک صبا اندک اندک هم شده خواهد آمد. و از همه فرهنگ دوستان انتظار یاری و کمک های مادی و معنوی برای سایت های منطقه دوسرشمار دارم .
۲۲/مرداد ماه ۹۲

با سلام خدمت شما آقای آزموده … مرد زحمت کش بالاده و منطقه….
من هم مثل بعضی از دوستان از این نوشته و تصمیم شما ناراحت شدم و کمی هم به شما حق دادم و به نظر من زحمت هایی که شما با کارهایتان برای بالاده و منطقه کشیدید با هیچ چیزی قابل تقدیر و تشکر نیست. آقای آزموده من و جوانانی مثل من که به علت مشغله و علت های دیگر کم به بالاده رفتیم و فقط از طریق سایت سادوا بود که خیلی از کارهایی که در بالاده انجام شده و جاهای دیدنی آن را شناختیم.آقای آزموده من هم از شما خواهش می کنم از این کارتان صرف نظر کنید.

با سلام به همه سادواییان محترم که از خطر خشکسالی سادوا نگران و متأثر شدند. از جناب آقای آزموده سپاسگزارم که به بهره برداران این چشمه گوشزد کردند و با دادن این هشدار، آهنگ مبارزه با این خطر احتمالی را نمودند که البته با احساس مسئولیتی که همه ما به نیکی از ایشان سراغ داشتیم و داریم این انتظار می رفت که ایشان همچون سایر اخبار مربوط به بالاده این خبر را نیز منتشر نمایند. به نظر من این خبر حقیقتی است که باید به ناچار تلخی آن را بپذیریم. اما من به نوبه خود از ایشان انتظار دارم تا مدیریت پروژه ی مقابله با این خشکسالی و احیاء آن را به صورت جدی تر به عهده بگیرند و روی همیاری دوستانی که (طبیعتِ فرهنگِ بالاده) را دوست می‌دارند حساب کنند. همیاران فرهنگی اگر مشخص گردند و وظایفی برای آنها تعریف گردد می توان به پایداری جوشش سادوا امیدوار بود.
آقای آزموده بهتر است از اعضای محترم انجمن فرهنگی بیشتر از حد ارائه نظرات و پیشنهادات آن هم در نشست ها و جلسات انجمن، انتظار داشته باشند و در یک برنامه مدون و مستمر از ایشان اطلاعات دریافت کنند. به طور مثال برخی از افراد در گروه میراث فرهنگی بالاده، برخی در گروه طبیعت و اکوسیستم، برخی در گروه امور عمرانی و … ساماندهی شوند و موظف به ارائه آمار و اطلاعات دقیق و بروز و یا همکاری مالی به مدیر محترم سادوا گردند. تا به حال بارش باران و برف از سوی آقای آزموده بود و از این پس همه ما موظف هستیم تا در حفظ، نگهداری و توسعه این برکات به بهترین شکل ممکن بیش از پیش تلاش نماییم.
نکته دیگر این که من هم مثل بسیاری از دوستان هر روز برای کسب اطلاعات مورد نیاز خود وارد سایت هایی می شوم که به نوعی از آنها بهره مند شوم یا از نظر خبری یا علمی و یا … اما در تعجبم که افرادی چون دارلاپی ریکا، سید و … که سادوا را بی محتوی و بی فایده می خوانند، چرا به صورت لحظه ای آن را رصد می کنند و وقت خود هدر می دهند. من به این افراد محترم توصیه می کنم که به سایتهای مورد علاقه ی خود که قطعاً برایشان مفیدتر خواهد بود سر بزنند.
در پایان به مدیریت محترم سادوا خداقوت می گویم و آرزو می کنم که خداوند متعال همچون گذشته توان و انگیزه ای قابل توجه به ایشان عطا نماید.

سادوا چشمه ای از احساس است
حسی از جنس امید
که در این عصر غریب
درد بی حسی را درمان است.

کمیل توبه بالادهی گفت

با سلام /
آقای آزموده
شوکه شدم. نمیدونم چی بگم.

با سلام خدمت مدیریت سایت سادوا و همه ی بالادهی های عزیز
آقای آزموده این جور حرفا از شما بعیده، شما با این همه پشتکار و جدیت چرا با حرفای بیخود و سنگ اندازی چند تا آدم بی خرد (دارلاپی ریکا، سید و …) از کارتون دلسرد می شید؟
آقای آزموده این جور آدما از قدیم الایام توی بــالاده بودن و هستن. این جور آدما نه تنها خودشون برای محل قدمی بر نمیدارن کسی هم که میخاد کار کنه رو خراب میکنن و به حاشیه میکشن.
بالادهی های عزیز! بیایید و نذاریم سادوا به این سادگی تعطیل بشه.

هنرمند گرامی جناب آزموده عزیز سلام
من اهل یکی از روستاهای نوشهر هستم و بنابر شغلم که خبر در حوزه روستایی می باشه به تمامی سایت های روستایی استان مازندران سر می زنم و از اینکه هم استانی های روستایی ام تا این حد در فضای اینترنت فعال هستن خوشحالم. مدتی بود که سایت سادوا را رصد می کردم و از نوع برخوردهای آن با موضوعات بکر فرهنگی در حوزه روستا خیلی خوشم اومده.
من آقای آزموده رو از زمان دانشجویی در سال های ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ که توی هر دانشگاهی در تهران همایش مازندرانی ها بر پا بود، می شناسم که مسئولیت کشیدن تابلوی بزرگ شخصیت های مازنی مثل نیما و سلمان هراتی و … و خوشنویسی پارچه و دکور و … با ایشون بود و حضور انرژیک و پررنگشون باعث دلگرمی ما جوانترها می شد. حتی در همین سال های اخیر هم حضورشون رو توی جشنواره ها و انجمن های مازنی های مقیم تهران شاهد هستم که واقعاً جای تقدیر داره که با این همه سال هنوز به فرهنگ مازنی خود پایبند باقی موندن. البته شاید ایشون پس از ۲۵ سال منو یادشون نیاد.
این درد نامه اش را خوندم و البته در لحن کلامش بقول معروف « اندوه خیام » هست و سنگینی اشعار سعدی و غریبی اشعار نیما. با این حال خیلی متاسف شدم وقتی امروز این یادداشت ایشون رو خوندم. با ایشون همدردی می کنم و به تنهایی مدیران سایت های روستایی مثل سادوا واقفم.
میدونم که عرصه فرهنگ روستایی، آدمی مثل جناب آزموده رو می خواد که هم هنرمنده و هم دستی در عکاسی و شعر و داستان نویسی و نقاشی و خوشنویسی و … داره.
بهشون خسته نباشید میگم و امیدوارم سایت پرمحتوای سادوا رو هرگز تعطیل شده نبینم.
………………………………………
سادوا: سرکار خانم محمدپناه. سلام. از اینکه خاطرات فرهنگی گذشته را برایم زنده کردید سپاسگزار شما هستم. برای شما و همه دوستان قدیمی آن همایش های دانشجویی آرزوی تندرستی و سلامتی دارم. یاد آن روزگاران شیرین بخیر.

انجمن فرهنگی سادوا گفت

این یادداشت را جناب آقای علی نظری در سایت «دوسرشمار» نوشته اند.

«‌بعد از خواندن مطلب “شاید این نفس های آخر سادوا … ” در وب سایت انجمن فرهنگی سادوا، در ابتدای زمان انتشار این مطلب، نظری از طرف بنده ارسال شد که از همه ی دوستان و خوانندگان وب سایت های منطقه عذر خواهی می کنم. نظر بنده با درخواست اینجانب به مدیر سایت سادوا از این وب سایت حذف شد.
بنده به عنوان یکی از مدیران وب سایت دوسرشمار از همین جا اعلام می کنم که تمام توان و انرژی خود را همچون ۵ سال گذشته به کار خواهم بست تا رسالتی که از ابتدا برای خود متصور بوده ام و پیمانی که با خدا و خلق خدا برای آگاهی رسانی و گسترش فرهنگ غنی و پر ارزش منطقه ی دوسرشمار بسته ام را هرگز از یاد نبرم.
از همین مطلب استفاده کرده و از همه ی خوانندگان فهیم وب سایت دوسرشمار و همه ی وب سایت های منطقه ی دوسرشمار عذرخواهی می کنم و این قول را به همه ی خوانندگان و همراهان فهیم وب سایت دوسرشمار می دهم که این وب سایت تا زمانی که من توان و انرژی و امکان مدیریت آن را دارم، به هیچ وجه به دلایل مادی و ساده که ممکن است در سر راه ما قرار داشته باشد و از ابتداء هم به آن واقف بودیم آن را تعطیل نمی کنم.
علی نظری / یکی از مدیران وب سایت دوسرشمار
۲۲ مردادماه ۱۳۹۲ »

مدیریت محترم سایت وزین سادوا
با عرض ادب و احترام. شش سال از تلاش جنابعالی در مدیریت سایتی گذشت که جز نیکی یادی از آن نتوان نمود. قلمت آذرخش بود و هنرت نسیم و همت بلندت خنکای آ بی گوارا از دل کوهستان. ایده ای که به تنهایی به ظهورش رساندی و کوله باری سنگین که به دوش گرفتی و اکنون شاید کمی خسته، آنهم نه از کوله بار سنگین بلکه از ……
جناب آ قای آزموده! من هرگز نمی گویم که این سادوا بود که فرهنگ بالاده را احیاء نمود و اگر درش قفل گردد چه ها خواهد شد. من مانند خیلی ها که مثنوی ها در باره بالاده و غزل ها در باره شاهدژ می سرایند فکر نمی کنم تا عاشقانه ای بنویسم و هر گز جنابعالی را از تعطیلی سادوا منع نمی کنم چون بخوبی می دانم که چه مسئولیت سنگینی است اداره آن، و چه میزان وقت گرانبهای شما را به خود اختصاص میدهد، و چه میزان بار مالی بر شما تحمیل میکند، و چه میزان تنهایی. اما عاجزانه می خواهم که بار دیگر همت مردانه خود را طوری بکار گیری که هیچ عارضه ای مانع آن نگردد چون صاحب همت بلند در پیچ و خم های زندگی هیچگاه با یاس و ناامیدی روبرو نخواهد شد.
جناب آقای آزموده. شش سال تلاش شبانه روزی جنابعالی در سر پا نگهداشن سادوا ستودنی است. شما در طی این شش سال کارهای بزرگی را به تنهایی مدیریت نمودی و به انجام رساندی که اگر نبودی، هر گز محقق نمی شد و شخصی دیگر قادر به انجام آن نبود.
آزموده عزیز٫ چه سادوا تعطیل شود و چه تداوم یابد هرگز مردم بالاده و منطقه شما را فراموش نخواهند نمود. کار شما و هنر شما هدیه خداوند به بالاده است
چراغی را که ایزد بر فروزد
هر آنکس پف کند ریشش بسوزد

عین اله عزیز باز هم لبخند بزن
کوچک شما/ شکر

با سلام
جناب آزموده با عرض خسته نباشید
می خواستم بدونم که هزینه شارژ وب سایت بالاده چقدره؟
جناب آزموده اگه ما مردم بالاده ماهانه نفری ۱۰۰۰ تومان به حساب مردمی بالاده بریزیم فکر نکنم این مشکلات برای شما و یا این سایت بوجود آید.
شماره حساب یا شماره کارتی بنام بالاده درست کنید مطمئن باشید موفق می شوید.
با تشکر. دهبندی

سلام خدمت همه دوستان
اینکه آقای آزموده مطالبی رو بیان نمودند در مورد مسائل نگهداری سایت و … به نظر من که بسیار منطقی است و کاملا قابل قبول و ملموس٫ و صد البته شعار دادن در مورد اینکه این سایت رو تعطیل نکنید و ادامه بدید، به همان اندازه غیر قابل قبول و غیر منطقی.
به نظر بنده دوستان حداقل کمکی که می تونید بکنید اینه که:
آقای آزموده یه حساب بانکی باز کنن و شماره حساب رو اعلام کنند و دوستانی که به حفظ فرهنگ بالاده و منطقه علاقه مندند یه لطفی بکنند و یه مبلغی رو واریز کنند تا مشکلات مالی که یکی از مشکلات مهم نگهداری و پیگیری وب سایت است حل شود.
اینکه از دور وایستیم و بگیم لِنگِش کن درست نیست و فقط شعاره
حداقل کاری که دوستان می تونن بکنن کمک مالیه که اگر انجام بشه مطمئن باشین که قسمت عمده ای از کارها حل میشه. حالا بعد از این شاید بشه از آقای آزموده خواست که لطف کنن و عکس ها رو وقت بزارن و از هنرشون استفاده کنن و درست کنن و سایر دوستان هم که در این زمینه ها تجربه ای دارن کمک کنن تا وب سایت پایدار بمونه. حتی در صورت نداشتن مشکل مالی آقای آزموده می تونن از سایر همکارانشون هم کمک بگیرن.
بنده خدا، آقای آزموده هم مشکلات دارن، مثل بقیه مردم. توقع اینکه حالا این همه متقبل مسائل مالی بشن و خودشون وبلاگ رو حفظ هم بکنند، با مشکلاتش، به نظرم درست نیست، اونم بدون اینکه برای ایشون هیچ منفعتی داشته باشه که هیچ، تازه خرج بردار هم باشه.
این گوی و این میدان ….
موفق باشید و سلامت

بالادهی غربت نشین گفت

چند روز پیش پیامکی از آقای آزموده دریافت کردم که یک بیت از شعر سعدی بود: « هر که را در خاک غربت پای در گل ماند، ماند / گو دگر در خواب خوش بینی دیار خویش را ». بی اختیار اشکم جاری شد. سال هاست مثل آقای آزموده در غربت زندگی می کنم و درد دوری از وطن را تحمل می کنم. در این سال های اخیر هر روز خود را با سادوا و خبرهای بالاده شروع می کنم تا کمتر احساس غربت کنم. وقتی همه این شعر زیبای سعدی را خواندم، خیلی متاثر شدم که چقدر این شعر و مضمونش حکایت این روزهای سادوا و به درد دل های آقای آزموده شبیه هست. فقط می توانم مراتب سپاس قلبی خودم را از شما اعلام کنم که نگذاشتید در غربت دلتنگ شوم و گاه گاهی بفکر من هم هستید.

وه که گر من باز بینم روی یار خویش را
تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را

یار بار افتاده را در کاروان بگذاشتند
بی‌وفا یاران که بربستند بار خویش را

مردم بیگانه را خاطر نگه دارند خلق
دوستان ما بیازردند یار خویش را

همچنان امید می‌دارم که بعد از داغ هجر
مرهمی بر دل نهد امیدوار خویش را

رای، رای توست خواهی جنگ و خواهی آشتی
ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را

هر که را در خاک غربت پای در گل ماند، ماند
گو دگر در خواب خوش بینی دیار خویش را

عافیت خواهی نظر در منظر خوبان مکن
ور کنی، بدرود کن خواب و قرار خویش را

گبر و ترسا و مسلمان هر کسی در دین خویش
قبله‌ای دارند و ما زیبا نگار خویش را

خاک پایش خواستم شد، باز گفتم زینهار
من بر آن دامن نمی‌خواهم غبار خویش را

دوش حورازاده‌ای دیدم که پنهان از رقیب
در میان یاوران می‌گفت یار خویش را

گر مراد خویش خواهی ترک وصل ما بگوی
ور مرا خواهی رها کن اختیار خویش را

درد دل پوشیده مانی تا جگر پرخون شود
بـِه! که با دشمن نمایی حال زار خویش را

گر هزارت غم بُود با کس نگویی زینهار
ای برادر تا نبینی غمگسار خویش را

ای سهی سرو روان آخر نگاهی باز کن
تا به خدمت عرضه دارم افتقار خویش را

دوستان گویند سعدی! دل چرا دادی به عشق
تا میان خلق گم کردی وقار خویش را

ما صلاح خویشتن در بی‌نوایی دیده‌ایم
هر کسی گو مصلحت بینند کار خویش را

آرزوی من رهایی از دلتنگی های غربت است که سادوا برایم بوجود می آورد.

سلام عینول جان. حکایت درد دل تو و این شعر زیبای سعدی چقدر به هم میاین.
من ازت عزیز عذرخواهی می کنم که در این مدت درکت نکردم چی می گی و چقدر عاشقانه تلاش کردی تا بالاده رو زنده کنی. آقا بخدا دوستت داریم. خداییش همین چند روز هم دلمون برای جوابات به کامنت های خوانندگان خیلی تنگ شده. جواباتو از متن سادوا بیشتر دوست داشتم. نمی دونم چی شده که این تصمیمو گرفتی ولی هر چی باشه دردی سنگین توی دلت هست و همیشه برای تو احترام خاصی قائلم. وقتی می بینم حتی تهمت و توهین به خودت رو منتشر کردی و دیگه جوابی محترمانه به اونا نمی دی خیلی دلم می گیره. بخدا ناراحتم از این درد دلت. مگه بالاده چند تا آزموده داره؟ « سالها صبر بباید پدر پیر فلک را / که دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید ».
دوستان عزیز! بیاییم بالاده رو از خودمون بدونیم. آزموده رو از خودمون بدونیم. برای بالاده دل بسوزونیم. سادوا را تنها نذاریم. شعار ندیم این کارو اون کارو بکنیم که اینا برای سادوا دردی رو دوا نمی کنه. آستینای مردونه رو بالا بزنیم. اگه سادوا تعطیل بشه به نظر خیلی ها هیچ اتفاقی نمی افته ولی هر وبلاگ و سایت دیگه ای راه اندازی بشه، دیگه واسه ما بالادهی ها سادوا نمی شه.
فدات بشم برار.

سلام خدمت همه ی هم وطن های عزیزم.
واقعاً برای اونایی که زبون تلخی دارند و اینجوری صحبت می کنند متاسفم…. من از صمیم قلبم از آقای آزموده تشکر می کنم و اینم بدونید که هنوز آدمایی توی بالاده هستند که چشم ندارند موفقیت دیگرانو ببینند و پنچ سال زحمت رو زیر سوال می برند!!!! متاسفم که اینهاهم وطن های ما هستن !!!………..!!!!؟؟

با سلام و ارادت
برایم هنوز باور کردنی نیست و دلیل تعطیلیش مشخص نیست.

“قدر زر را زرگر داند
قدر علی را قنبر داند ”
سلام بر مرد خستگی ناپذیر فرهنگ، علم و هنر آقای آزموده عزیز٫
چه کسی می داند که او چه می کشد؟ چه سختی هایی و چه رنجهایی را تحمل می کند؟ اگر تیم بزرگ را در نظر بگیریم بی شک نیاز به یک پشتیبان و اسپانسر دارد. حالا یکی از ماها خودمان را جای آقای آزموده قرار دهیم آیا می توانیم؟ ……. صحبت کردن و برخورد و رفتار هر کس نشان از شخصیت و فرهنگ اوست. آقای آزموده شما و سایت سادوا، سایه تان مستدام باد.

سلام.
اولش از خوندن این یاداشت خیلی جا خوردم و ناراحت شدم و امیدوارم سادوا همیشه جاری بمونه.
دومش در یاداشت آقای کارگرد در باره دریافت پول از سازمان مربوطه !!!!!!!!!!!!!!!!! واقعاً بی شرمانه و خجالت آوره و از آقای کارگرد انتظار می رفت می زد توی دهن اون طرف تا دیگه از این غـ…. کاری ها نکنه.
سومش افرادی مثل سید، ساداتی، دارلاپی ریکا و … از تفکراتشون معلومه که چقدر عقب مانده ان که این مطالب رو برای بسته شدن سادوا نوشتن. این بیچاره ها لیاقت هیچی رو ندارن تا آدم بخواد براشون جوابی بنویسه.
چهارمش چند نفرمون واقعاً درک درستی از این یادداشت آقای آزموده داریم؟
پنجمش هر چی هست اتفاقی تلخ در شرف افتادنه. می تونیم جلوشو بگیرم؟ من میگم نه! وقتی توی این ۵ سال کاری نکردیم حالا چکار میشه کرد؟ نوش دارو بعد از مرگ سهراب فایده ای نداره.
ششمش زبان بعضی از دوستان، زبان « هر چی بادا باد » شده. یاداشت محمدحسین د – سیدعقیل ساداتی و علی نظری که واقعا آدم توش می مونه. نمی خوام مقایسه کنم که کاری غلطه. ولی از کوزه همان برون تراود که …

با سلام و عرض ادب
اگه سایت سادوا بسته یا کم کار بشه جداً ناراحت کننده هست. نمی گم بسته نشه؛ اتفاقا خوبه که سایت بالاده بسته بشه تا جای خالیشو ببینیم شاید ماها بخودمون بیاییم و قدر آدمای ارزشی رو بیشتر بدونیم. به نظرم وقتی بازار تهمت و شایعات داغ باشه، کسی بفکر حل مشکلات نمی افته. اگه ما خودمون عرضه داشتیم و کمکشون می کردیم دیگه به آقای کارگرد اون حرفا رو نمی گفتن که از فلان سازمان پول می گیره …….. از ماست که بر ماست.

سلام آقای آزموده. خسته نباشی. این جمله رو شنیدی که میگن آدمهای بزرگ کارهای بزرگ می کنن و همیشه دو قدم از جامعه جلوترن؟
شما و سایت سادوا و انجمن سادوا هم دو قدم از جامعه ی ما و حتی چهاردانگه و دودانگه هم جلوترین. حالا دلیلت هر چی هست قانع کننده نیستن. من که وقتی خوندم قانع نشدم. البته تا حالا قدمی هم بر نداشتم تا کمک تون باشم. شما در منطقه ما جزو کسانی هستین که به سختکوشی و پشتکار معروفین. الگوی دیگران در کارهای فرهنگی هستین. باورم نمی شه که از زیر بار مشکلات شونه خالی کنین. شما وقتی کنار بکشین بقیه دوستان هم باید کنار بکشن. اونا بدون شما یتیم هستن. چون اونا به شما نگاه می کنن. شما رو بزرگ خودشون می دونن. فردا اونا بدون شما در برابر هجوم افراد مغرض که کم هم در منطقه ما نیستن ( مراسم چنار پارسال رو که یادتون هست) تنها هستن و بی بزرگ تا ازشون دفاع کنه. خواهشم اینه پیش از اینکه سادوا رو تعطیل کنی اگه موضوعات دیگه ای هست که دلایل پشت پرده تعطیلی سادوا هستن ( می دونم که هستن) برامون بگین تا ما هم بدونیم. امیدوارم جواب بدید.

هر کس به طریقی دل ما میشکند …. بیگانه جدا دوست جدا میشکند !
ما دیگه چرا این حرفا رو به هم میزنیم ؟!

آقای آزموده با نهایت احترام از شما می خواهم که ضمن برگشت به حالت عادی سایت و تجدید نظر در مورد بسته شدن آن، از انتشار برخی از نظرات که احساس بدی را به انسان می دهد خودداری کنید. چون این نظرات اگه بیشتر ادامه پیدا کند دیگر بحث توهین به سادوا و خداناکرده به شخص شما نیست بلکه توهین به یکدیگر است که مسلماً هدف اصلی تاسیس سایت سادوا و تلاش آن در این ۵ سال وفاق و همدلی بوده نه رسیدن به این موضوع٫
از دوستان بالادهی هم تقاضا دارم رویه ی توهین و جواب تند دادن به یکدیگر را تمام کنند.
در ضمن داستان پول گرفتن از سازمان ها برای سایت سادوا هم بیشتر به جوک و شوخی شبیه است!!
موفق باشد.

با سلام خدمت همه دوستان / علی آقا نظری و آقای کارگرد و آقاجهانگیر و آقای کاردگر . به نظرم وقتی آقای آزموده این کامنت های موهن رو منتشر می کنه خیلی هم خوبه! چون یه بخش از درد دلهاشو می فهمیم و تازه متوجه می شیم که در بین ما فرهنگ دوستان!!!! چه نوع تفکرات جاهلی وجود داره. این جور مواقع هست که وفاق و همدلی دروغین بعضی از این آدما خودشو نشون میده. آدما در مواقع سخته که همدلی شونو نشون میدن ولی ماها در مواقع سخت باطن واقعی خودمونو که تا بحال مجال بروز دادنشو نداشتیم، نشون میدیم. خدا آخر و عاقبت همه ما رو بخیر کنه .

با سلام به دوسرشمار و فرزندانش
بعد از آمدن آب و برق به روستاهای منطقه دوسرشمار آن هم به همت بلند جوانان دیروز و مدیران امروز بازگشت مردم دوست داشتنی منطقه دوسرشمار به خاک اجدادیشان صد چندان شد، شادی و لبخند را می توانستیم تابستان ها بر سیمای پدران و مادرانمان ببینیم، تابستان به تابستان سیل بازگشت رویایی به سرزمین اهورایی مان بیشتر و بیشتر شد، ساخت و ساز و کاررجه خانه های گِلی قدیمی شدت گرفت و رنگ بوی خاصی داشت. همه از آمدن صحبت می کردند، از همسایه های قدیمی باخبر می شدند و مردم از بانیان عزیزی که مسبب آوردن آب و برق به منطقه ما بودند تشکر می کردند و به روح امواتشان درود می فرستادند.
آری، نیاز دیروز منطقه ما آب و برق بود و نیاز امروز جوانان منطقه دوسرشمار آب و برق نیست، نیاز دیگری داشتند؛ مردم با فرهنگ که سال ها به دلیل غوطه ور شدن در زندگی ماشینی و مشغله کاری کمتر از احوال هم باخبر بودند، این مردم نیازمند اتفاقی جدید در سرزمین آبا و اجدادی خود بودند……
این اتفاق جدید چه می توانست باشد!؟
و باز هم مثل گذشته فرزندی با غیرت از ملک خوبان و بازمانده از نسل شهدای جاویدان با همتی مضاعف احساس نیاز مردم با فرهنگ ما را فهمید و یک تنه و بدون خستگی و با پشت سر نهادن موانع بسیار و ناملایمات دوران، دست نیاز به سوی همولایتی های عزیزش دراز کرد و همه را به جشنی بزرگ دعوت کرد:
جشن دوستی ها
جشن ارزش ها
جشن تقدیر ها
جشن یکی شدن ها، بی ریا بودن ها،اخلاص، تعهد، کُلی دیدن، جز به جز عمل نمودن و ….. و این همه را در دل تک تک مردم بزرگ و فهیم منطقه دوسرشمار کاشت و این محصول روز به روز در حال شکوفا شدن است.
روزی باید از او تقدیر کرد به خاطر زحمات بی شائبه اش. مطمئنم او به یک خسته نباشد ساده ما هم راضیست. عین اله آزموده عزیز! خسته نباشید.

با احترام/ حجت الله فولادی / مدیر سایت تلسی قلعه

با سلام خدمت آقایان علی نظری پایین دهی و سیدعقیل ساداتی تیله بنی.
جناب آقای نظری! از شما به عنوان دوست و مدیر سایت دوسرشمار در عجبم که ابتدا نظری در جهت حمایت از درد دل آقای آزموده می نویسید و بعد از ظهر همان روز از ایشان درخواست می کنید که نظرتان را حذف کند و در سایت خودتان مطلبی به عنوان عذرخواهی می گذارید. عذر خواهی از چه؟؟؟؟ آقای نظری! از شما بعید بود و انتظار چنین حرکتی را از شما نداشتم و از این موضوع سخت ناراحت و دلگیرم. شما را چه شده ؟؟؟؟؟؟؟
جناب آقای ساداتی! شما چه می دانید که آقای آزموده چه مشکلاتی را تحمل می کنند که چنین مطلبی در سایت تان منتشر کرده اید؟ درد دل آقای آزموده یک صدم از مشکلاتش نبودند. مشکلات عنوان شده را مگر ما مدیران سایت ها نداریم.؟؟؟ آقای ساداتی عزیز! مطلبتان تاسف بار بود.
وقتی شما دوستان چنین تفکری دارید پس باید به دیگران حق داد که به آقای آزموده توهین کنند، بی احترامی کنند، تهدید کنند، مگر به گوشتان نمی رسد؟؟؟؟؟؟؟؟
از شما دوستان عزیز می پرسم: می دانید چرا آقای آزموده، همان کسی که بارها باعث جلوگیری از تعطیلی سایت تلسی و همچنین از بانیان اصلی تاسیس انجمن فرهنگی تلسی بودند، به فکر تعطیلی سایت سادوا افتاده اند؟؟؟؟؟
حجت الله فولادی/ مدیر سایت تلسی قلعه

با سلام خدمت آقای فولادی دوست عزیز و بزرگوارم،
دلیل عذرخواهی بنده از خوانندگان سایتم برای این بود که نظر قبلی من که به درخواست خودم حذف شد درد دل مدیر یک سایت با مدیر دیگر بود و این صحبت من جایش در جایی نیست که همه بخوانند. بنده هم عذرخواهی کردم از خوانندگان وب سایت دوسرشمار بابت این که احساس کردم که در مسئولیتی که از ۵ سال پیش بر عهده گرفتم در نظر خوانندگان سایت من خدشه وارد شده.
در واقع به خوانندگان ما ربطی ندارد که ما چه مشکلی داریم. اگر مشکل داریم باید در صدد رفع آن باشیم، می توانیم از خوانندگان خود درخواست کنیم که به ما یاری برسانند، ولی نمی توانیم آنها را سرزنش کنیم.
این مطلب عذرخواهی من نه جوابی برای سادوا بود و نه جوابی به مطلب آقای ساداتی، بلکه برای خوانندگان وب سایت دوسرشمار بود.
همه ی مشکلاتی که آقای آزموده گفتند را ما مدیران سایت ها از جمله خود شما داریم. ولی جای بازگویی این مشکلات در سایت و عنوان کردن آن در جایی نیست که همه ببینند. من به عنوان یک مدیر می توانم با شما درد دل کنم و خوب می دانید که چه دردهایی را که برای بازگو کردن هم نداریم ولی عنوان کردن آن در جلوی چشم همه فکر نمی کنم درست باشد.
با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز و بزرگوارم.

کسانیکه قدر دستان نوازشگر را ندانند
عاقبت پاهای لگد کوب را می بوسند….

با سلام خدمت تلاشگر عرصه فرهنگ و هنر و عرض خدا قوت، بی مقدمه بگم ، با کامنت ساناز خانم دهبندی موافقم، کی مردم بالاده از رشد و پیروزی هم خرسند هستند که این دفعه دومش باشه ، موقع مصیبتا به درد هم زیاد میخورن ولی اگه یکیشون به جایی برسه اول از ضعفاش میگن و حسنها رو پس اون محو میکنن، نمونه اش کامنتی بود که حبیب کاردگر نامی بر ای تصاویر تحصیلکرده ها و صاحب شغل های بالاده گذاشته بود که فلان جور درس خوانده اند و فلان و بهمان بودند ، الان که بچه ها رو سفره ی پدر و مادر درس می خونند به کجا میرسن جز اینکه حشیشی و بنگی میشن، برادر ساعی؛ جا خالی نکنین که رقیبان منتظرن؛ در هر پشت کامپیوتر نشستنی به سادوا سر نزنم و حتی مطالب و عکسایش را چندین مرتبه تکراری هم هست نگاه نکنم نمیشه، فرزند واقعی بالاده! باش تا حسودان نتوانند ببینند؛ لااقل به حرمت تمام زحماتت سادوا را زنده نگه دار.

سلام من که از طرز صحبت کردن بعضیا دیگه نمیدونم چی بگم. از این خبر خیلی ناراحت شدم. بعضیا اصلاً درک نمیکنن. سید، دارلاپی ریکا و ……. یه کم سطح فکرتونو بالا ببرید.
آقا یا خانم کارگرد در این فضای مجازی جای محاکمه کردن نیس٫ طرز صحبت هر کس نشانه ی شخصیت اوست. با دو خط جمله نوشتن آدم به شخصیت اون فرد پی می بره. من نمیگم این سایت پا بر جا بمونه هر طور که آقای آزموده خودشون میدونن.
جناب آقای آزموده از محبتها و زحمات وصف نشدنی تان متشکرم. امیدوارم در تمام مراحل زندگیتان موفق و سربلند باشید.

سلام
“یکی از همولایتی مون به دیار حق شتافت “.
بالادهی های عزیز (البته آنهایی که لیاقت پیشرفت ندارن جسارت نباشه به بعضی از عزیزان) اگر بعضیا لیاقت وجود عزیز آقای آزموده و زحماتش را داشتند این خبر تاسف آور به گوش خیلی از همولایتی های دیگر هم میرسید که در خاکسپاری این عزیز تازه سفر کرده شرکت کنند.
آقای آزموده احساس میکنم ک خیلی ازتون دور شدیم ولی ما همیشه دوستون داریم و چراغ یاد شما همیشه در قلب ما روشن است. خیلی خیلی دوستون دارم.

با سلام و عرض خسته نباشی خدمت آقای آزموده و کلیه همولایتی های عزیز؛
کار فرهنگی کاریست زیر بنائی که نتیجه اش چندین سال طول می کشد که خوشبختانه با تلاش مدیران سایتهای منطقه خیلی زود جواب داده که نتیجه اش برگزاری مراسم چنار قلعه و نکوداشت بزرگان بالاده و … بوده که به نظر من موفق بوده و باز هم جا برای بهتر شدن با همکاری همه دارد این مطلب را در جواب عزیزی نوشتم که گفتند: “در این چند سال چه گلی به سر ما زدید؟” لطف کنید کمی صبر کنید همانطور که اهالی منطقه کندلوس انجام دادند و جشن سالیانه خود را ملی و جهانی کرده اند. از نسل جدید فرهیخته منطقه مان انتظار بیشتری هست لطفاً دریغ نکنید و با هم مهربان تر باشید. مثلاً ما در غربت لاف میایم که ما این داریم و آن داریم و عکس منطقه مان را به این و آن نشان می دهیم. دم شما گرم این نیم مثقال آبروی مارا نبرید. متشکر

سلام به عموی عزیز و مرد خستگی ناپذیر سادوا؛
سرچشمه که بخشکد دنبالش رود و طبیعت هم از بین میروند و می خشکند. اگر سادوا بخشکد چشمه های کوچک دیگر که با سادوا جان گرفتند خشک میشوند و بنظر من دیگر آن ارزش سابق را ندارند. من یکی از اعضای انجمن فرهنگی تلسی هستم ولی اول همیشه به سادوا سر میزنم بعد به سایتهای دیگر. من هنوز باور نمیکنم که مرد خستگی ناپذیر فرهنگ بالاده با بی مهری بعضی از آقایان سایتش را تعطیل کرده باشد. واقعاً ناراحت کننده است. امیدوارم روزی سادوا با آبی بیشتر همه را سیر آب کند.
شمه خانابدون

آقای آزموده خسته نباشی. ضروری بود تا اسم افرادی که توی سایت سادوا تهمت می زنن و فحاشی می کنن رو به مردم معرفی کنین یا مثل این دادگاه های غیر علنی حرف اول اسم و فامیلی شونو مینوشتین تا مردم اونا را بیشتر بشناسن. همیشه یک عده ای هستن که برای بالاده مایه …. هستن. اینا اصلاح شدنی هم نیستن. نقاب زیبا به چهره شون زدند و فکر می کنن مردم هنوز توی حال و هوای اوایل انقلاب هستن و مطیع اوامر اونا.
سادوایت تا یکه توت و دل های یکه توتی ها هم جاری هست.

آقایونی که نظر نوشتین، دست تون درد نکنه و دلاتون شاد. ولی یه کارای دیگه ای هم لازمه و اون قدردانی از کسانیه که برای بالاده زحمت کشیدن. این رویه قدر نشناسی خیلی جالب نیست که ماها در پیش گرفتیم. بیاییم « قدر زر را مثل زرگر بشناسیم ».
خیلی از ماها حتی مهندس اصغر قربانی (با اون شخصیت مدیریتی موفق ملی اش) و مهندس نورالله دهبندی (که در سطح مازندران چهره ای موفق و شناخته شده هستن) و دیگرانی که برای بالاده و اون منطقه زحمتی کشیدن رو نمی شناسن. خیلی ها نمی دونن که امروز اونا کجا هستن؟ چرا دیگه توی بالاده پیداشون نیست؟ چرا برای انجام امور بالاده از اونا دعوت نمی شه و باهاشون مشورت نمی شه؟ کی ازشون خبر داره اونا الان کجان؟
چرا وقتی یادواره شهدا می شه از ۴ تا آدم زحمتکش و موفق عرصه های مدیریتی و فرهنگی و کشاورزی و دامداری و … تجلیل نمی شه؟ فقط شکم مردم را پر کردن شده وظیفه یادواره ها و سخنرانان بیاین و سر مردم رو شیره بمالن و حرفای سیاسی بزنن و ناهاری هم با گوشت بوقلمون دور هم باشن و حاجی حاجی مکه که تا سی سال دیگه هم وضع برگزاریش به همین منواله.
بیاییم آدمای زحمتکش عرصه فرهنگی مثل آقای آزموده رو قدردان باشیم و تا مثل مهندس های عزیزمون ترک بالاده نکردن، از اونا کمک بگیریم. بالاده رو به ۴ تا آدم بزرگش میشناسن نه به ویلاها و ماشینای مردمش. بالاده رو به همایش های فرهنگیش می شناسن نه به بی فرهنگی و ….

زهرا بابائی تیلکی گفت

به نام خدا
تا هستیم همدیگر را حس کنیم، سنگ قبر هیچ احساسی ندارد.
تولستوی میگوید: میان آدمیان چیزی نیست جز دیوارهایی که خود ساخته اند.
پیامهای دوستان را خوانده ام و خواستم عرض کنم که ظاهراً ما تشکر و سپاسگزاری از خود رابلد نیستیم، آنجا که پابلو نرودا می سراید و می گوید که: تو به آهستگی آغاز به مردن می کنی اگر از خودت قدردانی نکنی و اگر بنده عادات خود شوی، تو به آهستگی آغاز به مردن می کنی اگر ورای مصلحت اندیشی خود قدم بر نداری …..
در قرآن هم اشاره شده که: آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند.
آقای آزموده مستحق شنیدن این گونه حرفها نیستند. هر کسی با هر پتکی بر سرش می کوبد. ما هنوز نفهمیدیم که آقای آزموده چه کار بزرگی انجام داده اند! وقتی صحبت از کوهنوردی در هر نقطه ای از ایران می شود، نا خودآگاه نام شاهدژ بالاده میدرخشد. وقتی صحبت از نخبگان و دولتمردان می شود حتماً یک بالادهی حضور دارد که با افتخار نام بالاده را بر زبان می آورد. اگر ما اطلاعاتی از هم محلی های خود در هر عرصه ای داریم به همت آقای آزموده و از طریق سایت سادوا می باشد. سهراب می گفت خانه دوست کجاست؟ اما ما باید بگوییم که شانه ی دوست کجاست !!!!!!
آقای آزموده عزیز: صلاح مملکت خویش خسروان دانند. شماهم که تمام تلاش خود را برای بقای این سایت و پیشرفت روز به روز آن نموده اید فقط اورانیوم غنی نکرده اید که دوستان شاکی شده اند و می گویند که چه کاری برای بالاده انجام داده اید ؟؟!!!!
من از طرف خودم و همسرم آقای مهندس حسین دهبندی و پسرم علی، آمادگی خود را برای کمک به شما و سایت وزین سادوا اعلام میدارم.
ارادتمند همیشگی شما: زهرا بابایی تیلکی

من نمیدونم چه داستانیه! ولی به نظر من، شما سایت سادوا رو نمی بندید بلکه دارید سایت بالاده ای ها رو غیر فعال می کنید. خب اشکالی ندارد. چون وجود این سایت سودی به حال روستاهای اطراف ندارد.
هر کاری که دلتان می خواهد بکنید.
خدمت دوستانی که از این سایت حمایت می کنند بگویم که اگر خودتون یه نگاه اجمالی به سایت بندازید متوجه می شید که اسم این سایتو باید بزارن « بالاده نیوز »

سیداسماعیل ساداتی گفت

سلام خدمت آقای آزموده.
فرمودی “شاید این ….”،امیدوارم شایدِ شما، به حتم مبدل نگردد.
سادوا حق زیادی بر گردن فرهنگ بالاده دارد و این به سبب زحمات شما و حمایت خوانندگان سادوا محقق شد.
عزم خود را جزم نمایید تا با کمک هم بالاده را به روزهایی که حقش هست برسانیم.
قال الله تعالی: ” لیس للانسان الّا ماسعی” (برای انسان چیزی جز سعی و تلاش نیست)

خانم زهرا بابایی تیلکی سلام.
جمله “آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند.” از قرآن نیست بلکه از حضرت امام حسن (ع) می باشد.
با تشکر

با سلام خدمت استاد بزرگوارم آقای آزموده
بنده حقیر با نظرات یک دوسر شماری کاملا موافقم.
استاد عزیزم فقط خواهش عاجزانه ی این شاگرد کوچکتان را بپذیر و با راه اندازی مجدد سادوا آب گوارایش را بر ما تلسی نشینان بنوشان..
به امید دوسرشماری بافرهنگ
اردادتمند همه اهالی دوسر شمار
حجت اله فولادی قلعه/مدیر سایت تلسی قلعه

برای هم ولایتی گرامی ام آقای علی نظری مدیر سایت دوسرشمار

چشم ها را باید شست
طوری دیگر باید نوشت و طوری دیگر باید خواند
کلمات را دوباره معنی بکنید
یار گرمابه گلستان به که می گویند برار؟
دشنه از پشت زدن یعنی چه؟
حق شاگردی و استادی چه خوب کردی ادا
عذر خواهی های پی در پی، حلالی خواستن یعنی چه؟
حذف یادداشت و نوشتن های باژگونه
باز نوشتن، باز پاک کردن یعنی چه؟
هر چه کنی بکن بکن
اما نکن با دیگران رندی برار
هر چه خواهی بنویس
اما مکن پاکش برار

ببخشید که تازه دارم پیش شما مشق شاگردی می کنم.

زهرا بابائی تیلکی گفت

به نام خدا
جناب/سرکار .. رضوی با سلام
حدیث : آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران مپسند . نصیحت پیامبر به علی بن ابی طالب بوده که همین نصیحت را هم علی ابن ابی طالب به فرزندش امام حسن نموده است . و قبل از این هم در اناجیل عیسی بن مریم هم ذکر شده که : آنگونه با مردم رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود . و چون مطالعات دینی ما اندک بوده است حتمابا همین مضامین هم آیاتی هست . اما چیزی که واضح است این حدیث نبوی میباشد . پوزش مرا بپذیرید .

میان کوچه می پیچد صدای پای دلتنگی
به جانم می زند آتش غم شبهای دلتنگی

چنان وامانده ام در خود که از من می گریزد غم
منم تصویر تنهایی منم معنای دلتنگی

چه می پرسی ز حال من؟ که من تفسیر اندوهم
سرم ماوای سوداها، دلم صحرای دلتنگی

در آن ساعت که چشمانت به خوابی خوش فرو رفته
میان کوچه های شب شدم همپای دلتنگی

شبی تا صبح با یادت نهانی اشک باریدم
صفایی کرده ام در آن شب زیبای دلتنگی

سلام آقای آزموده عزیز٫ دلتنگی شما از کجاست من نمی دانم؟ من از زمانی که مطلب «شاید این نفس های آخر سادوا …» را دیدم خیلی ناراحت شدم و همه روزه به سادوا سر میزنم تا ببینم مطلبی گذاشتی و یا از تصمیمت صرف نظر کردی. اما متاسفانه هیچ خبری نیست من اکه جای شما بودم به خاطر این همه دوستدار و علاقمند به شما، از این کار خودم منصرف می شدم و کمر همت را می بستم و دوباره شروع می کردم. چون حیفه سادوا با این همه سابقه درخشان خدای ناکرده …
شما که استاد پند و مشوق در راه اندازی وبلاگ هستید، یادمه روزی که « واوسر سلام » راه اندازی شد شما ما را تشویق و راهنمایی کردید و گفتید هر کاری که از دستم بر می آید کوتاهی نمی کنم. حالا شما دیگه چــــرا!!! به امید روزی که سادوا فوران فرهنگی کند و همه از آن سیراب شوند. سادوا ما منتظریم.

سلام. نظر ما را که تایید نکردید. اسم نذاشتیم تا مورد هجمه قرار نگیریم. حق بدهید. مار گزیده ایم! موردی که لطف کردید و تذکر دادید اصلاح شد. سهوی بود و خبر را نیز من نگذاشته بودم. اگه من بودم اصلا خبر را نمی گذاشتم، چون قبل از مقاله ی وزین شما، به آن خبر در اراءنیوز اشاره شد و به زعم من نیاز به دوباره کاری نبود. به هر حال دستور بدهید خبر خود را بر می داریم و مطالب شما را که با قلم رسایی نوشته می شود می گذاریم. هر کجا که خدمت می کنید سرفراز باشید و پاینده.
…………………………………….
سادوا: جناب میرعمادی عزیز سلام. خیلی محبت کردید و از شما صمیمانه سپاسگزارم. برای شما و دوستان اراء نیوز موفقیت و تندرستی آرزو می کنم.

سلام آقای آزموده،به نظر می رسد شایدتان دارد به باید تبدیل می شود. شما را چه شده است؟ این همه دوستان خواهش می کنند که سایت را نبندید اما هیچ توجهی نمی کنید. از شما بعید بود. چطور به نظر مخالفان خوب توجه می کنید و سایت را متوقف نگه می‌دارید اما به تشنگان سادوا که این همه از شما خواهش می کنند هیچ؟!
آب سادوا را گل آلود کردند، به فکر ماهی ها هم باشید لطفاً. به فکر رخسار زرد ما و خودتان هم باشید لطفاً.
این روزها وقتی به سادوا می آیم نفسم می گیرد. هرچه تا به حال به ما امید داده بودید، از ما می‌ستانید؟ گرچه می دانم این رسم روزگار است!
مگر سادوا برای فرهنگدوستان بالاده نیست پس چرا به آنان بی تفاوتید؟
حداقل یک فرم طراحی کنید تا کسانی که به ادامه حیات سادوا علاقمند هستند، تعهد همکاری دهند. اگر نتیجه نداد نفسمان را بگیرید.
نفس سادوا، نفس فرهنگ بالاده است، کمی اکسیژن لطفاً

سایت سادوا یکی از سایتهای فعال در منطقه چهاردانگه می باشد که امیدواریم به فعالیت خود ادامه دهد.

میرشفیعی (سایت شاهدژ) گفت

سلام
تشکر از این همه زحمتی که برای حفظ فرهنگ چهاردانگه کشیدید و می کشید.
ان شاالله که این سایت هیچ وقت بسته نشه.

باعرض سلا و خسته نباشید خدمت آقای آزموده و بالادهی های عزیز٫
آقای آزموده بااین خبرتون خیلی جا خوردم. غیر ممکنه. شما حق دارید اما… لطفا بگید که چه کمکی از دستمون برمیاد..

با سلام خدمت مردی بلند همت و ارزشی. مردی که در این زندگی پر دغدغه و پر تلاطم که انسان گاهی خود را نیز فراموش می کند اصالت و هویت خود را فراموش که نکرد هیچ، بلکه در راستای تحقق اهداف فرهنگی مورد نظرش حتی از جان مایه گذاشت. شایسته است دست افرادی چون شما را به گرمی هر چه تمام تر فشرد و بوسید. حرفها و گلایه های شما کاملا متین و منطقی است. افسوس بر بالادهی ها! بر آنها که هنوز درنیافتند فرهنگ و اصلالتِ رو به انزوا رفته شان را مردی بی ادعا از لا به لای تمام دغدغه های زندگیش جانی دوباره بخشید.
چه گویم که ناگفتنش بهتر است…..
جناب آقای آزموده عزیز زبانم قاصر است از ابراز تشکر از زحمات بی دریغتان.
دوام توفیقات روز افزون شما از درگاه ایزد منان خواستارم.

سلام آقای آزموده.
شما یه جوری حرف می زنید که انگار سایت تون همیشه بروزه: بعد از انتشار مطلب در مورد کتاب پیرن گفته چند هفته ی بعد یه مطلب زدید.
در ضمن شما که مثلا مدیر سایت سادوا هستید یه اینترنت پرسرعت ندارین!!! اگه داشته باشین کل مطلب زدن با آپلود ۱۰ دقیقه بیشتر نمیکشه. حالا اگر هم اینترنت معمولی داشته باشی نهایت ۲ ساعت بیشتر طول نمیکشه ما هم با اینترنت معمولی کار کردیم اطلاعات کاملش تو دستمونه.
ما هم این چیزا رو بلدیم. ما بر عکس بعضی ها (مدیران سایت های دیگر -امیدواریم به خودتون نگرفته باشید) میدونیم چه جوری سایتمونو نگه داریم که نتونن درشو تخته کنن. ما هم مدیر یه سایت خیلی بزرگتر از سایت شما هستیم.
اصولا مدیر یه سایت باید انتقاد پذیر باشه. حالا ما امیدواریم به شما برنخوره.
ما به شما توهین نکردیم اگر هم در جایی به شما توهینی شده خیلی عذر می خواهیم. قصد جسارت نداشتیم. متشکرم.
……………………………………….
سادوا: خوشحالیم که شما مدیر یک سایت « خیلی بزرگتر از سادوا » هستید. همکاری شما می تواند از مشکلات سادوا کم کند. اینکه چرا تاکنون اعلام همکاری نکرده اید (البته اگر بالادهی تشریف داشته باشید) دقیقاً چیزی هست که جای گلایه دارد و ….

سلام آقای آزموده ی عزیز
شنیدن خبر بسته شدن سایت انجمن فرهنگی سادوا به من شوک بزرگی وارد کرد… نمیدانم چرا بعضی ها به هر شکلی که شده سایت سادوا و جنابعالی رو مورد تمسخر، فحاشی و … قرار میدهند. هدفشان از این کار چیست، خدا میداند و بس … من به شدت با نظر “دار لاپی ریکا” مخالفم و این حرف هم برای این آدم است که شاید به نظر شما در این ۵ سال سایت سادوا کار خاصی انجام نداد ولی من با بازدید از این سایت از آداب و رسوم قدما، بزرگان بالاده و خیلی چیزهای دیگر که خیلی زیادند آشنا شدم. آیا به نظر شما این ها کار خاصی نبود؟ من به جرأت میتوانم بگویم که شما حتی یک بخش از مطالب سایت را مطالعه نکردید و فقط به قصد تخریب، فحاشی و به حاشیه کشاندن سایت و مدیر سایت به سایت مراجعه کردید…
آقای دار لاپی ریکا، شما حتی مسئله ی اختلاف سنی را زیر پا گذاشتید و به مدیر سایت سادوا که حداقل ۱۰،۲۰ سال از شما بزرگتر است فحاشی می کنید واز این خنده ام میگیرد که کباده ی با فرهنگ بودن را هم به شانه میکشید… واقعا جای تأسف دارد… وای به حال بالاده که اشخاصی مثل شما اهالی آنجا هستیــــــــــد…. وای بر ما و وای به حال بالاده.
در آخر از آقای آزموده ی عزیز میخواهم که اگر میتوانم کمکی کنم تا سایت بسته نشود، حتما کمک میکنم، فقط اطلاع بدهید.

سلام آقای آزموده، گرامی مرد فرهنگ چهاردانگه/ از خواندن این متن یا بهتر بگویم دردنامه شما خیلی ناراحت شدم.
برای اینکه دوستان بالادهی را به تعمق وا دارم گریزی می زنم به بخشی از شعر « ناله خاموش شاهدژ » از خود آقای آزموده که در سایت سادوا منتشرش کرده بودند:

……
سحرگاهان یادم هست، نه چندان دور!
جوانک چوپانی خوش قد و رعنا
کنار چشمه سادوا
برای دختری گیسو بدست باد رها کرده!
- که دنبال چرای بره های بازیگوش به جنگل رفته بودست –
نی می زد.
میان عاشق و معشوق
نوای نی پیامی بود، کلامی بود
و دل خوش بوده اند آنها
ازین دیدار دورا دور

****
دلم بگرفته است و هیچ نمی دانم
که آواز زنان و دختران در جنگل نزدیک
و یا هی هی گالش ها به وقت بامدادان،
ز چوپانان دگر سوز نوایی
صدای دلکش و شیرینِ لَـلِه وایی!
نمی آید چرا بر گوش من اکنون ؟
ولی دانم که در هر گوشه ای از دامن من
یکی چشمه همی اشکش روان گشته!
چه آیا بر من و بر ساکنان دامنم رفته است
که این گونه به خواب خوش فرو رفتند؟
فراموش گشته دوستی ها و عشق و مهربانی ها
تو گویی زندگی در این حوالی، خواب رفته است!
نمی دانم!

****
منم شاهدژ،
منم خسته ز بیداد زمان و مردمانش
دلم بگرفته از این روزگار و قصه هایش
ز درد اندرون خویش می نالم
و یا هر دم ز زخم عده ای گستاخ
به پای خویش، می نالم
……………………………………………
این شعر دردمندانه شاهدژ که به تصورم دردنامه شاعر هست، از طبع سیال روستایی زاده و آدم درد و رنج کشیده ای چون آقای آزموده بر می خیزد که نام چهاردانگه و شاهدژ و بالاده را با نام خود گره زده است. متاسف شدم وقتی دیدم سایت سادوا با اینهمه سابقه و پیشتازی در چهاردانگه در حال رخت بر بستن از دنیای اینترنت هست.
خدمت شما همولایتی هایم عارض شوم که من هنوز افتخار آشنایی با ایشان را نداشتم ولی چه حاجت به دیدار؟ آدمها با افکارشان با یکدیگر آشنا می شوند نه به دیدارشان. مقاله های زیبایش در سایت چهاردانگه نیوز برای من همیشه مهم و جذابیت دارند.
خواندن یادداشت های بعضی از خوانندگان واقعاً نشانه قدر ندانستن و ناشکری و مستوجب تاسف هست.
از خداوند بزرگ می خواهم به آزموده و آزموده های چهاردانگه سلامتی عطا بفرماید و تا نام چهاردانگه و بالاده و شاهدژ زنده هست نام آنها هم زنده بماند.

من از تاریخ ۲۱ مرداد که سادوا به کما رفته هر روز به ملاقاتش می آیم و دعا می کنم که یک نفس عمیق بکشد. دوستان بیایید با نوشتن و ارسال مطالب مختلف به آن از نارسایی تنفسی سادوا جلوگیری کنیم.
…………………………………………..
سادوا: یقیناً دعاهای شما دوستان کار ساز خواهد بود. التماس دعا.

محمدرضا دیمیونی بالادهی گفت

سلام بر سادوا و دوستان سادوا. مثل اینکه سادوا راستی راستی داره از دست میره. دیگه دعا هم کارساز نبوده و امیدی نیست تا بار دیگر از آب گوارایش بنوشیم.
چه باید کرد؟ چه کرده ایم؟ چه خواهد شد؟ چرا اینگونه شد؟ چگونه باید زنده اش کرد؟

شما دوستداران سادوا جواب بدهید.

اگر چه همه این سوالات را فقط و فقط سادوا باید جواب بدهد. منتظرت هستیم سادوا. ناگفته نماند که من با آقای آزموده تا حدودی موافقم که از بعضی ها دلگیر باشد و ناراحتی اش را سر سادوا و ما بیچارگان خالی کند. (این یکی آخری شوخی بود).

آقای آزموده این سایتو اسمشو تغییر بده بگیر بالاده چون فقط چشمت بالاده رو میبینه .آره عمو

سلام به آقای آزموده عزیز و همه بالادهی های دوست داشتنی. با شنیدن این خبر خیلی ناراحت شدم. وقتی کامنتها رو خودم واقعاً شوکه شدم، این سایت تون خاری شده رفته توی چشم بعضی از کوردلان. برای گل گرفتن دهن همچین آدمایی ثابت قدم باشین و دعای ما هم بدرقه راهتونه.
با تشکر فراوان از آقای آزموده و خسته نباشید از زحماتی که کشیدن و خواهند کشید.

با سلام خدمت همولایتی های عزیز و دوست گرانقدر جناب آقای آزموده.
اولاً: در اینکه هر کاری ممکنه کامل نباشه و ایراداتی بهش وارد باشه حرفی نیست. ولی همینکه این حرکت رو آقای آزموده و انجمن فرهنگی بالاده با همه تنگناهای مالی و عدم دسترسی به مطالب و موضوعات میکنن در خور تقدیره.
ثانیاً: اینکه حمایتهای ما از ایشون شایسته و بایسته نیست هم که حرفی توش نیست. باید یه کم به خودمون بیاییم. اما دو تا مورد منو ناراحت میکنه، یکی اینکه بخش عمده ای از ما پارتیشن و جدا کننده ای بین خود و دوستان ساکن در روستاهای با کمی فاصله مثل قلعه و ….احساس نمی کنیم، همه مون یکی هستیم خوب نیست ساز جدایی زدن! دوم اینکه یه جایی مثل این سایت باید محلی برای تضارب آرا و اندیشه های ما کوهی ها باشه و همدیگه رو تحمل کنیم. گرچه خواهشم اینه که دوستان منتقد با ادبیات فاخر سخن بگن ولی باید قبول کنیم که مخالفین این روند (دار لاپی ریکا و …) هم بخشی از همولایتی ها هستن و باید اجازه بیان نظرات رو به ایشون داد و نباید فوراً به آنها تاخت. (یکی قشنگی مزرعه رو می بینه، یکی کثیفی پنجره رو، این تویی که تصمیم می گیری چی ببینی!) هوای همو داشته باشیم.

محمدرضا دیمیونی بالادهی گفت

سلام آقای آزموده. خیلی خوشوقتم که دوباره سادوای بالاده رو سرزنده کردی. خدا بهت قوت بده. می خواستم پیشنهاد بدم که اگه از دل این یادداشت ها یک مقاله ای بیرون بیاد خیلی خواندنی میشه. حرفای متناقض،‌ حرفای جدید،‌حرفای مفت و خلاصه بازار این حرفای جوراجور مشتری هم داره.
خدا پدر گرامی ات رو بیامرزه که بالاده رو بر سر زبانها انداختی و بی ریا و ساده مثل یک چوپان با تجربه و زحمتکش، کومه ای اطراف سادوا زدی تا مغرضان آبش را گل الود نکنن و هر کی خواست آبش رو بنوشه همیشه زلال و خنک باشه.

عاشق و دلسوخته بالاده گفت

سلام . خوش بود گر محک تجربه آید به میان .
مدیریت سایت سادوا : همراهی همراهانتان با بسته شدن سایت نباید متوقف گردد پس برای اینکه همراهی آنان را محک بزنید پیشنهاد میکنم تا برای مدت محدودی اقدام به بستن سایت نمایید . به این ترتیب تعداد افرادی که با جان و دل حاضر به فعالیت مجدد شما باشند مشخص خواهند شد.

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت آقای آزموده.. نظری نداشتم. فقط خواستم بگم که من عاشق وطنم هستم و هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم.
……………………………………..
سادوا:‌ سلام و سپاس از احساس مسئولیت شما در قبال وطنم مان بالاده. لطفاً با اعلام مشخصات کامل و تلفن تماس خودتان (که نزد ما محرمانه خواهد ماند) اعلام بفرمایید که چه کارهایی می توانید در عرصه فرهنگی سایت سادوا و یا انجمن فرهنگی سادوا انجام بدهید تا در همان زمینه در خدمت شما باشیم. منتظر تماس شما هستیم.

در جواب شخصی بنام « سید » می خواستم بگم که این شخص اصلاً بالادهی نیست. چون اگه بالادهی باشه یه کم عرق وطن توی وجودش بود و اینقدر منفی بافی و دور از اخلاق یادداشت نمی نوشت. یعنی چی که چشمت فقط بالاده رو می بینه و اسم سایتو تغییر بده؟ سایت سادوا مال بالاده هست و اینو باید بدونه که هر محلی برا خودش سایت داره. خب تو هم چشاتو وا کن بالاده رو بیشتر ببینی. آره عامو.