نقد و نظرهمایش های فرهنگی

نقدی بر تلسی و همایش در سایه سار چنار کهنسال قلعه (نقد ۲) / عین ا… عالیشاهی

نقدی بر تلسی و همایش در سایه سار چنار کهنسال قلعه (نقد ۲) / عین ا… عالیشاهی/  جناب آقای حجت اله فولادی عزیز. با سلام جوابیه جنابعالی را دریافت نموده ام اگر دقت فرموده بودید بنده به نفس برنامه در سایه سار چنار هیچ اشاره ای نکرده ام و قرار است در آینده نزدیک همانطوری که در نقدی بر تلسی اشاره نموده ام مطلب بنویسم مواردی که بنده به عنوان انتقاد در آن اشاره کردم:

۱- انتخاب زمان نامناسب برگزاری این مراسم ( در حریم زمانی یادواره شهدا )

۲- عدم هماهنگی با برادران و خواهران دست اندرکار ستاد یادواره شهدا.

۳- عدم پردازش در حد انتظار دست اندرکاران تلسی بر یادواره شهدا بوده است.

و اینکه چه افرادی در برنامه در سایه سار چنار قلعه نقش ایفاء نموده اند یا کیفیت و بار فرهنگی برنامه فوق چگونه بوده است، موضوعی است که عنقریب به آنها خواهم پرداخت، لذا اشاره جنابعالی به ایفای نقش برادران و خواهران مومن و رزمنده و خانواده شهدا که یکی از وجوه مثبت برنامه ی در سایه  سار چنار بوده است به هیچ وجه مورد نقد بنده قرار نگرفت. توجه به این مطلب مهم است که با اتخاذ مواضع نقادانه و به دور از هر گونه تنگ نظری و یا جانبداری دور از منطق می توان در ارتقاء کیفی کار فرهنگی دخیل بود. بنابراین تمرین انتقاد پذیری کنیم. از نکات اخر اینکه بنده به دور از فضای حاکم بر مراسم یادواره ( توفیق حضور در مراسم را نداشته ام ) و تاثیر پذیری از آن این نقد را نوشته ام. لذا از صداقت و دلسوزی بوده ولا غیر . دیگر اینکه طی سال های بعد از انقلاب کارهای فرهنگی زیادی توسط همان برادران و خواهران دست اندر کار مراسم یادواره انجام شده است. شامل اردوهای تفریحی و آموزشی، برگزاری مسابقات ورزشی، کلاس های قرآن و درسی و تئاتر و …. بنابر این برنامه ی در سایه سار چنار اولین کار فرهنگی بعد از انقلاب نبوده است بلکه می توان صادقانه اعتراف نمود که اولین کار فرهنگی با ابتکار نوین بوده است که البته در تشریح جزئیات آن در نوشته بعدی که با عنوان شرحی بر در  سایه سار چنار قلعه می باشد اشاره مفصلی خواهم داشت.

عالیشاهی ۱۳۹۱/۵/۸

 ………………………………………………………………..

 جوابیه انجمن فرهنگی تلسی قلعه ( جوابیه ۲ ) :

 جناب آقای عین اله عالیشاهی سلام.

به عرض می رساند که جواب بعضی از سوال های جدید شما در جوابیه یادداشت قبلی تان به تفصیل داده شد. مثل انتخاب زمان برگزاری همایش، عدم هماهنگی با مسئولان یادواره و عدم حضور در حد انتظار دست اندرکاران تلسی در یادواره که لازم به پرداختن دوباره به آن نیست.

با توجه به اینکه حضرتعالی خود در این یادواره و همایش حضور نداشتید شاید برداشت شما از واقعیت های برگزاری این دو مراسم فرهنگی به اندازه ما که حضور مستقیم و فعالی در آنها داشتیم، نباشد. اینکه چه کسی به شما گفته که اعضای تلسی در یادواره حضوری در حد انتظار! نداشته اند، جای تاسف دارد. مگر اعضای انجمن فرهنگی تلسی کم کاری کرده اند و یا حضور نداشته اند که در حد انتظار ! ظاهر نشده اند؟ انصاف حکم می کند از همه کسانی که حتی به اندازه شستن دو تا بشقاب غذای یادواره زحمت کشیده اند از آنان تشکر کنیم ( که ما خود را واجد این تشکر هم نمی دانیم زیرا خود بانی و دست اندرکار مراسم بوده ایم) نه اینکه حضور خادمان شهدا را با خط کش پردازش کنیم. هر کسی از اهالی محترم قلعه و پایین ده در حد و توان خود برای برگزاری بهتر یادواره زحمت کشیدند که انجمن فرهنگی تلسی دست یکایک آنان را می بوسد. عمیقاً معتقدیم که ما اعضای انجمن فرهنگی تلسی همواره خود را در برابرخون های پاک شهدای عزیز مسئول دانسته و هر تلاشی که برای گرامیداشت یاد آنها انجام بدهیم در قبال خون شهیدان، هیچ است.

در بخش دیگری از فرمایشات شما مبنی بر تمرین انتقادپذیری، ما هم قبول داریم که شدیداً نیازمند نقد و واکاوی فعالیت های فرهنگی ( همایش چنار و یادواره و مسابقه فوتسال) در قلعه و منطقه دوسرشمار هستیم و نقد و انتقاد و پذیرش آن، امری معقول در بین بعضی از مسئولان منطقه ما ( از جمله ستادهای یادواره شهدا ) است که هر نقدی را به حسابی دیگر می گذارند.

ما هم می پذیریم که در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کارهای فرهنگی زیادی در روستای قلعه صورت گرفته ولی برنامه همایش در سایه سار چنار قلعه اولین و بزرگترین و البته با ماهیتی کاملاً فرهنگی و مدرن است که اجرا شده و بیش از ۶ ماه برای اجرای هر چه بهتر آن برنامه ریزی شده است.

از اینکه با نقد دلسوزانه خود ما را در پیشبرد اهداف فرهنگی یاری می رسانید بسیار تشکر می کنیم. با احترام: انجمن فرهنگی تلسی

 منبع :  وب سایت انجمن فرهنگی تلسی

نقدی بر تلسی و همایش در سایه سار چنار کهنسال قلعه (1) / عین ا.. عالیشاهی

نوشته های مشابه

14 دیدگاه

  1. آقای ….. ما هر چه داریم از این شهدا داریم ولی این دلیل نمی شود که جنابعالی حریمی برای آن در ذهن خود درست کرده و دیگران را به دست اندازی در این حریم متهم کنید. به نظر خودم مراسم سایه سار چنار به گفته دوستان نزدیک، خیلی به موقع و خیلی پر محتوا برگذار شده و هیچگونه تداخلی و یا مشکلی برای یادواره شهدا به وجود نیامده.

  2. راستی این رو هم بگم که برگزاری این مراسم چون در زمان مناسب خود انجام شده آثار مثبت و فایده لازم را داشته و تنها اثر منفی که بهمراه داشته، همین انتقاد آقای عالیشاهی هست.

  3. سلام آقای عالیشاهی. به نظر شما زمان مناسب برگزاری این مراسم کی بوده که انجمن تلسی و سادوا از آن غافل شدن؟ یه دفعه بفرمایید برای تعیین زمان برگزاری مراسم بایستی از همه اجازه بگیرن تا کار فرهنگی بکنن. این که نمی شه شما برای یادواره « حریم زمانی » تعیین کنین! چیزی که تاکنون سابقه نداشته و شما اونو مطرح کردین و کلی هم منتقد دارین و به نظرم چنین وظیفه ای هم ندارین که برای مردم تعیین تکلیف بکنین. چند ساله که در حول و حوش یادواره که همه مردم در منطقه هستن مراسم فرهنگی برگزار می شه و تا الان هم مشکلی نبوده و حالا می خواهین کاری بکنین که همه مردم برای هر کاری « حریم خود ساخته » شما را رعایت بکنن؟
    به نظرم استنباط شما از زمان مناسب مراسم چنار و هر کار فرهنگی دیگه ای که توی این ایام برگزار می شه نادرسته و بهتره که در باره مراسمی که سه هفته پیش بدون کمترین نقص و مشکل و ایرادی تموم شده اینقدر انرژی صرف نکنیم.
    من جای شما بودم به حمایت از این کارهای فرهنگی می پرداختم چون توی قلعه خیلی ها شما را قبول دارن. شاید این شائبه برای کسانی پیش بیآد که نکنه شما با این کارهای فرهنگی مخالف هستین؟ عزت زیاد.

  4. سادوا: این یادداشت، جوابیه آقای مهندس عین الله عالیشاهی و از سایت تلسی نقل می شود:
    …………………………………………………………..

    جناب آقای امیر خلیلی واوسری با سلام
    – برگزاری هر مراسمی اگر در زمان مناسب خود انجام نشود آثار مثبت و فایده لازم را نخواهد داشت بلکه ممکن است آثار منفی هم بهمراه داشته باشد.

    – چه اصراری داریم بگوییم زمان برگزاری این مراسم هیچ ایرادی ندارد در صورتیکه اگر امکان جذب جمعیت بود قطعاً برادران انجمن فاصله زمانی را رعایت می کردند. بنده اصرار دارم مراسم خوبی چون در سایه سار چنار اگر در زمان مناسب برگزار می شد نتیجه خیلی مطلوبتری عاید می شد و این به مفهوم جدایی شهدا از فرهنگ عمومی نیست و در نهایت در جمع کار فرهنگی راندمان بمراتب بیشتری دارد.

    – بنده بیاد ندارم انتقاد کرده باشم (که) چرا مردم زیاد در مراسم سایه سار چنار شرکت کرده اند که اگر اینگونه بود نشان از موفقیت مراسم است.

    – جناب آقای خلیلی همانطوری که با اشعار خوب خود در وصف شهدا در مراسم یادواره حضوری پررنگ داشته اید که از صمیم قلب متشکرم حضور جنابعالی در مراسم در سایه سار چنار نیز جای تشکر دارد. همانطوری که در نقد تلسی نوشتم این حضور از وجوه مثبت مراسم بود. لذا نمیدانم چرا برداشت شما این شد که از کارت انتقاد شده است. مگر بنده از محتوای مراسم قضاوتی تاکنون داشته ام ؟

    – همانطوری که جنابعالی فرمودی قصدم از این نقد اصلاح برنامه های آتی برادران فرهنگی بوده است و فکر می کنم از این راه کمکی برای این دوستان هستم.

    با تشکر عالیشاهی

  5. با سلام
    آقای کاردگر اگر منصف بودید و کمی عاقل و از احساس بدور، مطمئنا به این نتیجه میرسیدید که من از خود مراسمی که شاهد آن نبودم تعریف و یا انتقاد نکردم. من به کل ماجرا پرداختم و جزئیات را گذاشتم بعد از دیدن فیلم مراسم. در ضمن اگر بخواهیم از ارزش شهداصحبت کنیم باید یادآور شوم که با وجود و برکت حضور شهداست که مراسم هایی از قبیل کوهنوردی، همایش سایه سار چنار و طبیعت پاک و بالاده پاک برگزار می شود.
    و دلیل دیگر: چون که همه مردم دوسرشمار به گمان اینکه در این روز می توانند همه دوستان شان را ببینند و دیدارها تازه گردد به منطقه می آیند. در حالی که نوروز باستانی نمی توانند یک چنین مکانیسم و فرایندی را اجرا کند.
    در ثانی گفتن این جمله که من اگر می آمدم برای همایش چنار بود بسیار ناصحیح است اگر نمی گفتید …..
    من با مراسم شهدا و پذیرایی به این سبک کاملا موافقم چون یک نفر آن را هزینه نمی کند و همه در آن دخیلند و هر کس به بضاعت خود. همین اقدام می تواند در مورد درمانگاه اجرا شود به شرطی که: افرادی که در بهداشت و درمان کار می کنند و دیگر مسئولین و شاغلینی که دست شان به جایی بند است همه دست به کار شوند و از ارتباطات خود استفاده نموده تا به تاسیس یک درمانگاه منتهی گردد. انشاء الله
    پیروز باشید

  6. آقای آزموده با عرض سلام. می خواهم مطلبی را برای شما عرض کنم
    وقتی از فرزند شهید ….. سوال کردم که چرا به مراسم شهدا نمی روید در جواب من گفت این مراسم روح پدر مرا آزار می دهد چون …. پدر من نیاز به این جور مراسم ندارد که جز صرف هزینه های بی مورد نمی باشد و گفت پدرم برای حفظ وطن و ناموس خود پا به این راه گذاشته نه آنکه یک عده بیایند از نام شهدا استفاده شخصی بکنند. همچنین این گونه مراسم می تواند با کمترین هزینه و به شکل خیلی بهتر برگزار شود
    ………………………………………………….
    سادوا: جناب آقای کاردگر سلام. یقیناً هدف والای شهدا بسیار مقدس تر از آن چیزی است که من بخواهم در باره آن قلم فرسایی کنم و فرزند آن شهید بزرگوار نیز ( که نام شان محفوظ است ) برای ما عزیز بوده و خواهد بود. ولی گاهی برداشت ما از مراسم یادواره شهدا و افراد زحمتکش در این مراسم منطبق بر واقعیت نمی باشد. بنده با اطمینان می گویم اکثریت مطلق کسانی که در یادواره های شهدا زحمت می کشند افرادی هستند که خالصانه کار می کنند و چشمداشتی از کسی ندارند و حتی دوست ندارند کسی بداند که آنها چقدر و چه زحمتهایی کشیدند. اجرشان با شهدا/ اینکه نام فرزند شهید را نیاوردم بخاطر سیاست های سایت سادوا می باشد که در چنین مواردی حدود و حریم قانونی افراد را رعایت می کند.

  7. یکی نیست به دوست عزیزمان بگه شما که توی مراسم نبودین این همه نقد را از کجا پیدا کردین و چسباندین به مراسم چنار؟ شاید بیشتر مردم برای همین مراسم چنار به بالاده رفته بودند من هم اگر می آمدم فقط به منظور شرکت در مراسم سایه سار چنار می رفتم وگرنه عوض این همه هزینه توی مراسم شهدا که صد البته خود شهدا هم راضی به این هزینه ها نیستند و احتیاجی به این جور مراسم ندارند، یک درمانگاه کوچک برای درمان بیماران درست کنند تا امثال مرحوم ابراهیمپور به آن صورت از بین نروند.
    ……………………………………….
    سادوا: جناب آقای کاردگر سلام. البته مردم بیشتر برای شرکت در مراسم یادواره شهدا به بالاده رفته بودند و در مراسم چنار هم حضور یافتند که سپاسگزار همه مردم بالاده هستیم که با اطلاع رسانی اندک ما باز هم حضور موثر در این همایش داشتند و فرزندان سادوایی خود را یاری رساندند و تشویق کردند.
    هزینه های مراسم شهدا هم بالاخره جزیی از این مراسم بزرگ برای پذیرایی از مهمانان شهدا است و تا حدودی هم لازم است. زیرا دوری راه و طولانی بودن مسافرت مهمانان برای شرکت در مراسم، نیازمند پذیرایی شایسته از آنان نیز هست.
    درباره نداشتن درمانگاه هم جز ابراز تاسف و هر روز منتظر شنیدن خبر مرگ یک عزیزی بخاطر سکته قلبی و یا فشار خون و … بودن، حرف دیگری نمی توان گفت.

  8. باسلام. ضمن تشکر و سپاس از همه دوستان سادوایی چه منتقد و چه انتقاد پذیر، خیلی دوست دارم که شعر زیبای آقای خلیلی را بخوانم، مطمئن هستم که شعرشان بسیار زیباست مثل شعری که در سوگ پدرشان سرودند و یا شعر « واوسر نقاشی است » واقعاً شعر دوستان را به وجد می آورد. آقای آزموده لطفا زودتر شعر آقای خلیلی را در سایت قرار دهید. منتظریم / باسپاس
    …………………………………….
    سادوا: به روی چشم. مشغول تایپ آن هستم. انشاءالله به زودی همه از خواندن شعر زیبای آقای خلیلی عزیز بهره مند خواهیم شد.

  9. به نام یزدان پاک و خالق چنار / ما هر سال یک روز بعد از یادواره شهدا اهالی منطقه به کوهنوردی میرویم و دور هم بودن و تابع قوانین حاکم بر هستی را تمرین کرده و به همدیگر محبت داشتن را یاداوری میکنیم و خبرش هم در سایت گذاشته می شود و هیچ نقدی هم بر آن نبود. چه شده همان طبیعت نوردی که این بار به کنار چنار منتقل شده، دوستان را ناراحت کرده است ؟ آیا دور هم بودن جوانان و پیران در کنار هم جای انتقاد دارد؟ چرا مسابقه فوتبال که صرفا جوانانه و مردانه بوده ایراد نداشته و خانواده محترم شهدا حضورداشتند، ولی در همایش چنار که حسرت حضورش تا اعماق قلبم نفوذ کرده و تمام زنان و مردانی که پای کوهنوردی نداشتند تا از جوانان انرژی بگیرند در کنار جوانان در یک هوای فوق العاده خوب یاد جوانی های خود افتاده و شاید لبخندی از سر ذوق بر لبانشان نشانده باشد، ناخوشایند بوده؟ زمانی که ما بچه بودیم همان سالمندان امروز و جوانان دیروز حوض آب زیر چنار را باز می کردند و در خنکنای چنار به امور خانه داری می پرداختند و شاهد آغوز بازی ما بچه ها بودند، و الان که ما بزرگ شدیم و مثلاً کار فرهنگی می کنیم به یکباره مادران و پدرانمان را کنار بگذاریم که این کار ….
    من تنها پیشنهاد کوچولو دارم از بزرگان کاری روستای قلعه: لطفاً زیر چنار یک حوض کوچک و شیر آب نصب کنید. هم چنار تشنه نشود (شاید بگویید چنار ریشه در آب دارد اما بگذاریم یک بار هم که شده زحمت ریشه کمتر شود تا اکسیژن ما را بیشتر کند) و هم بچه های ما لذت آب خوردن با دست و دم شیر آب را تجربه کنند و بدانند که آب خوردن با لیوان های فانتزی در مقابل این مدل آب خوردن هیچ لذتی ندارد و هم اینکه یک وقتی خدای نکرده برای یک لیوان آب به دست پدر دادن باعث دعوای پدر و فرزندی نشود و هم عابری که از روستا عبور می کند هم بتواند رفع تشنگی کند و هم از چنارمان عکس یادگاری بگیرد. فقط میتوانم از بچه های انجمن تلسی و سادوا تشکر نمایم که واقعاً با بضاعت مالی اندک اما سرمایه ای وافر به نام عشق، به فکر امور فرهنگی هستند.
    خواهشم از تمام خوانندگان سادوا و تلسی: لطفا فقط از زبانتان یاری نرسانید! خیلی جاها هست که این دو انجمن به دستان شما نیاز دارند که به گرمی بفشارید.
    من از طرف خودم دستان توانایشان را می بوسم. پیروز، شادکام، مسرور و کامروا باشید.
    ……………………………………….
    سادوا:” سلام بر یک دوست عزیز. مطلب زیبای شما خیلی خواندنی است و امیدوارم همه برای اجرای کارهای فرهنگی دیارمان تلاش کنند و صد البته ما را نقد هم بکنند. پیشنهادات شما نیز اجرا شود. اعضای سادوا و تلسی هم دستان همیشه پر مهر شما و همه دوستداران فرهنگی منطقه دوسرشمار را می بوسند.

  10. برادر خوبم عين الله عاليشاهي عزيز. حافظ را با متلك هايش بخوان:

    ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک
    حق نگه دار که من می‌روم الله معک
    تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
    ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک
    در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن
    کس عیار زر خالص نشناسد چو محک
    گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم
    وعده از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک
    بگشا پسته خندان و شکرریزی کن
    خلق را از دهن خویش مینداز به شک
    چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد
    من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
    چون بر حافظ خویشش نگذاری باری
    ای رقیب از بر او یک دو قدم دورترک

  11. در روز يادواره هم به رسم وظيفه نشستم و به شعر شاعر خوب مجلس گوش جان سپردم.
    پس طرح اين موضوع كه همايش در تقابل با يادواره بود، حداقل در بخش حضور من بي انصافي است و بي انصافي بيشتر نديده گرفتن زحمات برادر خوبمان آقاي فولادي در سايت تلسي است. واقعاً حيف نيست كه برنامه اي به آن زيبايي را كه غايبين پس از شنيدن غبطه مي‌خورند، زير سؤال ببريم؟
    آقاي عاليشاهي عزيز
    من پيشنهاد مي‌كنم قبل از عمل به وعده اي كه براي نقد محتوايي همايش – بعد از دو نقد زماني – داده ايد، فيلم همايش را ببينيد و از برادر خوبم عين الله آزموده هم مي‌خواهم شعر چنار را كه از من گرفته اند، روي سايت بگذارند تا نقادي ها مستند باشد.
    نكته اي كه در همايش ديدم و كيف كردم صداقت مردم قلعه بود كه تقريبا همه بودند. مجري مراسم خانم عليپور يك خانم متيني بودند كه ادب و نزاكت از كلماتش مي تراويد. دو پير با صفا صحبت هاي خوبي كردند و دكتر يحيي كاردگر و خانم عايشاهي هم شعرهايي با تكيه بر ابهت چنار خواندند. رئيس اداره محيط زيست هم از مولوي و حافظ گفت. محمدعلي طاهري هم شعري آورده بود كه هنوز وقتي به يادم مي آيد حسادت مي كنم از بس خوب بود.
    مكان همايش هم مسجد و هم در سايه چنار بود كه نمي دانم چرا نبايد مي بود!!
    عزيز خوبم
    يادمان باشد كه اگر ادبیات در هر سطح بميرد، بی‌شک نقد هم مي ميرد. اگر ادبیات خلاقانه رو به خاموشی رود و ابتكارات ادبي را با واژه هاي خوب و بد خفه كنيم، دیگر هیچ‌کس ادبیات را در نمی‌یابد و بدین ترتیب قابلیت‌های نقد درک نمی‌شوند. لئوپاردی يكي از بزرگان عرصه نقداظهار می‌داشت که بدی عصر و زمانه ما تفاوت ادراک لازم جهت فهم شعر و به طور كلي ادبيات است كه گاهي از اساس با آن مخالفت مي شود تا ادبا و دست اندر كاران محافل ادبي را در محاق ببرند.
    مطمئنم عاليشاهي با اين رويكرد به نقد بر نخاست و هدفش برگزاري بهتر اين گونه برنامه ها در سال هاي بعد است.

  12. و اما قسمت هايي كه غيرمستقيم به من مربوط مي‌شد. وقتي دوست و برادر خوبم عين الله آزموده بحث همايش را تلفني به من گفتند و امر كردند كه شعري براي آن بفرستم، نمي‌توانستم پاسخ منفي بدهم، همان گونه كه هر وقت اعضاي ستاد از من خواستند، با كمال ميل پذيرفتم. چون علاوه بر ارتباط خوني با چند شهيد، با خيلي‌ها در جبهه هم سنگر و در منطقه هم صحبت و بالاتر از آن همدل بودم.
    در شعري هم كه ارائه كردم، سه بيت در وصف سه چنار سرخ قلعه بود و در ديگر ابيات هم آنچه دلم گفت، توصيف مردم خوب منطقه در نسل‌هاي پياپي بود.
    كه مي گويد تو تنها يك چناري تو از نسل پياپي افتخاري
    براي روز يادواره هم به دوست خوب و عزيزم آقاي عاليشاهي بگويم كه هم شعر فارسي و هم شعر گيلكي را كه مداح خوب منطقه آقاي حاج رمضانعلي محمدي قبل از سينه‌زني خواندند، از من بود:
    هر سال زحمت دمبه اما شما ره آه برارون
    تابستون كه انه گِرمِه يادواره آه برارون
    و
    بوي گلهاي وطن در يادها پيچيده است
    نامشان در خلوت و فريادها پيچيده است

  13. در باره بگو مگوهاي همايش چنار!
    مدتهاست كه وقتي دلم براي زادگاهم تنگ مي‌شود و مشكلات عديده نمي‌گذارد به واوسر، بالاده، پايين ده، قلعه و تيله بن بروم، با استفاده از دانش روز و به لطف برادران خوبم در دو سايت سادوا و تلسي و ديگر وبلاگ‌هاي هم‌ولايتي‌ها، به منطقه مي‌روم تا در غربت، بيشتر از اين افسرده نشوم.
    ديروز كه به رسم معمول رفتم، دو مطلب از برادر خوبم عين‌الله عاليشاهي و دو پاسخ از برادر خوب ديگرم حجت‌ȧلله فولادي در باره همايش چنار خواندم.
    واقعيت اين است كه خوشحال شدم وقتي ديدم بچه‌هاي منطقه به دور از سفسطه تمرين نقد و نقادي مي‌كنند. اما چون اين مسئله به نوعي به من هم مربوط مي‌شود، احساس وظيفه كردم كه نظرم را بنويسم، چون با اينكه خودم مي‌دانم « سكوتم از رضايت نيست اي دل » ولي مي‌ترسم اين سكوت – لااقل در بخش‌هاي مربوط به خودم- حمل بر رضايت از نقد همايش شود.
    دوست خوبم آقاي عاليشاهي انتقاد كردند كه چرا همايش يك روز پس از يادواره شهدا برگزار شد. سؤالم از ايشان اين است كه چه عيبي داشت؟ اگر قبول كنيم كه همايش كار خوبي بود و ريشه در فرهنگ مردم داشت و ايشان هم قبول كردند، چرا خواسته يا ناخواسته مي‌خواهيم شهدا را از فرهنگ عمومي مردم جدا بدانيم؟
    گفتند: چرا تبليغ شد؟ سؤالي كه نمي‌دانم چرا و چگونه و با چه توجيهي مطرح شد؟
    اگر مراسم يادواره را تحت‌الشعاع قرار داد – كه نداد – عيب از برادران ستاد است كه خوب تبليغ نكردند.
    به شكل مبهم و پوشيده انتقاد كردند كه چرا مردم زياد آمدند؟ اين هم از آن دست انتقادهايي است كه جواب ندارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا