تهیه و تنظیم: رمضانعلی دهبندی. کارشناس ارشد زبان و ادبیات عرب. مدرس دانشگاه فرهنگیان ساری و دبیر آموزش و پرورش

در سه کیلومتری شمال کیاسر (مرکز بخش چهار دانگه ساری ) در بالای کوهی مشرف بر این شهر و خرابه های روستای وری قدیم، بقعه امامزاده میرعمادالدین واقع شده است که از احترام فوق العاده ای در میان اهالی منطقه چهاردانگه و دودانگه ساری برخوردار است.

 میرعمادالدین کیست؟

شخصیت مدفون در بقعه با شانزده واسطه به حضرت امام موسی کاظم علیه السلام نسبت می رساند. او جد سادات هزارجریبی و سادات موسوی است که نسب او به انواع مختلف و به واسطه های متفاوت ذکر شده است. اما آنچه که می توان به آن اعتماد کرد، گفتار علامه سیدجعفر اعرجی است که می نویسد :« سیدعمادالدین ملک هزارجریب، بن عزالدین حسن بن شرف الدین علی بن تاج الدین محمد بن ابی الحسن علی حسام الدین بن نزار کریم الدین بن ابی محمد شمس الدین حسن بن برهان الدین حسین بن امین الدین محمد بن کمال الدین حسن بن وجیه الدین علی بن قسیم الدین قاسم بن زین الدین محمد بن قاسم الشیخ بن ابراهیم العسکری بن موسی ابن سبحه بن ابراهیم المرتضی بن امام موسی کاظم علیه السلام است.» (۱)

علامه نسابه سیداحمد کیاگیلانی که هم عصر میرعمادالدین بوده می نویسد: « نسب سادات عالی مقدار هزار جریب که ایشان را جبریلی واسرافیلی و عزرائیلی وشاه رضی الدینی می گویند از نسل محمد بن قاسم الشیخ مذکورند. از قبیله جبرئیل سید الحسیب النسیب … السید الامیر بهزار جریب رضی الدین علی بن نظام الدین جبرئیل بن سید عمادالدین ملک هزار جریب بن عزالدین است.» (۲)

 قیام میرعمادالدین

سید حسن بنافتی در باره میرعماد کتابی تألیف نموده به نام شجره الامجاد فی تاریخ میرعماد (٣) که در آن شرح مفصلی از زندگانی میرعماد را مورد بررسی قرار داده و آن چه بیشتر از همه جلوه می کند این است که وی نسب میرعماد را با هیجده واسطه به امام موسی کاظم علیه السلام منتهی می نماید که ظاهراً او این نسب نامه را از ابن شدقم اقتباس نموده است.(۴) او پس از ذکر وفات سید عزالدین حسن، پدر میرعماد در هزارجریب می نویسد: « محل اقامت و سکونت میرعمادالدین در قریه وری (۵) هزارجریب، که در عصر حاضر در قسمت چهاردانگه از هزارجریب واقع است. سال نهضت میرعمادالدین معلوم نیست. الا آن که میرظهیرالدین پسر نصیرالدین پسر سیدکمال الدین پسر میرقوام الدین مرعشی در کتاب « تاریخ مازندران » که محل اعتماد مورخین است، در وقایع سال هفتصد و هشتاد و دو می نویسد: (۶)

« میرعمادالدین در هزارجریب خروج کرد و املاک، مسخر سادات شد. قیام وی در حدود ۷۷۵ هجری می باشد. مولف وقایع فتح هزارجریب و غیر آن را از تاریخ سیدعبدالمجید میقانی ذکر می کند، میرعمادالدین از هزارجریب به صوب فریم می آمد، در راه اسب سید را زمین زد و دست سید شکست. سید رفت به قریه سرکام و انکپام (۷) جماعتی از مردمِ امیرولی ( در آن عصر معروف بود به ولی تُرک) حاکم استراباد و هزارجریب، زنی را با سگی به درخت آویخته بودند. سید از مشاهده آن ملول شد. نزد آن جماعت رفت و ایشان را نصیحتی نمود. آن جماعت به طور استهزاء و سخریه به سید گفتند: شما می گویید ما امام داریم، دست ولایت او دراز است بگویید دست دراز کند این زن را نجات دهد. سید از سخن آنان آزرده شد. در سایه درختی نشست، مردد در اقدام و نجات دادن زن، شاید فتنه و فساد شود. بالمال طرفیت با حکومت وقت است.

در حال تفکر و تردد سید را خواب ربود. در خواب حضرت امیر المومنین علیه السلام را دید، بیدار شد. خواب را به فال نیک گرفت و تعبیر نمود، به غلبه خود. در فکر اقدام بود، چشمش افتاد به جنگل مقابل، جمعی را دید، نشسته اند و نزدشان رفت، سوال نمود این زن که با سگ به درخت آویخته است چه چیز شماست؟ یکی گفت: خواهر من است. دیگری گفت: زن من است. سید گفت: حمیّت شما چه شد، که با این حال گریخته، در بیشه و جنگل نشسته اید؟ گفتند: چه کنیم؟ سید گفت: مرا مدد کنید، که من به قوت الهی جواب این ظالمان را بدهم. ایشان را برداشته نزد جماعت ترک رفت. سیدعماد ایشان را منع نمود. ممنوع نشدند. سید به همراهان و اقوام زن گفت: بروید و اسیر و سیرت و عورت خود را نجات دهید. از خوف مقدم نشدند. نزدیک نرفتند. سید خود مقدم گردید، زن را رها کرده، نجات داد. جماعت ترک به سید عماد حمله کردند نزاع در گرفت سید بر ترکها غلبه کرد. مردم سرکام و انکپام چون چنین دیدند، در هر جا که ملازمان و نوکران و سواران امیر بودند، گرفتند و اموال ایشان را تاراج و غارت نمودند. مردم چون این خبر را شنیدند، همه به سمت میرعمادالدین حاضر شدند در مکان قریه «نوده» در زیر درخت «شاه مازو» جمعیت نموده، سکونت نمودند. ابنیه و منزل و ساختمان بنا کردند و آن قریه را نوده نامیدند.

 امیرانِ بولا که از نسل امیران بودند، هفتاد نفر با ریش سفید و بزرگان امیر فخرالدین بولایی از بولا به معاونت و مساعدت سیدمیرعمادالدین حاضر شدند، سید را امیر امیران خطاب کردند و به سید گفتند صلاح در آن است، پیش از آن که «امیرولی» با خبر شود و لشکر ترک بفرستد قراء ما را تاراج کند، ما لشکر کشیده به صورت استراباد برویم و امیرولی ترک را دستگیر نماییم. سید قبول کرد، سه هزار سوار و پیاده از فریم و هزار جریب با بزرگان در خدمت سید به استراباد رفتند. امیرولی نتوانست برای دفاع حاضر شود و گریخت. سید به این قدر فتح و پیروزی قناعت نمود و مراجعت کرد. امیرولی به شهر استراباد آمد. ترتیب لشکر داد به هزارجریب حمله نمود. سیدعمادالدین با سوار و پیاده هزارجریب آماده قتال شد. بین الفریضین نائره ی حرب در گرفت. نسیم فتح و نصرت بر لشکر میرعماد وزید و امیرولی را شکست داد. سیدمیرعماد بعد از این فتح، اقتدار کامل در فریم (۸) و هزارجریب برایش حاصل شد. بزرگان سمنان و دامغان و مازندران و فیروزکوه با میرعمادالدین در مقام مودت برآمدند.»

 تاریخ وفات سیدعمادالدین

تاریخ وفات سیدعمادالدین مجهول است. از کتاب های «تاریخ میقانی» و «تاریخ صفوه الاحبا» و «مراحل الاولیاء» تألیف سیدمحمدعلی مازندرانی فهمیده می شود و ذکر است امیرتیمور گورکانی در شام بود. میرعمادالدین به مرض سکته یا مرض استسقا از دنیا رفت و امیر تیمور حلب و شام را در سال هشتصد هجری فتح نمود و فتح شام و حلب در یورش هفت ساله یا پنج ساله امیر تیمور بوده است. در غره شعبان هشتصد و سه هجری قتل عام شام نمود. بنابر این وفات سیدعمادالدین در سال هشتصد و سه هجری واقع شد.

 آرامگاه سیدعمادالدین

مدفن سیدعمادالدین به قریه وری چهاردانگه ی هزارجریب است. در عصر حاضر معروف به وریچ بقعه است و موقوفات دارد. مردم به زیارت و فاتحه می روند و نذورات می برند. قریه مذکور در عصر میرعمادالدین و پسرش سیدعزالدین و میررضی الدین معمور و با جمعیت بود، چون مرکز حکومت میرعمادالدین و اولادش بود، قصبه بوده در عصر حاضر از قراء کوچک هزارجریب است. مذهب و مسلک و طریقه ی میرعمادالدین مذهب اثنی عشری امامی، سلکاً طریقه ی عرفا و صوفیه (از عرفاء متصوفه) بود.

منابع و پی نوشت:

۱ . مناهل الضرب فی أنساب العرب، جعفر اعرجی‌نجفی‌حسینی - سیدمهدی رجائی، نشر مکتب آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۶  صص ۴۶۶-۴۶۷

۲ . سراج الانساب، مهدی رجائی، احمدبن‌محمد کیاء‌گیلانی، سیدمحمود مرعشی نشر مکتب آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۷ ، ص۸۰

۳ . این کتاب به تصحیح و تحشی سرکار خانم فریده یوسفی در سال ۱۳۸۴ه.ش از سوی انتشارات شلفین به زیور طبع آراسته شده و قسمتی از مطالب قیام میرعماد از این کتاب نقل شده است.

۴ . تحفه الازهار و زلال الانهار فی نسب ابناء الائمه الاطهار (ع) ، ضامن‌بن‌شدقم و کامل‌سلمان جبوری، کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران و| مرکز نشر میراث مکتوب، ۱۳۷۸،  ج۳، ص۱۹۰

۵ . وری روستایی است در نزدیکی کیاسر، مقبره میرعماد در این روستا قرار دارد. مردم روستای وری اخیراً به دلیل رانش زمین، از دامنه کوه به دشت کوچ کردند.

۶ . منظور کتاب تارخ طبرستان، رویان و مازندران است که میرظهیرالدین در صفحه ۵۸ و ۵۹  به این مطلب اشاره دارد.

۷ . سرکام و انکپام نام دو روستا در بخش چهاردانگه ساری

۸ . پریم در بخش دودانگه ساری واقع شده است.

……………………………………………………………………………………………

سادوا: با تشکر از جناب آقای رمضانعلی دهبندی که این تحقیق را برای انتشار در اختیار سایت سادوا قرار داده اند. امیدواریم این گونه تحقیقات زمینه ای باشد برای شناخت هر چه بیشتر ما با سرزمین آباء و اجدادی و شناخت اقوام و انسان هایی که قبل از ما در این منطقه می زیسته اند.

برای اطلاعات بیشتر در باره میرعمادالدین به لینک های زیر مراجعه کنید:

امامزاده میر افضل پسر میر عمادالدین  از سایت سادوا

فرزندان و نوادگان میر عمادالدین از سایت چهاردانگه نیوز

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۱۲ آذر ۱۳۹۰
entry نظرات دیگران در مورد این مطلب
ساداتی تیله بنی گفت

سلام، خسته نباشید و عزاداری قبول.
از شما و آقای دهبندی بخاطر این نوشته کمال تشکر را دارم و جای بسیار خوشبختی است که سایت سادوا در ارائه مقالات خارج از منطقه بنا به ضرورت اطلاع رسانی، اقدام خوبی را در پیش گرفته است . البته باید ذکر کنم در کتاب تاریخ تشیع و مزارات شهرستان ساری نوشته محمد مهدی بحرالعلوم از ۲۴۷ امام زاده شهرستان ساری و منطقه چاردانگه مطالبی همراه با تصاویر بیان شده است که خواندنی می باشد و در باره جنبش میر عماد حدود ۳۰ صفحه مطالب خوب و نقل مستند نگاشته است. در این کتاب فرزندان میر عماد را هفت پسر بنام ۱- سید جبراییل ۲- سید افضل ۳- سید میکاییل ۴- سید عزراییل ۵- سید اسرافیل ۶-سید عزالدین حسن ۷- سید قوام الدین و … ذکر می کندو اگر آقای دهبندی مطالبی در این موارد بنویسد ، بسیار خوب است . حداقل منابع اطلاعاتی هم معرفی نماید ممنون می باشیم . چند قطعه از تصاویر امامزاده وری ارسال می گردد تا در سایت استفاده گردد.
………………………………………………
سادوا: سلام جناب ساداتی و عزاداری شما هم قبول و از اطلاع رسانی شما هم سپاسگزارم.
عکس های شما هنوز بدست ما نرسیده و متاسفانه در اینترنت هم عکسی از مقبره میر عمادالدین بدست نیامد.
اگر بدستم برسد حتما در این مطلب استفاده خواهد شد.

تشکر از مطلب خوبتان

سلام وادب من از روستای سرکام مزاحم تون می شم. همون روستایی که سید بزرگوار شروع و جنگ ولی ترک را استارت زد.
خواستم عرض کنم سرکام و انگپام (انگفام) دو روستای دودانگه ساری هستند و روستایی که به نام نوده در این تارخ ذکر شده الان به زور می توان خشتی از آن پیدا کرد. روستا بولا هم در این تاریخ ذکر شده الان نام جنگلی می باشد که درخت های تنومند وجود دارد.

شرح احوال جالبی بود. در وجه تسمیه شهمیرزاد گفته شده است که مردم شهمار فریم که به همراه سید میرعماد الدین به آساران لشکرکشی کرده بودند چون دهات رودبار و سکازی در قلمرو ملک محمود سکاسری را بسیار آباد می بینند و مردم آنجا را که آتش پرست بودند کشته و مابقی به دهی در یک فرسخی به نام سکاسر متواری می شوند. و به حکم میرعماد عده ای زیادی از شهماری ها در رودبار و سکازی خالی از سکنه، ساکن شده و نام سکازی را به شهمارزی تغییر می دهند که بعد ها در محاورات عامه به شهمارزا و شامرزا و سرانجام در اواخر قاجاریه به شهمیرزاد تغییر نام می یابد.

با سلام و سپاس فراوان از این دسته بندی مطالب جالبتان. بنده فامیلیم میرعمادی ارائی است و ساکن روستای اراء هستم. میخواستم سند کلی از شجره نامه میرعمادی ها یافت نمایم. لذا از شما استدعای الطاف دارم. اجرتان با منان متعال.
……………………………………..
سادوا: سلام جناب میرعمادی. متاسفانه هیچگونه اطلاعاتی در باره شجره نامه میرعمادی های اراء نداریم. چنانچه به علما و بزرگان اراء مراجعه کنید آنها حتماً چیزهایی دارند.

سیدرمضان میرعماد گفت

سلام
من میرعماد از آستانه ام و افتخار می کنم به جدبزرگوارم و همه ی شما عزیزان که از نسل آن بزرگوارید
از مطالبتون حظ کردم

سلام من اهل ساریم امروز همراه دوستان برای پروژه ای ب سمت این روستا رفتیم ب امامزاده هم سری زدیم و بعد ب سمت روستای کناری ان رفتیم ک بالا محله ب ان میگفتند.خانه ها مخروبه شده بود خیلی سااال پیش اما هنوز چند خانه سالم مانده بودند.خواستم بگم ک ما باید این روستا و این مکان را بشناسیم ک بافتی بسیار قدیمی دارد و تاریخ مازندران ب حساب میاد.با تشکر

سید جمال میرعمادی ارائی گفت

با سلام و احترام خدمت شما بزرگواران و ضمن عرض تبریک نوروز باستان :
بنده میرعمادی ارائی هستم مدتیست که جهت اگاهی و تکمیل تحقیق خودم از شجره نامه اجدادی خود می باشم لذا از حضرتعالی استدعای همکاری را دارم که مرا در این امر یاری فرمائید من الله التوفیقات روز افزون تشکرات فراوان

محمدی قلعه سری گفت

با سلام خدمت دوستان عزیز

بنده داماد این طایفه عزیز هستم و خانم بنده از نوادگان تنی میرعماد میباشد. مدفن آخرین امامزاده در نکا با نام میرمفید می باشد که کلید دار آن امام زاده محترم خود نوادگان آن امام می باشند و آخرین نواده های آن امام در شهرستان نکا روستای قلعه سر سکنا دارند.
البته خود این خوانواده محترم پس از یافتن و رویت شجره نامه در پنج سال پیش فهمیده اند که میرعماد یکی از نیاکان آنها است. شجره نامه آنها برای دیدن همگان در داخل خود امام زاده موجود است. با تشکر

محمد عمادالدین گفت

با سلام.
ما یک طایفه بزرگ به نام‌ عمادالدین هستیم که در روستای سادوا (به زبان فارسی به آن سعد آباد گویند) زندگی‌میگنیم.
پدر پدربزرگم به نام هادی سلطان ۱۴ نسل قبل خود را در وصیت نامه خود آورده است.
سکونت گاه اصلی این طایفه قبلا در سوته هزارجریب بوده که فقط آثار کمی از آن باقی مانده است.
چند سال پیش در شبکه گلستان یک تاریخ دان گفته بود که منطقه شرق مازندران (گلستان فعلی) تحت سلطه عمادالدین ها بود.
با توجه به مطلبی ‌که در رابطه با میرعمادالدین نوشته اید آیا ما از نسل میرعمادالدین هستیم؟ و آیا سید هستیم؟
خواهشمند است راهنمایی کنید

انجمن فرهنگی سادوا گفت

با درود. احتمالا باید از نسل عمادالدین روستای وری باشید. چون عمادالدین دیگری در این منطقه و هزارجریب و … حاکم نبود.