تبلیغات
دسته بندی موضوعی مطالب
- آگهی و اطلاعيه
- انجمن، سایت و سامانه سادوا
- بزرگان و نخبگان
- بیرون از بالاده
- بیرون از دوسرشمار
- تاریخ بالاده + طایفه ها
- تصویر و عکس
- خبر و گزارش
- داستان، شعر، موسیقی
- درگذشتگان
- دیدار و نشست
- سنت ها و آئین ها
- سپاس و شادباش
- شهدا
- شورای اسلامی
- طنز و خنده
- عمومی
- فراخوان و درخواست
- مقاله و یادداشت
- منطقه دوسرشمار
- موفقیت
- نقد و نظر
- همایش های فرهنگی
- ورزشی
- پایگاه بسیج
- پيشنهاد
- چهره مردم بالاده
- کوهنوردی و طبیعت گردی
- گفت و گو، پرسش
- یاد و خاطره
- یاغیان قدیم
آخرین نوشته ها
- گزارش تصویری سومین جشنواره هَلی تِرشی بالاده- بخش نخست
- برگزاری سومین جشنوار هلی ترشی مازندران در بالاده
- از تروجن تا قله شاهدژ بالاده
- صرف نوعی خاص از فعل ماضی ساده در زبان مردم بالاده
- گزارش دومین نشست گردشگری و جشنواره هلی ترشی در بالاده
- معلمان بالاده، از گذشته تا امروز
- گزارش نشست گردشگری بالاده ۱۴۰۳/۰۱/۳۱
- دعوت به همکاری در زمینه معرفی بالاده به عنوان روستای هدف گردشگری
- انتخاب روستای بالاده به عنوان روستای هدف گردشگری
- دختر لَمچوقاپوش / داستانی واقعی از بالاده/ نوشته محبوب توبه بالادهی
لینک دوستان
آمار
انجمن فرهنگی سادوا به دعوت خانه تشکلهای مردم نهاد سازمان میراث فرهنگی کشور در نشستی که با موضوع «تاثیر متقابل گردشگری و محیط زیست» در دفتر این نهاد در تهران تشکیل شد، شرکت کرد. در این نشست که از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۹ و با حضور ۲۰ تشکل و NGO های مردم نهاد برگزار شده بود، شرکت کنندگان به بیان دیدگاه خود در باره موضوع نشست پرداختند.
آقای عین اله آزموده مدیر انجمن فرهنگی سادوای بالاده با حضور در این نشست، طی سخنانی با بیان ویژگیهای گردشگری به ویژه در مناطق روستایی، به موضوع انفجارهای دو سال اخیر در بالای قله شاهدژ اشاره کرده و بیان داشت: « قله شاهدژ در منطقه پارک ملی کیاسر (شاهدژ) قرار دارد که طبیعتی بکر و منحصر بفرد دارد. در دو سال گذشته دو بار شاهد انفجار در تاج صخره ای این قله بوده ایم که باعث تخریب قسمتی از سنگهای بالای قله شده است. این انفجارها از پیامدهای گردشگری و کوهنوردی غیرمسوولانه است.» وی هم چنین به تخریب چشمه سورت نیز اشاره کرده و گفت: « چشمه سورت بعنوان دومین اثر طبیعی ثبت شده ایران (پس از قله دماوند) در میراث طبیعی جهان، هم اکنون به شدت آسیب دیده و تخریب شده، تا جاییکه از خرداد ماه ۱۳۹۴ بازدید از آن به روی گردشگران بسته شده است. این چشمه زیبا و منحصر بفرد در نیا بخاطر نداشتن متولی خاص و مسوولیت پذیر نبودن مسوولان استان مازندران، سازمانهای میراث فرهنگی، جنگلها و مراتع، محیط زیست و اختلاف بین اهالی روستاهای اطراف بر سر مالکیت آن و نیز حضور غیرمسوولانه و بی ضابطه انبوه فراوان گردشگران و شرکتهای گردشگری به شدت تخریب شده است. حضور گردشگران خارجی از کشورهای مختلف، خود گواه محکمی بر اهمیت و ارزش این چشمه است. ما جمعی از دلسوزان فرهنگی و رسانه ای در چهاردانگه ساری با راه اندازی پایگاه خبری چهاردانگه نیوز و با نوشتن گزارشهای متعدد تصویری از چهار سال پیش تا کنون به روند بی توجهی مسوولان استان مازندران و بلاتکلیفی و متولی نداشتن و نیز تخریب این چشمه هشدار داده ایم. اما کمترین توجهی به این هشدارها نشده است.»
وی هم چنین با ارائه مقاله ای در دو برگ با عنوان «طبیعتگردی غیرمسوولانه و تخریب زودهنگام چشمه سورت» از روند تخریب چشمه سورت و سوء مدیریت مسوولان و گردشگران انتقاد کرد که این مقاله مورد توجه حاضرین قرار گرفت.
لازم به یادآوریست که انجمن فرهنگی سادوای بالاده در دو سال گذشته در نشستهای فرهنگی خانه تشکلهای مردم نهاد سازمان میراث فرهنگی کشور حضوری فعال دارد.
***
طبیعتگردی غیرمسوولانه و تخریب زود هنگام چشمه سورت
عین اله آزموده/ یکی از مدیران پایگاه خبری چهاردانگه www.4dangehnews.ir
چشمه سورت در نزدیکی روستای اِروست در بخش چهاردانگه شهرستان ساری واقع شده است. این چشمه در سال ۱۳۸۷ توسط سازمان میراث فرهنگی پس از کوه دماوند به عنوان دومین میراث طبیعی ایران در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد و در مرداد ۱۳۹۳ عرصه، حریم و ضوابط حفاظتی آن تعیین شد. ثبت جهانی چشمه سورت پس از پاموککالهی ترکیه، به عنوان دومین چشمه آب شور جهان بوده است. چشمه سورت در ارتفاع ۱۸۴۱ متری از سطح دریا و در ناحیه ای کوهستانی در گستره ای به پهنای یک زمین فوتبال و در شیب ملایم کوه واقع شده، اطراف چشمه پوشیده از درختچههای زرشک وحشی و ارتفاعات بالاتر پوشیده از جنگلهای سوزنی برگ است.
چشمه سورت به «باداب سورت» هم معروف است که از برگردان اشتباه واژه « وا او» که ترکیبی از دو کلمه تبری «وا» (با تلفظ Va) و «او» (با تلفظ O) به معنی «باد» و «آب» می باشد، استخراج شده باشد. در زبان مازندرانی «وا او» به چشمه هایی گفته می شود که آب آن برای درمان بعضی از بیماری های مفصلی و گرفتگی عضلانی مفید باشد.
هم اکنون این چشمه در حال نابودی هست؛ هر چند دستگاه های مسوول اداری با ایجاد مانع هایی در مسیر انتهایی، از دسترسی به چشمه با خودروی شخصی جلوگیری کردند (زیرا ده ها دستگاه اتومبیل سبک و سنگین همچون وانت، تراکتور، کامیون، مینی بوس و … که تا کنار چشمه و روی بستر آهکی تاج آن رفت و آمد می کردند) اما حضور روزانه صدها گردشگر که بدون هیچ دغدغه ای بر روی بستر پلکانی و رسوبی چشمه، راه می رفتند و عکس یادگاری می گرفتند، و حتی با کندن بخشهای بزرگی از رسوبات چشمه برای بردن به خانه هایشان، روند تخریب را سرعت بخشید تا جایی که در بهار ۱۳۹۴ بازدید از این چشمه ممنوع شد.
با وجود انبوه گردشگران بازدیدکننده از باداب سورت، این منطقه از هر گونه مانع جداکننده، حصار، نگهبان و حتی یک تابلوی اطلاعات یا راهنمایی یا هشداردهنده خالیست که نشانگر بیتوجهی مسئولان است.
دیدن مناظر ناخوشایند رهاشدن زباله ها در اطراف چشمه، دل هر دوستدار طبیعت را به درد می آورد. یکی دو سطل زباله در اطراف چشمه نصب شده و تابلوهایی به زبان فارسی و انگلیسی نیز در باره رعایت بهداشت نوشته شده ولی مگر یک فرهنگ نادرست را می توان با دو تا تابلو و خواهش و تمنا درست کرد؟ جای جای چشمه و پیرامون آن مملو از انواع زباله است.
این چشمه زیبا متولی خاصی ندارد و بدین سبب در طول زمانی کوتاه پس از معرفی ( از سال ۱۳۸۷) به چنین روزی دچار شده است. از یک سو به ثبت جهانی رسیده و از سویی دیگر هیچ تابلویی در این باره در منطقه به چشم نمی خورد و با توجه به خیل عظیم گردشگران، هیچگونه امکانات رفاهی و بهداشتی (حتی یک دستشویی سیار) در اینجا دیده نمی شود.
در خرداد ماه ۱۳۹۴، خبرگزاری ها تیتر زدند که «بازدید از چشمه سورت بخاطر نابودی اش تعطیل شد و … ». این خبر همه دوستدران طبیعت و چشمان نگرانشان را در هاله ای از بهت و حیرت فرو برد. بنده بعنوان یک فعال فرهنگی و رسانه ای در طول ۵ – ۴ سال گذشته بارها نسبت به تخریب چشمه سورت هشدار دادم و با نوشتن مقاله های گوناگون و انتشار عکسهای فراوان از روند تخریبش به مسوولان استان مازندران به ویژه مسوولان استانداری، سازمان محیط زیست، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، فرمانداری ساری و بخشداری چهاردانگه و … هشدار دادم. اما کو گوش شنوا!
دیگر نمی توان کسی را برای تخریب این اثر بی بدیل در جهان مقصر ندانست. همه مقصرند! از روسای سازمانهای محیط زیست، میراث فرهنگی کشور، جنگلها و مراتع و مدیران کل این سازمانها در مازندران، تا استاندران مازندران و فرمانداران ساری و تا بخشدار چهاردانگه و نمایندگان مردم ساری در مجلس و اعضای شوراهای اسلامی روستاهای اطراف چشمه تا من نویسنده این یادداشت و شمای خواننده و گردشگر. اکنون همه برای نابودی زودهنگام و نابخردانه سورت گناهکار هستند.
آنچه باعث تسکین دل ما اهالی رسانه می شود این است که بارها تذکر و هشدار داده ایم؛ اما بیفایده بود! و اکنون مقصران بزرگ در نابودی سورت، مسوولانی را میدانیم که بر سر مدیریت سورت به تفاهم نرسیدند و هر دقیقه تعلل و اختلاف آنها مساوی بود با پا نهادن صدها نفر گردشگر بر روی بستر چشمه و مرگ تدریجی و نابودی سورت.
مدیران استانی وظیفه داشتند سورت را مدیریت کنند و نکردند. این مدیران، چشمه سورت را چونان گوشت قربانی پنداشته بودند که هر سازمانی میخواست نصیبش شود. از یک سو سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی اصلی گردشگری دچار چنان بلاتکلیفی و سوء مدیریت و تعلل در باره سورت شده که انگار سورت یک چشمه معمولی می باشد. مدیریت و کارشناسان این سازمان عریض و طویل هنوز درک درستی از جایگاه و حساسیت و نابودی چنین چشمه ای ندارند و خود را اسیر پیچ و خم های اداری و اختلافات پوچ با سایر سازمانها بر سر مدیریت چشمه سورت کرده اند و کارنامه ای سیاه از خود بر جای گذاشتند.
بارها شاهد حضور گردشگرانی بوده ایم که از کشورهای گوناگون دنیا برای بازدید سورت آمده بودند و از اینکه چشمه سورت چنین بی مدیریت رها شده ابراز تعجب! و ناراحتی میکردند. اما ما و شما دیدیم و ککمان هم نگزید. چرا آن گردشگر خارجی از دیدن وضعیت فلاکت بار سورت نگران شد اما من و شمای هم وطن با ماشین بر روی آن رفتیم و گروه گروه گردشگر بی مسوولیت را به آن راه دادیم؟ عده ای مسوول ساده لوح مازندران هم از این بی متولی بودن اما گمان کردند با راه اندای پارکینگ (زمین کشاورزی خاکی) و حمل گردشگر با وانت و تراکتور، در سورت اشتغال زایی!! کرده اند!
چه غفلت بزرگی از مدیران کشور و استان مازندران سر زده که چشمه سورت را به چنین روزی انداخته اند! باید از بی مسوولیتی مدیران دست اندرکار برای نابودی سورت خون گریست و جامه درید! در کجای دنیا چنین مغول وار با میراث طبیعی کم نظیر کشورشان که شهرتی جهانی هم ردیف با تخت جمشید (در حوزه میراث باستانی) دارد، برخورد می کنند؟ اگر چنین اتفاقی در هر کجای دنیای متمدن می افتاد، وزیر مربوطه بخاطر سوء مدیریتش استعفا می داد و قبول می کرد که بی لیاقتی اش باعث از بین رفتن میراث طبیعی و گردشگری کشورش شده است! و ده ها گروه دوستدار محیط زیست میتینگ های اعتراضی بر پا می کردند. اما اینجا گروه های دوستدار طبیعت سکوت کردند؟ اکنون آیا مدیران کل میراث فرهنگی، منابع طبیعی، محیط زیست و دیگر مسوولان مربوطه شهامت یک پوزش خواهی و ابراز تاسف ساده را دارند؟
چشمه سورت، دومین اثر طبیعی ایران، یکی از چهار چشمه منحصر بفرد دنیا، یکی از جاذبه های توریسم اقتصادی کشور و مازندران و ساری و بخش چهاردانگه محروم بخاطر بی مسوولیتی همه ما نابود شد.