برگی از تاریخ بالاده: حاج حسنی سال/«حاج حسن دِهبَندی بالادِهی» از ملاکین روستای «بالاده» در منطقۀ «دودانگه» (قدیم ساری و چهاردانگه جدید) بود که از جمله اقداماتش راه ‏اندازی موتورِ مولّد برق در روستای بالاده بود. او در اواخر دهۀ ۱۳۳۰ زمین‏ های روستای «تِروجِن» (در شمال غربی بهشهر) را خریداری می ‏کند. پیش از او، زمین‏ های روستا در تملک مالکی قرار داشت که خود ساکن روستا نبود و اهالی روستای مذکور در آن کار می‏ کردند و بهرۀ مالکانۀ آن را به مالک زمین ‏ها پرداخت می‏ کردند و اعتراضی به وضع موجود نداشتند. اما وقتی که «حاج حسن» زمین‏ ها را از مالک نخست خریداری می‏ کند به واسطۀ این‏که خود از دامداران بزرگ منطقه بود و افرادِ چندی جهت انجام امور دامی و زراعی در اختیار داشت، دیگر نیازی به استفاده از توان کاری رعایا به طور مداوم در زمین ‏های زراعی نداشت و خود به نگهداری و زراعت از آنها اقدام می ‏نمود. لذا این کار به بی‏کاری اهالی روستا منجر می ‏شود و میان او و مردم روستا نزاع و درگیری بروز می‏ کند که مسبب دست ‏درازی اهالی به احشام و محصولات زراعی ‏اش می ‏گردد. این درگیری اکنون در روستایِ «تروجن» معروف و مشهور است «به حاج حسنی سال».

حسین شهسوارانی- دادستان وقت مازندران- در خاطرات قضایی سال ۱۳۳۱ شمسی می ‏نویسد: «سید عباس ‏‏خان عمادی» (سادوا: معروف به میرزا عباس خان عمادی) در روستای «بالاده»، یگانه مالک آن روستا و مراتع گوسفندی آن بود، با «حاج حسن دهبندی» حَشم‏ دار بزرگ مازندران و مالک مزرع و مرتع ییلاقی «دهبند»، (سادوا: دهبند نام روستا نیست بلکه طایفه ای در بالاده است و دادستان وقت، به اشتباه نوشته است) کشمکش و اختلاف کهنه و طولانی و خصمانه داشت و یکی از پرونده ‏های پر حجم و پرغوغایِ سفر هفده روزه به دودانگه، دربارۀ همین اختلاف مراتع بود که آن هم با چند روز توقف در «بالاده» و روستای «دهبند» و با همۀ همراهان پس از تماشای چوپان خانۀ دهبندی، خارج از ده و در مرتعی که پایگاه حشم ‏داری او بود و ایجاد محیط آرام و دوستانه بین طرفین و رسیدگی‏ های لازم قضایی و مذاکرات اصلاحی، سرانجام آن اختلافات دامنه ‏دار با مذاکرات اصلاحی با رأی قطعی و لازم‏ الاجرا و مورد قبول و رضایت آنها به صلح و سازش خاتمه یافت.

«حاج حسن دهبندی»، حشم‏دار بزرگ و سرشناس مازندران، مردی مطلقاً بی‏سواد بود که از چوپانی دوران جوانی به سعی و کوشش خود در حشم ‏داری بسیار موفق بود، در «چوپان‏خانۀ» او خانۀ بزرگ و سادۀ ییلاقی در دو ضلع آن انبارهای پشم گوسفند و لوازم دیگر شبانی و انبار لوازم سگ‏ های گله و در طبقه بالا در دو ضلع آن عمارت، تعدادی اطاق برای رفت و آمد و توقف‏گاه خود او و فرزندان و دست‏یارانش با سی نفر چوپان و تعدادی کمک چوپان و رمه ‏داران بود. اسب برای نگهداری و پرورش صدها گله گوسفند و رمۀ اسبان که در حدود پانصد اسب بود. «حاج حسن دهبندی» خانۀ ییلاقی در روستای سردسیر «دهبند» و خانۀ بزرگی در «بهشهر» داشت با مراتع ییلاقی و قشلاقی فراوان. گله ‏های گوسفند و رمه اسب ‏ها را در پائیز به مراتع ییلاقی اطراف «بهشهر» و کنار دریا کوچ می‏داد.

در سال ‏هایی که مهندس «مهدوی خراسانی» استاندار مازندران بود برای هزینه کارهای عمرانی «بهشهر» و «ساری» از قبیل مدرسه و حمام و درمانگاه از توان گران سرشناس و از «حاج حسن دهبندی» دعوت کرده بود که کمک مالی بدهند و او به بهانه و عذر تنگدستی، پرداخت هیچ‏ گونه اعانه و کمک مالی را نپذیرفت و تا مدتی همین سخن تنگ ‏نظری او را که مردم شنیده بودند، در ساری بر سر زبان بود» (شهسوارانی، ۱۴۵- ۱۴۶).

«حاج حسن دهبندی» در زمان عصیان یاغی معروف منطقه یعنی «مشدی پِلوِری» با او درگیرهایی داشت. او در ایام جوانی و حوالی سال‏ های ۱۳۰۹ – ۱۳۱۱ شمسی، چون حاضر به باج ‏دهی به «مشدی» و یارانش نشد به اسارت آنها در می‏ آید که با حضور مردم «بالاده» و درگیری مسلحانه، پس از مدتی رها می‏ گردد (سادوا: در این درگیری جوانی به نام محمد کاردگر معروف به محمد زنبیلی بدست مشدی و یارانش با تیر کشته می شود). روایت شفاهی دیگر مبنی بر این است که «حاج حسن»، چند فرد مسلح را اجیر کرد تا با «مشدی پِلوِری» به سبب مزاحمت‏ هایی که برای وی و سایر مردم «بالاده» و اموال و گوسفندان‏شان ایجاد می‏کرد، مقابله کنند. ولی «مشدی» از این موضوع آگاه می‏ شود و درگیری‏ های خونینی میان آنها اتفاق می‏ افتد (رئیسی آتنی، ۱۱۶- ۱۱۸).

در خصوص شناسایی دام‏ های موجود در منطقه نیز نقل می‏ کنند که برای شناسایی دام از نشانۀ داغ استفاده می‏ کنند و هر دامدار علامت مخصوص به خود را دارد. عدد داغِ «حاج حسن» به صورت مورب و عدد ۱۱ بوده است.

منابع:

۱ . شهسوارانی، حسین (۱۳۸۵)، هفده روز در دودانگه، مجموعه مقالات در گستره مازندران، به کوشش زین‏ العابدین درگاهی و محسن علی‏نژاد قمی، دفتر۵٫

۲ . رئیسی آتنی، گلبرار (۱۳۹۵)، عیّار مازندران، ساری، نشر هاوژین.

۳٫ نظرات نویسنده کتاب، الزاماً نظر سایت سادوا نیست.

 * مطالب داخل پرانتر (…) جهت توضیحات اضافی از سوی سایت سادوا می باشد.

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۱۷ فروردین ۱۳۹۷