صَللو آقا یا زیارت سر و اجرای آئینی قدیمی / عین اله آزموده / در بخش شرقی رشته کوه سرسبز چهارنو در بخش چهاردانگه ساری و در قسمت غربی روستای فولادمحله شهرستان مهدیشهر استان سمنان، آرامگاه امامزاده ابراهیم بر بلندی کوه قرار دارد که به «صَللو آقا» و هم چنین «زیارت سر» معروف است. محل دفن امامزاده در تقسیمات سیاسی امروز کشور، دقیقاً در مرز استان مازندران و سمنان قرار دارد که در سمت شرقی آن روستای فولادمحله و در سمت جنوبی آن نیز روستای رودبارک قرار دارد. در سمت شمال امامزاده، روستای واوسر (میرافضل و واوسرنو) و در سمت شمال غربی آن روستاهای بالاده، پایین ده، تیله بن و قلعه قرار دارند. از روستای فولادمحله تا امامزاده حدو ۱۳ کیلومتر و سه ساعت پیاده روی لازم است.

 در باره نام، اصل و نسب، دلیل مردن، چرایی دفن شدن در اینجا، تاریخ و سال های زندگی امامزاده ابراهیم اطلاعاتی زیادی در دست نیست. در وب سایت امامزادگان ایران (وابسته به سازمان اوقاف و امور خیریه جمهوری اسلامی ایران) در باره امامزاده ابراهیم چنین نوشته شده است: «این امامزاده که منتسب به فرزندان امام موسی کاظم (علیه السلام) می باشد از ارزش و حرمت ویژه ای نزد مردمان منطقه برخوردار است».

 هم چنین در این وب سایت در باره اطلاعات فیزیکی امامزاده این مطلب به چشم می خورد (که مربوط به حداقل شش سال پیش است): « آستان امامزاده ابراهیم (علیه السلام) مربوط به دوره ی صفوی است. این منطقه که در ارتفاع حدود ۲۵۰۰ متری از سطح دریا در کنار جنگل های سرسبز مازندران قرار گرفته و از اماکن گردشگری بسیار مهم منطقه فولادشهر و روستاهای چهاردانگه ساری می باشد. رفتن به این گردشگاه با وسیله ی نقلیه از تنگه ی زیبای عماددره فولادشهر انجام پذیر است و سالانه در فصل تابستان خانواده های زیادی شب و روز را در کنار امامزاده سپری می نمایند. …. این اثر در تاریخ ۱۰/۱۰/۱۳۸۱ با شماره ۶۹۵۷ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است».

عکس ۱: موقعیت قله شاهدژ و روستاهای بخش جنوبی اش از چشم انداز صللوآقا / عکس: اینترنت

  اینکه چرا نام امامزاده ابراهیم در بین مردم پنج روستای منطقه دوسرشمار بخش چهاردانگه ساری (بالاده، پایین ده، تیله بن، قلعه و واوسر) به «صللوآقا» معروف است نیز اطلاعاتی در دست نیست و مدرک مستندی وجود ندارد. شاید به این خاطر گفته شده که نام «صللو» از واژه عربی «صل الله و صلُ علیهم» (درود خداوند بر او و آنها) گرفته شده باشد و در گذشته شاید مردم نام این امامزاده را نمی دانستند و چون بدون نام و هویت مشخصی بوده، به صللو (یعنی درود بر او فرستید) معروف شد و پسوند «آقا» در زبان مردم منطقه به معنای «امامزاده و سید» می باشد. چنانچه امامزاده میرافضل روستای تیله بن نیز به «تِل بن ِآقا» معروف است.

عکس ۲: کوه چهارنو از بلندای قله شاهدژ. صللوآقا در قسمت چپ عکس قار دارد/ عکس: عین اله آزموده

 ساختمان امامزاده با سنگ و گِل و چوب و آجر ساخته شده و حدودا ۳۰ تا ۴۰ متر محیط این امامزاده است و بارگاهی کوچک دارد. بنا بصورت سازه اس چهارگوش با معماری ابتدایی که گنبدی کلاه درویشی با ارتفاعی کوتاه بر روی آن ساخته شده است. در سایت امامزادگان ایران در باره این بنا چنین نوشته شده است: « قدمت بنای فعلی آن مشخص نیست ولی آخرین نوسازی بنای آن بر اساس سنگ نوشته توسط محمدصفی و میرزا فولادی و به دستیاری استاد ابوطالب به سال ۱۱۶۷ قمری  بر می‏گردد. بنای این امامزاده در حال تخریب و افزایش محوطه سازی است. تاکنون نیمی از بنای آن ساخته شده که تا اوایل تابستان ۱۳۹۳ تکمیل می شود.» در وب سایت خبرگزاری رضوی در این باره نوشته شده: « بازسازی حرم و ساخت نمازخانه مردانه و زنانه در دو طرف اتاق حرم و یک باب آشپزخانه اقدام و به وسائل مورد نیاز نیز جهت رفاه حال زائرین تجهیز شده است».

محل دفن امامزاده در منطقه ای بدون پوشش جنگلی می باشد و بخاطر ارتفاع حدود ۲۵۰۰ متری، این منطقه بدون درختان جنگلی هیرکانی بوده و از سمت شرقی به مناطق استپی روستای فولادمحله در استان سمنان وصل می شود و در ارتفاع ۱۶۰۰ متری کوه چهارنو دارای جنگل می باشد. پوشش گیاهی منطقه شامل انواع گون، درختچه های سرو خوابیده، علفزار، درمنه و … می باشد. بلندترین جای کوه چهارنو، ۲۸۸۲ متر است. این کوه با موقعیت شرقی – غربی در جنوب روستاهای بالاده، قلعه، پایین ده، تیله بن، آغوزگاله، تیلک، آتنی، و …. واقع شده است. دامنه های چهارنو تا ارتفاع ۲۶۰۰ متری، از جنگل های انبوه با درختان تنومند و کهنسال پوشیده شده و جاری بودن چشمه های پرآب و خنک در جای جای دامنه های آن باعث بوجود آمدن پوشش گیاهی متنوعی در این منطقه شده است. این ناحیه جنگلی با دارا بودن آب و هوای خنک در فصل تابستان و بسیار سرد در فصل زمستان، رطوبت متوسطی دارد، جریان هوای مرطوب خزری وقتی به این منطقه می رسد، رطوبت خود را از دست می‏دهد.

عکس ۳: نمای بیرونی مقبره صللوآقا / عکس: اینترنت

 اینکه چرا این امامزاده در جایی دفن شده که در روزگار گذشته، مسیر رفت و آمد مردم بومی منطقه (برای مسافرت و یا تجارت) نبوده و دارای آب و هوایی بسیار سرد و بادگیر در پاییز و زمستان است، و اینکه چگونه مُرده و یا به قتل رسیده و چرا در آن مکان دفن شده، هیچ اطلاعاتی در دست نیست. در باره اصل و نسب  او و انتسابش به نوادگان امام موسی کاظم (ع) نیز در وب سایت سازمان حج و زیارت هیچ سند شفاهی یا کتبی ارائه نشده است.

در باره اجرای مراسم در امامزاده ابراهیم، خانم حاجیه شهربانو فاضلی (مهر ۱۳۹۸) چنین گفته است: « مردم منطقه دوسرشمار حدود شش هفت دهه پیش (یعنی تا سال های دهه ۱۳۴۰ خورشیدی) برای رفتن به این امامزاده مراسم خاصی داشتند و در اولین روز اردیبهشت هر سال، مراسمی را در کنار امامزاده برگزار می‏کردند که فقط زن‏ها در آن شرکت می کردند. برای اجرای مراسم، زن هایی که می خواستند به صللوآقا بروند از چند روز قبل به یکدیگر اطلاع داده و مقدمات سفر را فراهم می کردند. تهیه و پوشیدن لباس نوی زنانه شامل روسری وال یا سفید، پیراهن و سیم‏پوش و تنبان نو و تمیز از ملزومات این مراسم بوده است. زنان معمولاً لباس نوی خود را به همراه می بردند و یا لباسی که از زنان دیگر قرض می کردند (و چه بسا لباس ها اندازه اندام شان هم نبود) را در ساروخ بسته و با خود می بردند. در نزدیکی محل و در جایی که به «رَخت وِجُن» (جای عوض کردن لباس) معروف بود لباس های کهنه را از تن در آورده و لباس های نو و تمیز را می پوشیدند. اگر مردی همراهشان بود باید آنها را تنها می گذاشت و از محل دور می شد تا زنان بتوانند لباس های خود را عوض کنند و توسط نامحرم دیده نشوند. حضور مردانی اندک برای حفاظت و همراهی آنها بوده و به امامزاده نزدیک نمی شدند (هر چند گفته شده که مردها هم در مراسم شرکت می کردند).

عکس ۴: نمای بیرونی مقبره صللوآقا / عکس: اینترنت

زنان پختن نان تنوری، کماج، حلوای محلی (آرد حِلوا و دونه حِلوا = حلوای آردی و حلوای برنجی)، تخم مرغ آب پز، عدسی و …. را از چند روز جلوتر شروع می کردند و سپس برای اجرای مراسم در یک روز خاص به روستاهای همجوار خبر می دادند و زنان روستاهای قلعه، پایین ده و تیله بن با همدیگر راه می افتادند و به روستای واوسر (قدیم) که در مسیر رسیدن به صللوآقا بود، می رسیدند و شاید چند تا از زنان واوسری نیز به آنها ملحق شده و به راه خود ادامه می دادند و حدوداً پیش از ظهر (بین ساعت ۱۰ تا ۱۱ صبح) به صللوآقا می رسیدند. البته گاهی هم زنان قلعه و پایین ده و تیله بن از راه آسیاب قدیمی پایین ده و مسیر پیردرویش و راه مالروی جنگلی «خُورد چارنو» به سمت صللوآقا می رفتند.»

برخی گفته اند که زنان بالادهی نیز در این مراسم شرکت می کردند. (نقل قول از خانم آمنه چهاردهی بالادهی/ آبان ۱۳۹۸). در باره شرکت کردن یا شرکت نکردن زنان بالادهی، احتمال بیشتر این است که شرکت نمی کردند. وب سایت خبرگزاری رضوی نیز در باره شرکت کنندگان در مراسم امامزاده، نامی از مردم بالاده بعنوان بزرگترین و معروف ترین روستای منطقه دوسرشمار و نیز روستای قلعه نمی برد: «زائرین به ویژه اهالی روستاهای اطراف فولادمحله، میرافضل، واوسر و تِلبُن با اشتیاق فراوان به محل بقعه عزیمت کرده و …» و نامی از بالاده برده نشده است.

در اطراف صللوآقا، چشمه آب وجود ندارد و زنان برای اینکه در کنار امامزاده آب برای خوردن و وضوگرفتن داشته باشند، از چشمه ای که دو سه کیلومتر پایین تر وجود دارد، با ظروف مسی مانند شیردان و یا مرس‏کِلا و کتری آب می بردند.

آنان پس از احوالپرسی با زنان فولادمحله ای و رفع خستگی، به اجرای مراسم آئینی می پرداختند. ابتدا به نوبت داخل بقعه کوچک امامزاده شده و زیارت می کردند و دعا و دو رکعت نماز می خواندند. سپس به اجرای تعزیه و مرثیه سرایی می پرداختند و حدود یک تا دو ساعت این مراسم ادامه داشت و با رسیدن به ظهر شرعی، نمازشان را می خواندند و پس از آن با پهن کردن سفره و صرف غذاهایی که با خود آورده بودند، برای سرگرمی به بازی های محلی مانند «کاتِک کا» مشغول می شدند و به شادی می پرداختند.

در کتاب در دست تالیف سیمای فولادمحله تالیف سید رضی موسوی فولادی  در باره مراسم امامزاده ابراهیم نوشته شده: « در گذشته مردمان روستاهای این منطقه (فولادمحله، واوسر، تیله بن، بالاده، قلعه، پایین ده، تیلک، اراء و … ) پس از برداشت محصولات کشاورزی به همراه خانواده های خود به زیارت سر «امامزاده ابراهیم» آمده و ۲ الی ۳ روز در اطراف امامزاده اطراق می نمودند و به بازی های محلی، مسابقات پهلوانی و اسب دوانی می پرداختند » (سادوا: از چاپ این کتاب اطلاعی در دست نیست). آنچه در این کتاب در باره تاریخ اجرای مراسم یعنی پس از برداشت محصول (گندم، جو و عدس) آمده با آنچه زنان بالادهی گفته اند (یعنی اول اردیبهشت) خیلی تفاوت دارد.

عکس ۵: نمای داخلی مقبره صللوآقا / عکس: اینترنت

پس از آن مراسم به پایان رسیده و زنان منطقه دوسرشمار پس از خداحافظی از زنان فولادمحله ای، حوالی بعدازظهر (با احتساب اینکه در برگشت به تاریکی هوا برنخورند) در حالیکه پر از نشاط و شادابی بودند از همان مسیری که آمده بودند به روستاهای خود بر می‏گشتند. امروزه دیگر این مراسم از سوی زنان منطقه دوسرشمار برگزار نمی شود. هم چنین در گذشته زنان بالاده برای مراسمی چون «گَت سال خُوردسال» و «سیزده بدر» و «تیرماسیزده» به دامان طبیعت اطراف بالاده مانند تِروک می رفتند.

اما در باره حضور زنان بالاده در مراسم امامزاده دو روایت نقل شده: برخی مانند کتاب سیمای فولادمحله گفته اند خانواده های از بالاده و … در این مراسم شرکت می کردند و برخی نیز می گویند شرکت نمی کردند. اینکه چرا زنان بالاده در این مراسم شرکت نمی کردند بر ما نیز پوشیده است. اما اگر چنانچه بخواهیم برای شرکت نکردن زنان بالادهی در این مراسم دلایلی پیدا کنیم شاید بتوان موارد زیر را بیان کرد:

۱٫  احتمالاً این مراسم خاص مردم فولادمحله بوده است. زیرا بخاطر راه دسترسی راحت و نزدیک از یال کم ارتفاع رشته کوه چهارنو که به زمین هموار دشت فولادمحله می رسد، رفتن به امامزاده و اجرای این مراسم برای مردم فولادمحله آسانتر بوده و در منطقه دوسرشمار رسم نبوده است. از روستای بالاده تا طللوآقا حدود ۴ تا ۵ ساعت راه سخت و جنگلی با شیب زیاد و با ارتفاع گرفتن ۱۲۰۰ متری در پیش است و در اوایل اریبهشت ماه، درختان جنگلی به خوبی سبز نشده و هوا سرد است.

۲٫ دو امامزاده در روستای بالاده و تیله بن دفن شده اند و به ظاهر نیازی نداشتند که راه سخت و طولانی را طی کنند و در این مراسم شرکت کنند. در بالاده امامزاده اسماعیل و در تیله بن امامزاده میرافضل دفن شده که امامزاده میرافضل دارای شجره نامه، قدمتی چند صد ساله و معماری قدیمی کلاه درویشی می باشد و در بین مردم منطقه دارای جایگاه معنوی خاصی است.

۳٫ مهمترین گمانه زنی این است که چون بخشی از مردم روستای قلعه در اواخر حکومت قاجار از فولادمحله به این روستا کوچ کرده اند، این مراسم را نیز با خود همراه آورده و مقید به اجرای آن شدند. لذا هر ساله به رسم مردم فولادمحله (که از خویشاوندان هم هستند) در این مراسم شرکت می کردند تا ضمن حفظ این سنت قومی، بستگان خود را نیز دیدار کرده و از حال یکدیگر باخبر شوند.

۴٫ این مراسم با توجه به زمان اجرایش در اوایل اردیبهشت، می باید بین مردم بومی منطقه (دَویگار= ساکن دائمی) رواج داشته باشد و چون بسیاری از خانواده های روستاهای منطقه در این زمان از سال در دشت مازندران ساکن هستند و در اوایل خرداد به ییلاق کوچ می کنند، تعداد جمعیت زنان نیز اندک بوده است و شاید یکی از دلایل رفتن زنان تیله بن همین موضوع همراهی کردن با زنان قلعه و یا گرفتن حاجت معنوی بوده باشد.

درباره شرکت زنان تیله بن در این مراسم به صورت یک رسم و باور قومی، دلیل محکمی پیدا نکردیم. زیرا مردم تیله بن خود دارای امامزاده هستند، ضمن اینکه همه ساله به مناسبت های گونانگون مذهبی مانند عاشورا، اعیاد مذهبی و پنجشنبه ها مردم روستاهای منطقه دوسرشمار به امامزاده میرافضل تیله بن می روند و مراسمی مانند روز عاشورا و نخل گردانی و … را اجرا می کنند.

***

در باره بنای امامزاده ابراهیم و ثبت آن به عنوان اثر ملی کشور نکته قایل تاملی وجود دارد. در وب سایت گردشگری ایران (تاپ توریسم) در مطلبی با نام « سفرنامه فولادمحله به امامزاده ابراهیم» چنین نوشته شده است: «بنای امامزاده به تنهایی هیچ جذابیتی نداشت و ساختمان های نیمه کاره اطراف آن نیز شرایط را بدتر کرده بودند. نکته قابل تامل برای من این بود که می دانستم بنای امامزاده در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده است. من که خود آشنا به آثار تاریخی و ثبت آن بودم برایم جای تامل داشت که چرا چنین اثری در فهرست میراث ملی جای گرفته است. اثری که به نظر من هیچ ارزش معماری نداشته و ثبت آن در فهرست میراث ملی عبث و بیهوده بوده است.»

  • راویت بخش آئینی از:خانم حاجیه شهربانو فاضلی (همسر مرحوم حاج کریم توبه بالادهی/ خانم آمنه چهاردهی بالادهی، همسر آقای نصرالله چهاردهی)
  •  با سپاس فراوان از: آقای محبوب توبه (فرزند مرحوم حاج کریم توبه بالادهی) و خانم مهندس سهیلا چهاردهی (فرزند آقای نصرالله چهاردهی)
authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۱۵ آذر ۱۳۹۸