سنت قدیمی داغ و درشم گوسفندان در بالاده/ نوشته: هادی کاردگر و عین اله آزموده/  نشانه گذاری بر روی اموال منقول و غیرمنقول از گذشته های دور و از زمان به رسمیت شناخته شدن مالکیت در جوامع اولیه بشری شکل گرفت و هر کس برای اموالش به ویژه دام‏ ها نشانه ‏گذاری می‏ کرد تا از اموال سایر مردم تمیز داده شده و اثبات مالکیت نیز به راحتی انجام شود. شباهت ظاهری دام ‏ها باعث ‏شد تا دامداران به فکر راه و چاره ‏ای باشند و هنگامی که به هر دلیلی دام‏ ها در گله ‏ای دیگر قاطی ‏شدند و یا دزدیده و یا گم شدند، هر چوپان از روی علامت‏ هایی، دام خود را شناسایی کند.

 در بین دامداران بالاده که روزگاری هزاران رأس گوسفند و بز در چراگاه ‏های اطراف بالاده بودند، نشان‏ گذاری دام با داغ کردن روی پوزه و یا دِرشِم کردن (بریدن بخشی کوچک از گوش یک یا دو طرف و یا ایجاد چاک روی جاهای مختلف گوش گوسفند و بز با چاقو یا کارد) امری مرسوم و سنتی دیرینه بود. در گاوها و اسب ها و الاغ ها معمولاً بر روی ران حیوان داغ می کنند. دلیل داغ کردن گاو و اسب و الاغ، اثبات مالکیت شخصی است.

 در گذشته های دور (چهار پنج دهه و بیشتر) در فصل بهار که چوپانان بالادهی از دشت مازندران و ترکمن صحرا به بالاده (و در پاییز بالعکس) می ‏رفتند، ناچار بودند گله‏‏ هایشان را با یکدیگر قاطی کرده تا با یک گله بزرگتر، مسیر دراز ۱۰۰ کیلومتری از دشت بهشهر و ساری و یا مسیر ۲۰۰ کیلومتری از دشت ترکمن‏ صحرا تا بالاده را در یک تا دو هفته و با امنیت طی کنند و در مقصد نیز، هر دامدار به راحتی گوسفندان خود را از بقیه جدا کند.

 چوپانان بالاده در نیمه بهار (یعنی اواخر اردیبهشت یا اوایل خرداد ماه) که موقع کوچ به ییلاق است، یک روز را برای داغ کردن بره‏ های شش ماهه (معروف به پَئیزکا = زاده پاییز) اعلام می‏ کردند. اگر تعداد بره ‏ها کم بود، چوپان خودش داغ می ‏زد و اگر تعدادشان زیاد بود، دو یا چند چوپان دیگر را برای همکاری دعوت می‏ کرد و در یک نصف روز بره‏ های گله را داغ می ‏زدند.

صبح روز داغ زدن، بره ‏های پَئیزکا را از مادران‏شان جدا کرده و در آغل نگه می ‏داشتند و بقیه گله به صحرا می ‏رفت. در محلی که بره ‏ها داغ می‏ شوند، اجاقی در زمین کنده و با هیزم ‏های کلفت، آتش روشن می ‏کنند. وقتی آتش گل انداخت و گداخته شد، داغی‏ ها را داخل آن انداخته تا گداخته شوند.

 جنس داغی از میله ‏های آهنی کلفت به قطر حدود یک تا یک و نیم سانتیمتر و درازای حدود ۵۰ سانتیمتر است. برخی از داغی‏ ها بدون دسته چوبی و برخی دارای دسته چوبی برای نسوختن دست فرد است. سر داغی به فرم‏ های مختلف و به نشان و علامت مخصوص داغ هر دامدار شکل داده می‏ شود و معمولاً به صورت تخت می‏ باشد تا بهتر روی صورت حیوان بنشیند. هر دامدار یا چوپان که گوسفند دارد، برای گوسفندان خود داغ و دِرشِم مشخصی دارد. برخی از بره‏ هایی که صورت کوچکتری دارند و داغ زدن روی صورت‏شان سخت و دشوار هست را دِرشِم می‏ کنند. هر دامدار برای خود نشان مخصوصی دارد که معمولا شکل ‏های ساده هندسی مانند خط صاف، منحنی و یا شبیه حروف فارسی مانند ر، ا، د  و … و یا حروف لاتین مانند L  و F و )O … بوده و قابلیت ساختن با فلز را دارد. در قدیم، داغی را آهنگرهای دوره‏گ رد (معروف به جوگی که به شغل آهنگری مشغول بودند و در فصل تابستان در منطقه «اِت دشت» در جنوب بالاده (که بین این روستا و روستای قلعه سیاه چادر می زدند) برای دامداران می ساختند.

نشان داغ مرحوم موسی اصغر کاردگر بالادهی

 برای داغ کردن، یک نفر بره ‏ها را آورده و روی زمین می‏ خوابانَد و دست و پایش را محکم می‏ گیرد. آنگاه فرد داغ ‏کننده، داغی را از آتش در آورده و آن را به کنده چوب می ‏زند تا خاکستر یا تکه های ذغال گداخته روی آن بریزد. سپس آن را با دقت، احتیاط و فشار مناسبی روی یک طرف خاصپوزه بره قرار می‏ دهد تا پشم و اندکی از پوست را بسوزاند. هم زمان با اولین تماس داغی با صورت بره و بلند شدن دود، صدای بع ‏بع سوزناک بره بلند می ‏شود و بوی سوختگی پشم، فضا را آکنده می‏ کند. پس از داغ کردن وقتی بره را رها می‏ کنند، حیوان نمی‏ داند از درد چه کند و به کدام سو برود.

 در روز داغ کردن، معمولاً همسر یا زن ‏های خانواده صبحانه و ناهار را در مکان داغ کردن آورده و با هم می‏ خورند و مراسم خاصی برگزار نمی‏ شود. گاهی دامدار یک بره را برای ناهار سر بریده و گوشتش را کباب و یا ته‏ چین گوشت با پلو درست می‏ کنند. هم چنین دامدار یک بره را به عنوان هدیه و داغ‏ سری به یکی از بچه ‏هایش (دختر یا پسر که در کار گله‏ داری بیشتر به او کمک می‏ کند) هدیه می‏دهد.

 اگر چنانچه دامدار نتواند به موقع بره‏ ها را داغ کند، گوش بره‏ ها را دِرشِم می‏ کند. در دِرشِم کردن، صاحب مال با چاقو و یا کارد تیزی، روی یکی ازگوش ‏های بره، شیار و چاکی کوچک ایجاد کرده و یا بخشی کوچک از گوش را بریده و این شیار یا بریدگی، علامت دام‏ های آن چوپان می‏ شود. به دلیل غضروفی بودن گوش، معمولا محل بریدگی دچار خونریزی نمی شود. در صورتیکه جای بریدگی دچار خونریزی شود تکه  نمد کهنه ای را بریده و می سوزانند و خاکستر آن را در محل زخم می گذارند تا خونریزی بند بیاید.

اگر دامدار بره را درشم نکند، در اولین پشم ‏چینی، بخشی از موی بلند را بر پشت حیوان به صورت کُپه و به اندازه یک مشت باقی می‏ گذارد (که به آن گالِم گویند) و یا با رنگ روغنی به رنگ‏ های قرمز یا سبز و آبی بر پشت حیوان علامت می‏ گذارند تا از سایر دام‏ ها تشخیص داده شود. گاهی نیز پشت دام ‏هایی که برای فروش در نظر می‏ گیرند را رنگ می‏ کنند.

امروزه روش سنتی داغ کردن پوزه گوسفند، کمتر استفاده می شود و یا منسوخ شده است و دامداران با دستگاه های مخصوصی، پلاک فلزی روی گوش دام می گذارند که آسیب کمتری به دام وارد می کند.

نویسندگان: هادی کاردگر (فرزند مرحوم موسی اصغر) و عین اله آزموده (فرزند مرحوم سیف اله)

تابستان ۱۴۰۰

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۲ مهر ۱۴۰۰
entry نظرات دیگران در مورد این مطلب

توضیحات کامل و زیبایی بود .تشکر از شما … همین اصطلاحات داغی، درشم ، ات دشت و حتی گالم در گفتگو های محلی ، تمثال ها و گاها آمیخته با طنز در بین مردم محلی استفاده میشوند

انجمن فرهنگی سادوا گفت

درود بر شما. زبان شناسان می گویند اگه واژه های یک زبان (به ویژه زبان های بومی و محلی) جایگاه و کاربرد خود را از دست بدهند، آن زبان به آرامی می میرد و یا تحت تاثیر زبان های همسایه یا زبان رسمی و غالب کشور قرار می گیرد و نابود می شود. امیدوارم ما بالادهی ها از بکار بردن واژه های کهن و ریشه دار در گفتار روزمره بیشتر استفاده کنیم.