کاندس در فرهنگ مردم بالاده/ عین اله آزموده/ کاندِس، میوه پاییزه فلات ایران است که میوه خوشمزه آن در اوایل پاییز می رسد و مردم نواحی کوناگون کوهپایه و جنگلی مازندران برای آن نام هایی چون کاندِس، کانِس، کِنِس، کُنُس و … و در فارسی نیز ازگیل یا ازگیل جنگلی را بکار می برند. رویشگاه کاندس در ارتفاعات جنگلی و ارتفاعات کوهستانی در رشته کوه های البرز و زاگرس پراکندگی دارد که به طور ویژه در دو طرف رشته کوه البرز (بخش جنگلی و کوهستانی جنوبی آن) بیشتر دیده می شود. درخت کاندس تا حدود پنج متر رشد می کند و معمولا در کنار درخت وَلیک (زالزالک سیاه  یا قرمز وحشی) می روید و نام این دو میوه که هر دو در اوایل پاییز می رسند، در بین مردم با هم به کار می رود.

میوه کاندس در اندازه های ریز و درشت دیده شده است که ریز آن به اندازه یک فندق و درشت آن نیز به اندازه یک گردوی متوسط می باشد و دارای پوستی قهوه ای رنگ بوده و داخل آن، قسمت خوردنی میوه قرار دارد که نوعی نشاسته شیرین می باشد و در بخش وسط آن نیز معمولا سه یا پنج هسته بسیار سفت چوبی و دوکی شکل کوچک به قطر سه تا چهار میلیمتر و به طول پنج تا هشت میلیمتر قرار دارد. میوه نارس بسیار گس بوده و قابل خوردن نیست اما در آغاز پاییز اگرچه نارس باشد اما خوشمزه هست و هنگامی که می رسد، حالت ژله ای و نرم می شود و خوردنش بسیار لذتبخش می باشد.

در بین مردم بالاده در بخش چهاردانگه ساری، کاندس و ولیک جایگاه خاصی دارد و علاوه بر چیدن و خوردن و یا پختن رب معروف به کاندِس تِرشی، برخی نیز آن را شور می گذارند و در ماه های بعد می خورند. همچنین این میوه وحشی، در فرهنگ مردم بالاده در ضرب المثل ها نیز وارد شده است که در اینجا به دو نمونه از آنها اشاره می کنم:

۱ . اونِما و کاندِس؟ کارچِه ما و کَوِز؟

 Onemâ o kândes? Kârçe mâ o kavez?

ترجمه: اُونما و کاندس؟ کارچه ماه و لاک پشت؟

کاربرد: چیزی را بی موقع درخواست کردن در حالیکه فصل آن نباشد.

توضیح: «اونما» نخستین ماه در گاهشماری مازندران قدیم و برابر با اسفند ماه خورشیدی است که کاندس های جنگلی که در پاییز رسیده بودند، در این ماه از سال دیگر وجود ندارند و «کارچه ما» نیز برابر با شهریور ماه خورشیدی است که در این هنگام از سال بخاطر خشک شدن آب رودخانه های فصلی دشت مازندران، لاک پشت ها دیده نمی شوند. به نظر می رسد این ضرب المثل پس از اینکه اهالی بالاده برای چرای دام هایشان به دشت مازندران کوچ کردند، ساخته شده است؛ چون در ارتفاعات سردسیر رشته کوه البرز، لاک پشت زندگی نمی کند (یا به ندرت دیده می‏شود). بنابر این دیرینگی این ضرب المثل احتمالاً به دوره قاجاریه می رسد.

 ۲ . هَلی چینی شُونی نون بَوِر، کاندِس چینی شُونی اُ بَوِر

 Hali çini šuni non baver, kândes çini šuni o baver

ترجمه: برای چیدن آلوچه (جنگلی) با خودت نان ببر و برای چیدن کاندس، با خودت آب ببر.

کاربرد: برای انجام هر کاری باید دوراندیشی کرد تا به گرفتاری دچار نشویم.

 توضیح: میوه آلوچه چنگلی که معمولا در نیمه دوم تابستان در ارتفاعات جنگی مازندران برداشت می شود، میوه ای مسهل و شل کننده شکم است و چون در هنگام چیدنش نمی توان از خوردنش چشم پوشی کرد، لذا ممکن است هلی چین ها دچار اسهال شوند، چاره کار در آن است که با خوردن نان در هنگام هلی خوردن، از اسهال جلوگیری می شود. هم چنین خوردن میوه کاندس باعث سفت شدن روده ها و یبوست می شود و برای جلوگیری از یبوست و دل درد، باید آب فراوانی خورد.

عکس و نوشته: عین اله آزموده

۳۰ مهر ۱۴۰۱

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۳۰ مهر ۱۴۰۱
entry نظرات دیگران در مورد این مطلب

درود و مهر جناب آقای آزموده ارجمند فرزند شایسته دیار مازندران
توضیحات تان در باره کاندس کامل بود. کاندس تِرشی جزو سلیقه های برتر بانوان منطقه هست. همانند هلی ترشی. اما این رسوم کهن کم کم رو به فراموشی رفته و این روزها کمتر کسی به فکر چیدن کاندس و انداختن ترشی هست. زندگی، ماشینی تر شده و قوطی های بی احساس کنسرو آماده ترشیجات، جایگزین هنر دست های زحمتکش و پر برکت مادران شد. نه خبری از لَوه و بَرکر و تَش‏ کِله مال هست و نه مادران چادر به کمر بسته و کِترا به دست.
متن جالب، جامع و زیبایی نوشتید. از شما که برای حفظ وانتقال فرهنگ بومی و محلی دیارمان به نسل های امروزی و آینده تلاش می‌کنید سپاسگزاریم.
در منطقه ما (بندپی) نام این میوه جنگلی کِنِس هست که برای جنگل نشینیان نوعی منبع درآمد فصلی است. ساکنین منطقه‌جنگلی و بعضا دشت مازندران از این میوه «رب، ترشی، اُو کنس و کنس لته» تهیه می کنند و در بازارهای محلی به فروش می رسانند.
برای ساکنین منطقه بندپی خصوصا جنگل نشینان، میوه‌های جنگلی همچون فِرمُونی یا خرمالو، کنس و وَلیک بسیار ارزشمند هستند که ارزش آن را می توان در برگزاری جشن دِشو پزون به وضوح مشاهده کرد.
باتشکر
شهربانو خالقی آموزگار بازنشسته و مدیر کانال تلگرامی تغ سنگ

انجمن فرهنگی سادوا گفت

درود بر شما هم استانی گرامی از دیار بندپی زیبا/ همه می دانیم که خرده فرهنگ های بومی در حال کم رنگ شدن و فراموشی و در نهایت نابودی هستند. اگر امروز ما فرزندان مازندران برای ثبت و حفظ این فرهنگ های کهن تلاش نکنیم، فردا دیر هست.