گزارش تصویری همایش در سایه سار چنار کهنسال قلعه / همایش فرهنگی « در سایه سار چنار کهنسال قلعه » با حضور گرم مردم فرهنگ دوست منطقه دوسرشمار (روستاهای بالاده، پایین ده، تیله بن، قلعه، میرافضل و واوسرنو بخش چهاردانگه ساری) در روستای قلعه برگزار شد. این مراسم در ساعت ۱۰ و نیم صبح با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید در مسجد این روستا آغاز و در ساعت ۱۲ و ۴۵ دقیقه با خواندن حمایت نامه و ایجاد حلقه انسانی بر گرد چنار به پایان رسید. در این گزارش تصاویری از اجرای مراسم ارائه می شود و محتوای کلامی آن به زودی به اطلاع خوانندگان گرامی خواهد رسید.

این مراسم که با همت و تلاش انجمن های فرهنگی تلسی قلعه و سادوای بالاده برگزار شده، اولین برنامه فرهنگی بزرگ در روستای قلعه می باشد که با استقبال بسیار خوب مردم قلعه و دیگر روستاهای منطقه روبرو شد. تعدادی از مردم فرهنگ دوست روستای واوسرنو که با روستای قلعه حدود ۱۰ کیلومتر فاصله دارد نیز در این همایش حضور داشتند.


بخش اول برنامه که در مسجد قلعه برگزار شد:

سرکار خانم لیلا علیپور از روستای پایین ده، مجری این همایش که با زبان شیرین تبری و به زیبایی و تسلط بسیار عالی آن را اجرا کردند.

قرائت آیاتی از کلام الله مجید در باره درختان و گیاهان و طبیعت و ترجمه آن توسط جناب آقای محمدعلی جعفرپور از روستای قلعه

جناب آقای یاسر فولادی که انجمن فرهنگی تلسی قلعه و فعالیت های آنرا از زمان تاسیس تاکنون برای حضار معرفی کردند

جناب آقای علی عالی قلعه از بزرگان روستای قلعه که در باره سابقه تاریخی و سرگذشت و سن تقریبی چنار قلعه صحبت کردند

جناب آقای مهندس فغانی رئیس اداره محیط زیست شهرستان ساری که برای شرکت در این همایش، از شهر ساری تشریف آورده و سخنرانی کردند و جا دارد تا مراتب سپاس خود را از بذل توجه ایشان به این همایش اعلام داریم.

جناب آقای حاج رمضان خاسب بالادهی داستان منظومی از گفت و گوی بین درخت چنار و بوته کدو را برای حضار بیان کردند. ایشان پدر بزرگوار شهید عبدالخالق خاسب بوده و طبع شعری بسیار لطیفی نیز دارند.

جناب آقای امیرحمزه خلیلی واوسری که از روستای واوسرنو به این همایش آمده و قطعه شعری زیبا در وصف چنار قلعه را قرائت کردند. جناب خلیلی یکی از فرهنگ دوستان منطقه دوسرشمار هستند که همواره در مراسم مختلف فرهنگی شعرهای خود را می خوانند.

جناب آقای علی اصغر کاردگر که قصیده زیبایی از جناب آقای دکتر یحیی کاردگر بالادهی استاد دانشگاه قم را قرائت کردند. دکتر کاردگر این شعر زیبا را به دعوت انجمن فرهنگی سادوای بالاده در وصف چنار قلعه سروده اند و به دلیل مشغله های علمی، نتوانستند در این همایش حضور یابند.. از جناب دکتر کاردگر صمیمانه سپاسگزاریم.

جناب آقای محمدعلی طاهری برنتی از روستای قلعه که قصیده بلندی در باره مسایل فرهنگی روستای قلعه و نیز خاطرات دوران کودکی با چنار قلعه را قرائت کردند.

پایان بخش اول مراسم، پذیرایی از مهمانان با آش دوغ خوشمزه محلی که با هنرمندی زنان قلعه سری، نام چنار نیز بر آن نوشته شده است.

زنان و بانوان زیادی در روستای قلعه زحمت کشیدند تا آش دوغ و نان محلی پخته شود. دست همه آنها درد نکند و شور و علاقه شان نسبت به خوراکی های بومی روز به روز افزونتر باد.

پذیرایی از مهمانان

هر چند آشپزهای عزیز، آش خوشمزه ای پخته بودند ولی برگزار کنندکان همایش تصور نمی کردند که حضور شرکت کنندگان تا این اندازه چشم گیر باشد و به ناچار از اینکه نتوانسته اند آنطور که باید و شاید از مهمانان پذیرایی کنند، شرمنده شده و از این بابت صمیمانه پوزش می خواهند.

بخش دوم برنامه که در  پای درخت چنار معروف به « چنار بن » برگزار شد:

بخش دوم اجرای همایش در پای چنار کهنسال قلعه برگزار شد و بدلیل فراهم نبودن امکانات، حضار به صورت سر پا به تماشای برنامه ایستادند که برگزارکنندگان همایش  از این بابت صمیمانه عذرخواهی می کنند.

سرکار خانم ام کلثوم عالیشاه از روستای قلعه که شعر زیبایی در وصف چنار قلعه قرائت کردند. خانم عالیشاه اشعار زیادی در زمینه های فرهنگی منطقه سروده اند و در مراسم شب شعر شاهدژ که در سال ۱۳۸۹ در بالاده برگزار شده بود نیز شعر خواندند

جناب آقای حاج عزت الله زائری برنتی از روستای قلعه، کارکردهای فرهنگی درخت چنار قلعه در گذشته و حال را بیان کردند که بسیار مورد استقبال حضار قرار گرفت.

جناب آقای احمد نادری از نوازندگان قدیمی لَلـِه وا در روستای قلعه که قطعاتی از موسیقی مازندرانی در گوشه های «امیری» و « طالبا» را به زیبایی نواختند.

دادن هدیه به نشانه تقدیر از خانواده های بومی روستای قلعه که از سوی انجمن های فرهنگی تلسی و سادوا آماده شده بود و توسط  آقایان حاج اصغر بیابانی، حاج عزت الله زائری و مهندس فغانی اهدا گردید، بخشی دیگر از این برنامه بود. در این همایش خانواده های آقایان حاج بابا اسماعیلپور، علی عالی قلعه، عیسی عالی قلعه، سلمان فاضلی، سیده حوریه ساداتی بالادهی همسر مرحوم عباسعلی عالیشاه مورد تقدیر قرار گرفتند و از همسایگان چنار که در طول سال های گذشته همواره در نگهداری آن کوشیدند، سپاسگزاری شد.

جناب آقای حاج بابا اسماعیلپور در حال دریافت هدیه از حاج عزت الله زائری.

جناب آقای سلمان فاضلی و همسر گرامی شان پس از دریافت هدیه

سرکار خانم سیده حوریه ساداتی بالادهی همسر مرحوم عباسعلی عالیشاه که در روستای قلعه ساکن هستند.

از سوی انجمن فرهنگی سادوای بالاده نیز هدیه ای به پاس قدردانی از این بانوی گرامی بالادهی توسط آقای عین اله آزموده مدیر این انجمن به ایشان تقدیم شد.

در این همایش از آقای عین اله آزموده چهاردِه مدیر انجمن فرهنگی سادوای بالاده به پاس تلاش های فرهنگی ایشان و انجمن فرهنگی سادوا در منطقه دوسرشمار تقدیر شده و لوح سپاس و هدیه ای از سوی انجمن فرهنگی تلسی توسط جناب آقای حاج عزت اله زائری به ایشان داده شد.

تشکیل حلقه اتحاد توسط اهالی منطقه دوسرشمار بر گرد درخت چنار کهنسال قلعه

جناب آقای ارسلان بابایی تیلکی از روستای قلعه در حال قرائت حمایت نامه همایش چنار قلعه

در این مراسم هم چنین از سرکار خانم مهندس نرگس کاردگر بالادهی که مقاله علمی در باره درخت چنار قلعه نوشته و توسط برگزارکنندکان همایش در ۲۵۰ نسخه تکثیر ور در اختیار شرکت کنندکان در همایش قرار گرفت، تقدیر شد. خانم مهندس کاردگر فرزند شهید بزرگوار ولی اله کاردگر می باشند و بخاطر حضور در سمیناری علمی در دانشگاه قزوین، نتوانستند در این همایش شرکت کنند.

…………………………………………………………………………………..

انجمن های فرهنگی تلسی قلعه و سادوای بالاده همواره خود را نیازمند راهنمایی و نقد مردم فرهنگ دوست منطقه دوسرشمار دانسته و امیدوار است با دیدگاه های ارزنده خود ما را در پیشبرد اهداف والای فرهنگی دیار آباء و اجدادی مان یاری نمایید. هم چنین از یکایک عزیزانی که به هر نحوی در برگزاری شایسته این همایش یاری مان دادند صمیمانه سپاسگزاریم.

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۲۶ تیر ۱۳۹۱
entry نظرات دیگران در مورد این مطلب

بسیار برنامه جالبی از سوی انجمن فرهنگی تلسی و سادوا برگزار شد. تنها نقدی که بر برگزار کنندگان این همایش وارد است به خانوارهای کوه دویگار پایین دهی توجهی نکردند در صورتی که در جلسه ای که در منزل آقای عالیشاه برگزار شد مهندس افشین گفته بودند از همه کوه دوی گارهای قلعه و پایین ده تجلیل می شود دلیل چه بود؟
………………………………….
سادوا: سپاس از لطف تان و شما هم خسته نباشید که زحمت زیادی در این همایش کشیدید. در باره سوال شما به نظرم شاید بخاطر استرس زیاد برای برگزاری این همایش، بزرگواران پایین دهی از قلم افتاده اند. پوزش ما را بخاطر این موضوع بپذیرید. انشاء الله در موقعیتی مناسب از آنان نیز تجلیل خواهد شد.

جناب آقای آزموده سلام علیکم
بدون اغراق این همایش از زیباترین همایش های منطقه ای بوده که نشان می دهد که فرزندان این منطقه از ظرفیت های بالای ذوقی و هنری و اجرایی برخوردارند. واقعا با این هزینه کم، این برنامه شاهکاری بوده که این روزها دهان به دهان نقل محافل عاشقان آن مرز و بوم است. دست مریزاد به شما و به همه ی کسانی که در تدارک این برنامه کوشیدند. برنامه های جالب تری را با همکاری شما و دوستدران واقعی منطقه در سال های آتی آرزو می کنیم.
………………………………………..
سادوا: سلام و سپاس از لطف شما. اجرای اینگونه برنامه های فرهنگی نیاز امروز منطقه ماست که ریشه های فرهنگی مشترکی دارند و زمینه برای اجرای اینگونه برنامه ها که شدیداً مورد استقبال مردم قرار می گیرد، فراهم است و امید است در سال های آینده هم برنامه های فرهنگی دیگری اجرا شود.

ذبیح اله کاردر گفت

این همایش نشان داد که می بایست از چنین تشکلاتی که دغدغه فرهنگ و محیط زیست دارند بیشتر حمایت شود. مطمئنا اگر همچین برنامه ای را یک نهاد دولتی میخواست اجرا کنه میلیون ها تومان پول هزینه می شد و کارکردهای مثبت این همایش رو هم نداشت.
به امید حمایت بیشتر دولت و مردم از NGOها (تشکل های مردم نهاد)
ضمنا از همه دست اندرکاران هم کمال تشکر را دارم. همچنین از شعر آقای امیرحمزه خلیلی بسیار لذت بردم.
خداوند همه شما رو سلامتی و عمر با عزت عطا فرماید.
………………………….
سادوا: جناب آقای مهندس کاردگر. از لطف و حمایت جنابعالی و همه دوستان انجمن فرهنگی سادوا و تلسی و دیگر همولایتی های گرامی که با زبان و قلم و کارشان ما را در برگزاری این همایش یاری رساندند، سپاسگزاریم.
ما نیز معتقدیم برگزاری چنین همایشی توسط دو انجمن محلی کاری بزرگ بشمار می آید. زیرا به نهادهای دولتی و بودجه دولتی وابسته نبوده و هر چه بوده ( چه خوب و چه بد ) حاصل تلاش و زحمت خودشان بوده است.

با سلام و درود خدمت آقای آزموده و برگزارکنندگان همایش چنار

- چنار، مقدس ترین درخت ایران

امروزه بسیار از اهمیت حفظ و نگهداری درختان به عنوان یکی از اصلی ترین منابع زیستی سخن می رود. انسان امروزی چنان از طبیعت فاصله گرفته که نسبت به منابع گیاهی از جمله درختان بی توجه گشته و غالباً از یاد برده که در روزگاری نه چندان دور، درختان نه فقط نقشی زیست محیطی بلکه اعتقادی در زندگی آدمی داشته اند. در میان تمام ملت های بشری درخت در باورهای اعتقادی چندان رسوخ کرده بود که هاله ای از تقدس پیرامون آن را فرا می گرفت. هر ملتی غالباً با توجه به اقلیم خود یک نوع درخت را بیش از سایر درختان محترم می شمرد. در ایران، درخت چنار و سرو از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و هستند.
بلوط در میان سلتی ها، بابونه در میان آلمانی ها، زبان گنجشک در میان ملل اسکاندیناوی، زیتون در میان مسلمانان، درخت عرعر و غان در سیبری، همه جزو درختان مقدس اند. همه این درختان در چند ویژگی مشترک اند. از همه بارزتر نوزایی هر ساله آنهاست.
مرگ درختان در زمستان و تولد دوباره آنها با فصل بهار درخت را همواره به نمادی از زندگی و جاودانگی تبدیل کرده و جایگاه خاصی بدان بخشیده است. از طرفی، تمامی درختانی که به نوعی مقدس بوده اند، معمولا درختانی بزرگ با عمری طولانی هستند. انسان از قدیم برای درختان وجود روان را قائل بوده است. اعتقادی که به اساطیر و قصه های مردم نیز راه یافته است. مثلا در آفریقا، درخت نارگیل را دارای روان و زندگی بخش می دانند و افکندن یک درخت نارگیل برابر با مادرکشی است. در میان بسیاری از ملل از جمله در فیلیپین اعتقاد بوده که ارواح در گذشتگان بر نوک بلند ترین درختان زندگی می کنند.
در قصه های پریان، دختر شاه پریان از میوه درختی و غالباً درخت انار بیرون می آید. درخت انار و خرما نیز جزو درختان برکت بخش در ایران هستند. در مورد درخت خرما، کهن ترین متنی که وجود دارد، منظومه درخت آسوریک به زبان پهلوی است که اصل آن را از پارتی می دانند. این منظومه، مناظره ای است میان درخت خرما و بز که هر یک فواید خود را بر می شمرند و سر انجام درخت خرما در این مناظره پیروز می شود.
باز هم تاکیدی دیگر بر برکت بخشی و اهمیت این درخت. مهم ترین نتیجه ای که چنین باورهایی دارد، قائل شدن قدرتی خاص برای درختان است. هنوز هم در روستاهای ایران، درختان کهنسالی را می بینیم که به آنها دخیل بسته اند. این درختان در اعتقادات مردمی قادرند باران بیاورند، خورشید را به درخشش وا دارند، گله ها را افزایش بخشند، زنان را به بارداری و زایش یاری دهند و سرانجام نذری را بر آورده سازند. غالب این درختان مقدس از میان درختان چنار انتخاب شده اند.
چنار کهن چنان خصوصیاتی طبیعی دارد که می توان اعجاب مردم ساده را بر انگیزد. چنار عظیم ترین و از پر عمرترین درختان ایران است.
چنار چنان بلند و افراشته است که از دور دست دیده می شود. دهقانان ایران چنار را شاه درختان می دانند. اما عظمت چنار تنها دلیل تقدس آن نیست. چنار هر ساله پوست می اندازد و شاخه های تنومند آن رنگ سبز روشنی به خود می گیرد. این جوان شدن هر ساله چنار نیز قداست خاصی به آن بخشیده است. زیرا حفظ قدرت جوانی یکی از شرایط لازم برای باروری است و در نتیجه، آن را مظهر برکت و نعمت بخشیدن ابدی خدایان و ارواح می سازد. از آنجا که مردم غالبا برای حفظ اعتقادات کهن رنگ و بویی از اعتقادات تازه به آن می بخشند، در مورد درخت چنار نیز این اتفاق افتاده است و در باورهای مردمی، در زیر هر چنار مقدس و کهنی امامزاده ای مدفون است. این که واقعاً امامزاده ای مدفون باشد یا خیر، معلوم نیست آنچه مهم است تقدس چنار است که با این عنوان حفظ گشته است. حتی در یکی از روستاهای منطقه طالقان، درخت چنار مقدسی است که بنابر اعتقادات مردم منطقه، روز عاشورا از آن خون می آید.
در مورد پادشاهان هخامنشی نیز نقل است که چنار از چنان تقدسی برخوردار بوده که در خوابگاه شاهان چنار زرینی به همراه تاکی زرین آراسته به زیور نگهداری می شده است و گویی دستیابی به این چنار به معنای به دست آوردن سلطنت بوده است. ظاهراً چنار مظهر غنای طبیعت بوده اما همراه شدن آن با تاک چه توجیهی دارد؟ تنها مطلبی که در مورد درخت اخیر می دانیم روایت هرودوت است که آخرین شاه ماد در خوابی می بیند تاکی از شکم دخترش، ماندانا رویید و سراسر آسیا را پوشاند.
خوابی که به تولد کوروش و فتوحات وی تعبیر شد. از طرفی، انگور در اساطیر ایران مظهر خون است و خون نیروی اصلی حیات. از آنجا که خون سلطنت از طریق زنان ادامه می یافت، شاید بتوان تاک زرینی را که بر چنار زرین می پیچید مظهر خون و دوام سلطنت هخامنشیان دانست. در واقع چنار مظهر شاه و تاک مظهر همسر او بوده است.
علاوه بر چنار، سرو افراشته و همیشه سبز نیز جایگاه خاصی در میان قوم آریا داشته است. گرچه سرو قداستی چون چنار نیافته اما از درختان مورد احترام ایرانیان بوده است. احترام به این درخت با باورهای میترا به اروپا رفت و همچون سایر اعتقادات مهرپرستی در مسیحیت ریشه دواند تا بدانجا که امروزه جزو لاینفک جشن سال نو مسیحیان در هر گوشه جهان گشته است.
اهمیت درختان به خصوص درختان چنار و سرو چنان بوده که کاشتن درخت در ایران جنبه اعتقادی هم یافته بود و جزو ثواب های بزرگ به شمار می آمد.
سنتی که پس از اسلام هم ادامه یافت و هنوز هم ادامه دارد. روز ۱۵ اسفند را سالیان سال است که با عنوان جشن درختکاری می شناسیم و در این روز، می کوشیم با طبیعت آشتی کنیم. سنتی که بنیان آن منسوب است به پیامبر و اندیشمند بزرگ ایران، اشو زرتشت. او با دست خود درخت سروی در شهر کاشمر غرس کرد که سالیان سال پس از او هم این سرو زیست تا آنکه در دوره خلفای عباسی به درخت کهنسال و مقدسی بدل گشته بود که مورد نذر و نیاز مردم ایران قرار می گرفت. شهرت این سرو را خلیفه عباسی تاب نیاورد و دستور داد تا آن را از بن در آورند.

«باری، خلیفه ی بغداد
آن برگزیده شیوه ی شدادی
بر باد رفت، حتی
نام خلیفه ی خودخواه خودپرست
از یاد رفت
اما
در کاشمر هنوز
در ذهن هر خردور ایرانی
سروی به پاست / آن سرو
سرفرازتر از هر چه سرو
پا برجاست.» (حمید مصدق / شاعر معاصر)

در پایان، در اهمیت اچنار به جاست از دو درخت مهم اساطیری ایران نیز صحبت کنیم. درخت بس تخمه یا همه تخمه که منشا تمامی گیاهان جهان است و همه نوع گیاه از او می روید. سیمرغ، پرنده اساطیری ایران، بر این درخت آشیان دارد و هر سال، بنا بر متن پهلوی گزیده های زاد سپرم، «آن درخت را بیفشاند، آن تخم های (فرو ریخته) در آب آمیزد، تیشتر (ایزد باران در اساطیر ایران) آنها را با آب بارانی ستاند، به کشورها باراند» و به این ترتیب، همه نوع گیاه در همه جای زمین روید.
این درخت در دریای فراخکرد، دریای بی انتهای کیهانی، به همراه درخت «گوکرن» یا «هوم سفید» قرار دارد. درخت گوکرن درخت مهم اساطیری دیگری است که اکسیر جاودانگی را در هنگام بازسازی جهان به مردمان می بخشد و بر اثر آن، همه مردم جاودانه بی مرگ می شوند. بنابر متن پهلوی بندهشن، این درخت برای بازداشتن پیری بد دم است. اهریمن برای از بین بردن این درخت وزغی را در دریای فراخکرد به وجود می آورد اما در مقابل، اورمزد دو ماهی مینوی به نام «کر» می آفریند که مامور نگاهبانی از این درخت می شوند و همواره یکی از این ماهی ها وزغ را زیر نظر دارد.
در آغاز آفرینش آدمی نیز درخت به یاری مشی و مشیانه، نخستین زوج بشر، می آید. مشی و مشیانه برای طبخ غذای خود نیازمند آتش بودند و آتش مورد نیاز آنان را دو درخت کُنار و شمشاد که بنابر اساطیر ایران آتش دهنده ترند، فراهم کردند.
درخت در دین های دیگر هم از جایگاه خاصی برخوردار است. در دین یهود، خداوند در میان شعله های آتشی که از درون درختی سر بر می آورد، با حضرت موسی (ع) سخن گفت. حضرت مریم زیر درخت خرمایی با ریزش خرمای آن روزه خود را گشود و در اسلام، درخت طوبی درخت مقدسی است که در بهشت جای دارد. نماد معرفت نیز در همه این دین ها درختی است که میوه آن، ممنوعه است و با خوردن آن، آدم و حوا هبوط می کنند و از بهشت رانده می شوند.

داستان قطع درخت سرو کاشمر توسط دشمنان ایران و ایرانی:

یکی سرو آزاده را زردهشت
به پیش در آذر اندر بکشت
نبشتش بر آن زاد و سرو سهی
که پذرفت گشتاسب دین بهی
فرستاد هر سو به کشور پیام
که چون سرو کشمر به گیتی کدام
ز مینو فرستاد زی من خدای
مرا گفت از اینجا به مینو گرای
کنون جمله این پند من بشنوید
پیاده سوی سرو کشمر روید

در کتاب ثمارالقلوب خواجه ابومنصور ثعالبی چنین آرد: که این دو درخت سرو کاشمر و سرو فریومد، گشتاسب ملک فرمود تا بکاشتند. متوکل علی الله جعفر بن المعتصم خلیفه را این درخت وصف کردند و او بنای جعفریه (در عراق) آغاز کرده بود. نامه نوشت به عامل نیشابور خواجه ابوالطیب و با میرطاهر بن عبدالله بن طاهر که باید آن درخت (سرو کاشمر) ببُرند و بر گردون نهند و به بغداد فرستند و جمله شاخ های آن در نمد دوزند و بفرستند تا درودگران در بغداد آن درخت راست باز نهند و شاخ ها به میخ به هم باز بندند چنانکه هیچ شاخ و فرع از آن درخت ضایع نشود تا وی آن ببیند آن گاه در بنا به کار برند.
پس گبرگان (زرتشتیان) جمله جمع شوند و خواجه ابوالطیب را گفتند ما پنجاه هزار دینار زر نیشابوری خزانه خلیفه را خدمت کنیم، در خواه تا از این بریدن درخت در گذرد؛ چه هزار سال زیادت است تا آن درخت کاشته اند و این در سنه اثنتین و ثلاتین و مِأتین ( ۲۳۲ هجری قمری ) بود و از آن وقت که این درخت کِشته بودند تا بدین وقت، هزار و چهارصد و پنج سال بود، و گفتند که قلع و قطع این مبارک نیاید و بدین انتفاع دست ندهد. پس عامل نیشابور گفت متوکل نه از خلفا و ملوک بُوَد که فرمان وی ردّ توان کرد!.
پس خواجه ابوالطیب، امیر عتاب ورقأالشاعر الشیبانی را که از فرزندان عمر و بن کلثوم الشاعر بود بدین عمل نصب کرد و استادی درودگر بود. در نیشابور که مثل او نبود او را حسین نجار گفتندی. مدتی روزگار صرف کردند تا اره آن بساختند و اسباب آن را مهیا کردند و استداره (محیطش) ساق این درخت چنانکه در کتب آورده اند مساحت بیست بیست و هفت تازیانه بوده است. هر تازیانه رشی و ربعی بذِراع شاه. و گفته اند در سایه آن درخت زیادت از هزار گوسفند گرفتی و وقتی که آدمی نبودی و گوسفند و شبان نبودی وحوش و سباع آنجا آرام گرفتندی و چندان مرغان گوناگون بر شاخ ها مأوی داشتند که اعداد ایشان کسی در ضبط حساب نتواند آورد.
چون بیوفتاد در آن حدود زمین بلرزید و کاریزها و بناهای بسیار خلل کرد و نماز شام، انواع و اقسام مرغان بیامدند چندانکه آسمان پوشیده گشت و به انواع اصوات خویش نوحه و زاری می کردند بر وجهی که مردمان از آن تعجب کردند و گوسفندان که در ضلال آن آرام گرفتندی همچنان ناله و زاری آغاز کردند. پانصد هزار درم صرف افتاد در وجوه آن تا اصل آن درخت از کاشمر به جعفریه بردند و شاخ ها و فروع آن بر هزار و سیصد اشتر نهادند.

……………………………………….
سادوا: جناب آقای گودرزی عزیز سلام. از اینکه مطلب زیبایی در باره چنار و داستان چنار کهنسال کاشمر برای سایت سادوا فرستادید بسیار سپاسگزاریم و برای شما ارزوی سلامتی و موفقیت داریم. با احترام/ عین اله آزموده

من وظیفه خودم میدونم که به همه برنامه ریزان و مردم منطقه این موفقیت رو تبریک بگم. برای ما که همیشه خبرهای بد و ناامید کننده از همه جا بهمون میرسه، دیدن و خواندن خبرهایی به این خوبی بسیار نوید بخش هست، نوید آینده ای خوب و روشن برای مردم آگاه و دوست داشتنی کشورمون میده. من که واقعا از دیدن این همه همدلی و یکرنگی لذت بردم و به ایرانی بودن خودم بالیدم.
همه اینها به دست نمیاد مگه با پشتکار و فعالیت خستگی ناپذیر، عشق و علاقه و با تمام وجود برای مردم کار کردن. باید قدر این عزیزان رو بدونیم و دست کمک از هر راهی که میشه به اونها بدیم. دوست عزیز آقای ذبیح اله کاردگر به نکته مهمی توجه دادند که امیدوارم به همه سطوح زندگی مردم تعمیم داده بشه.
با آرزوی موفقیت برای حرکتهای بعدی و همه دوستان عزیز خصوصا جناب آزموده که امکان دیدن ان مراسم رو از این راه دور برای ما فراهم کردن.
……………………………………………
سادوا: جناب آقای بهزادپور عزیز٫ خیلی دلم می خواست تا شما نیز در این همایش فرهنگی که قلباً دوستدار آن می باشید حضور داشتید و از معنویت فرهنگی آن استفاده می بردید. واقعاً هر کسی شعری و یا متنی خواند، از صمیم قلبش به آن معتقد بود و یقیناً در سال های بعد نیز چنین برنامه های فرهنگی در سطوح بالاتری برگزار خواهد شد.
از لطف همیشگی شما که از آن سوی دریاها و اقیانوس ها یعنی سرزمین غازهای مهاجر کانادا، بیاد ما هستید بسیار سپاسگزارم. سلام گرم اهالی سادوا را بپذیرید و برایتان دعا می کنیم که بیاد وطن هستید.
ارادتمند شما/ آزموده

انجمن فرهنگی سادوا گفت

یادداشت های خوانندگان سایت های وزین تلسی و دوسرشمار در باره این همایش :

- دلارام در سایت تلسی نوشته:
سلام . واقعا فکر نمیکردم در مازندران هم روستایی باشد که اینچنین همایشی برگزار کند دست شما درد نکند ما در قسمت دوم همایش زیر چنار حضور داشتیم و لذت بردیم البته ما مهمان در بالاده بودیم ولی حیف شد که آش را نخوردیم

- رضا نظری در سایت دوسرشمار نوشته:
سلام بر دوستان ارجمند . از دیدن تصاویر زیبا ی همایش و هم چنین گزارش این همایش بسیار لذت بردیم . واقعا این تصاویر و این گزارشات نمی تواند آن همه جذابیت های همایش را توصیف کند و این ضرب الامثل معروف که ” شنیدن کی بود مانند دیدن” را بخاطر می آورم که فرق است بین بودن و دیدن با شنیدن. امید وارم که دوستان در همایش های این چنینی خود حضور به هم رسانند تا زیبایی آن را از نزدیک ببینند و لذت ببرند.

- رضا نظری در سایت تلسی نوشته:
سلام بر دوستان در انجمن فرهنگی تلسی. آفرین بر شما که با برنامه ی زیبای تان خاطرات گذشته قلعه و منطقه ی دوسر شمار را در اذهان مردم منطقه زنده کرده و خاطرات دیگری را برای ایندگان رقم زده اید. باور دارم. آن های که بودند ؛ دیدند و شنیدند و باور کردند ظریفت های هنری ذوقی و اجرایی شما دوستداران منطقه را و به آینده منطقه امیدوارتر شدند. انشالله این گونه برنامه ها در سال های دیگر نیز ادامه یابد

- آرش حقیقی در سایت تلسی نوشته:
با سلام و خسته نباشید. از این که یک روستای کوچک دارای یک وب سایت کامل میباشد و انجمن فرهنگی آن اقدام به برگزاری همایش برای درخت چنار کهنسال خود نموده است بسیار خرسندم. و از خداوند منان آرزوی موفقیت روز افزون را برای شما دارم.

- عالیشاه در سایت دوسرشمار نوشته:
سلام به دوستان دوسرشماری. به نظر من زیباترین همایشی بود که در منطقه ی زیبای ما به اجرا در آمد. از همه ی دست اندرکاران این همایش متشکرم. مخصوصاً از اجرای قشنگ خانم علیپور که با لهجه ی زیبای دوسرشماری! خاطره ی بسیار قشنگی بر ذهن ما حک کرد که تا سال ها در ذهنمان باقی خواهد ماند. برای زحمت کشان این همایش مخصوصاً آقای آزموده که زحمت فراوانی کشیدند آرزوی موفقیت دارم. امیدوارم که هر ساله شاهد چنین برنامه های قشنگی در منطقه باشیم.

- یاسر قاسمی در سایت دوسرشمار نوشته:
با دیدن تصاویر این همایش تا حدودی تفکر م نسبت به ایجاد فضای جمعی گرم و صمیمی در منطقه عوض شد. این همایش در کنار هدفی که داشته، در متن خود باعث شروع جدیدی از یک نوع همبستگی با حضور تمام اقشار و سنین شد. یعنی اتحاد نسل های گوناگون در منطقه و ترکیب فضاهای جمعی از طریق فرهنگی مشترک که هویت ما را شکل می داد، در نوع خود بی نظیر بود و باید با برنامه مشخص، اینگونه برنامه ها ادامه یابد تا فضای صمیمانه و محیطی جمعی با گرایش تمام افکار ایجاد گردد. با تشکر و احترام از برگزاری و اطلاع رسانی شما عزیزان.

- سیدمحمدعلی قادری (اراء) در سایت دوسرشمار نوشته:
از دیدن این تصاویر بسیار لذت بردم. بسیار زیباست که اهالی چند روستا دور هم جمع می شوند و در کنار درختی چند صد ساله همایشی برگزار می کنند. با این که آن روز در منطقه (چهاردانگه) حاضر بودم، متاسفانه نتوانستم در این برنامه شرکت کنم.
البته بنده هم موافق این ضرب المثل هستم که می گویند « شنیدن کی بود مانند دیدن ». با اینکه با دیدن این تصاویر لذت بردم ای کاش در آن همایش شرکت می کردم و از نزدیک لذت می بردم. از برگزار کنندگان این همایش متشکرم.

- مصطفی محمدی واوسری در سایت تلسی نوشته:
از دوستان زحمت کش انجمن های تلسی و سادوا که در جهت زنده نگه داشتن و اعتلای فرهنگ منطقه تلاش می کنند صمیمانه سپاسگزارم./ دستتان درد نکند، برگزاری این مراسم به این خوبی، کاری بزرگ و تجربه ی ارزشمندی است. انتخاب قسمت های مختلف این همایش هم خوب بود. خلاصه اینکه تبریک میگویم دوستان!

امیر خلیلی واوسری گفت

سلام
از همه برنامه های شما مخصوصا از آش بی نهایت لذت بردم و از خدا می خواهم تا سال های سال این گونه برنامه ها باشد.
می گویند مجنون روزی به بازی لی لی کودکان خیره شده بود. به او گفتند چه می بینی؟ گفت: لیلی
به قدم یک پای کودکان توجه کن که چگونه لی لی می کنند.
عین الله جان! همایش چنار که در نوع خود بی نظیر بود. من می گویم هر چه ما را به سال های کودکی ما پیوند می زند مانند مجنون برای ما عزیز و دوست داشتنی است.
از تو و همه دست اندر کاران تشکر می کنم.
…………………………………………
سادوا: جناب آقای خلیلی عزیز
زبان از این همه لطف و محبت همیشگی شما به فرهنگ دیار کهن ما قاصر است. فقط برایت دعا می کنم تا ابد تاریخ، جاودان باشی.

از دیدن این تصاویر زیبا و چهره های شاد مردم خیلی لذت بردم. کاش این جور برنامه های فرهنگی در زمانی مثل اردیبهشت ماه برگزار بشه تا همه بتونن در فضایی بهاری و زیبا در آن شرکت کنن.
حالا می فهمم که برگزاری همچین برنامه هایی چقدر سخته. کاش همه اونایی که به چشم دیگه ای !! به شما نگاه می کنن، یه کم خجالت از این چهره های شادمان مردم پای چنار بکشن و بجای نق زدن و ایراد گرفتن، دست یاری به سوی شما دراز می کردن.
از اینکه از هُنری مَرد دیارمون آقای آزموده عزیز که سال ها افتخار دوستی با ایشان را دارم و الحق زنده کننده فرهنگ دیارمون هستن، تقدیر شده خیلی خوشحالم.
برای سال دیگه چه برنامه ای را در نظر دارین و یا تدارک دیدین؟ آیا می شه در برنامه ای فرهنگی از همه زحمت کشان بالاده دعوت کنین و از اونا تقدیر کنین؟
…………………………………………………….
سادوا: جناب آقای کاردگر. از اظهار لطف شما سپاسگزاریم. یکی از اهداف این برنامه شادی مردم است که خوشبختانه چهره های شاد مردم نشان از رضایت آنها دارد.
برای سال آینده هم شاید برنامه تجلیل از بزرگان بالاده را در بالاده برگزار کنیم تا به نحوی یاد و خاطره بزرگانی که به رحمت خدا پیوسته اند و نیز بزرگانی که زنده هستند و مایه اعتبار بالاده می باشند، را گرامی بداریم.
شاید در آن برنامه از زحمت کشان بالاده هم تجلیل کنیم.

سید محمد علوی مقدم / رشت گفت

عکسی عریضی که از آقای زائری و مردم گرفته شده عکس خیلی زیبایی است که انبوه جمعیت را نشان داده. هر چند عکاس این صحنه ها خود هنرمندی زبردست و کارکشته است که به زیبایی اینگونه صحنه ها را به تصویر می کشد و هم چنین عکس آقای علی عالی قلعه هم خیلی زیبا و هنرمندانه هست که نگاهش تاثیر زیادی در بیننده می گذارد.
خدا قوت آقای آزموده عزیز

محمد بزرگ زاده گفت

درود بر آقای آزموده عزیز و همچنین تشکر از انجمن های فرهنگی تلسی و سادوا بابت برگزاری برنامه ای با این شور و حال..

شهربانو خالقی گفت

درخت کهنسال قلعه چون مادری مهربان و سالخورده، فرزندانش یعنی مردم روستاهای اطراف را دور هم جمع کرد تا در کنارهم روزی زیبا بسازند.
این جشنواره نمایشی بود از همدلی و مهرورزی مردم مازندران که شهره به آن هستند و همچنین احیای فرهنگ آباء و اجدادی که طبیعت و درختان را مقدس می دانستند و جشن ها و مراسم خاص برای آنها برگزار می کردند.
باید این ایده را پاس بداریم و در نشر آن کوشا باشیم تا سرزمین و فرهنگ ما محفوظ بماند و به نسل‌های آینده انتقال داده شود.
جناب آقای آزموده ارجمند! قطعا برگزاری چنین جشنواره‌هایی کاری بسیار سخت می باشد و نیازمند آگاهی، تحقیق، اراده ای محکم و صبری زیاد خواهد بود و تقدیر و سپاس از شما و همراهان شما که کاری بسیار شایسته انجام دادید و در فرهنگ مازندران ماندگار خواهد بود.
شمه خنابدون.
شهربانو خالقی، آموزگار بازنشسته، روستای پاشامیر، بندپی بابل

انجمن فرهنگی سادوا گفت

سرکار خانم خالقی. درود ما را بپذیرید و از اینکه به سایت سادوا و کارهای فرهنگی ما توجه دارید از شما سپاسگزارم. به یقین برگزاری چنین جشنواره هایی در جایی دور افتاده چون روستاهای بالاده و قلعه نیاز به درک درستی از مقوله فرهنگ بومی از سوی فرزندان آن منطقه دارد که خوشبختانه در بسیاری از روستاهای نواحی کوهستانی مازندران از هزارجریب و یانه سر تا چهاردانگه و دودانگه و سوادکوه و بندپی و لاریجان و بلده و یوش و کجور و کلاردشت تا جواهرده رامسر این حساسیت و درک و تلاش به چشم می خورد. به امید پایداری و رشد فرهنگ بومی مازندران عزیز٫ پاینده باشید.