تبلیغات
دسته بندی موضوعی مطالب
- آگهی و اطلاعيه
- انجمن، سایت و سامانه سادوا
- بزرگان و نخبگان
- بیرون از بالاده
- بیرون از دوسرشمار
- تاریخ بالاده + طایفه ها
- تصویر و عکس
- خبر و گزارش
- داستان، شعر، موسیقی
- درگذشتگان
- دیدار و نشست
- سنت ها و آئین ها
- سپاس و شادباش
- شهدا
- شورای اسلامی
- طنز و خنده
- عمومی
- فراخوان و درخواست
- مقاله و یادداشت
- منطقه دوسرشمار
- موفقیت
- نقد و نظر
- همایش های فرهنگی
- ورزشی
- پایگاه بسیج
- پيشنهاد
- چهره مردم بالاده
- کوهنوردی و طبیعت گردی
- گفت و گو، پرسش
- یاد و خاطره
- یاغیان قدیم
آخرین نوشته ها
- برگزاری سومین جشنوار هلی ترشی مازندران در بالاده
- از تروجن تا قله شاهدژ بالاده
- صرف نوعی خاص از فعل ماضی ساده در زبان مردم بالاده
- گزارش دومین نشست گردشگری و جشنواره هلی ترشی در بالاده
- معلمان بالاده، از گذشته تا امروز
- گزارش نشست گردشگری بالاده ۱۴۰۳/۰۱/۳۱
- دعوت به همکاری در زمینه معرفی بالاده به عنوان روستای هدف گردشگری
- انتخاب روستای بالاده به عنوان روستای هدف گردشگری
- دختر لَمچوقاپوش / داستانی واقعی از بالاده/ نوشته محبوب توبه بالادهی
- کال سنگ، ابزاری چند کاره
لینک دوستان
آمار
خرید پرینتر و اسکنر از سوی انجمن فرهنگی سادوا برای بالاده
از سوی انجمن فرهنگی سادوای بالاده، یک دستگاه پرینتر سیاه و سفید لیزری و یک دستگاه اسکنر خریداری و در اختیار آقای محمد آتنی مفرد عضو شورای انجمن فرهنگی سادوا، عضو شورای اسلامی و مدیر – آموزگار دبستان شهید دستغیب بالاده قرار گرفت.
با توجه به اینکه اهالی بالاده جهت تهیه رونوشت از اسناد ( شناسنامه، کارت ملی، قباله خرید و فروش ملک، مدارک شخصی و … ) به خصوص در زمانی که مامور یکی از دستگاه های دولتی در بالاده حضور داشته و نیاز فوری به رونوشت مدارکی بود، می بایستی با پیمودن ۴۵ کیلومتر راه کوهستانی و صرف زمان یک روزه به کیاسر مراجعه و یا اسناد را به شخصی بدهند تا برایشان از شهر رونوشت تهیه کند ؛ ضرورت تهیه امکاناتی که بتواند به سهولت مشکل مردم را برطرف نماید شدیداً احساس می شد که در یکی از جلسات انجمن فرهنگی سادوا در سال ۱۳۸۹ این مشکل مطرح شده و مورد موافقت قرار گرفت که آقای غفار خاسب فرزند حاج جبار خاسب هزینه خرید اسکنر و آقای عین اله آزموده فرزند سیف اله آزموده چهاردهی نیز هزینه خرید پرینتر را تقبل نمودند.
این لوازم توسط مهندس ذبیح الله کاردگر خریداری و در مرداد ماه به بالاده منتقل و بر روی کامپیوتر آقای محمد آتنی مفرد نصب و راه اندازی شده است و هم اکنون در حال بهره برداری می باشد.
با توجه به اینکه این لوازم به ویژه کاغذ و پرینتر جزو لوازم مصرفی بوده و هر از چند گاهی نیاز به خرید کاغذ و شارژ کاتریچ داریم، لذا هزینه اندکی بابت خدمات اسکن و پرینت از افراد دریافت خواهد شد.
جا دارد تا مراتب سپاس انجمن فرهنگی سادوا را از آقای خاسب بابت تقبل هزینه خرید اسکنر، آقای آزموده بابت تقبل هزینه خرید پرینتر، آقای آتنی برای پذیرش این مسئولیت و هم چنین آقای کاردگر بابت زحمتی که برای خرید، نصب و راه اندازی این وسایل کشیده اند، صمیمانه اعلام کنیم.
انجمن فرهنگی سادوا امیدوار است که با همت همه اهالی بالاده، مشکلات ریز و درشت مردم و به ویژه اهالی بومی بالاده را به مرور بر طرف کرده و دست همه شما را برای یاری به گرمی می فشارد.
جناب آقای آزموده
واجب است از کار خیر و خدا پسندانه شما و همه کسانی که در انجمن فرهنگی سادوا نقش داشته اند تشکر کنیم وای کاش با کمک و راهنمایی شما بتوانیم انجمن فرهنگی پیراسیو پایین ده را راه بیندازیم چرا که وجود چنین انجمن هایی به نفع منافع همه اهالی منطقه دوسرشمار است با تشکر
…………………
سادوا : جناب نظری عزیز سلام و سپاس از لطف شما / انجمن فرهنگی سادوا که به قول مردم منطقه ” د تا جومه شم جه ویشته بوسنیـیه ” در کنار شماست تا بتوانید انجمن فرهنگی ” پیراسیو ” را تشکیل دهید.
سه شنبه ۱۵ در شهریور, ۱۳۹۰ @ ۱۵:۴۲
آقا سلام بسیار کار خوبی انجام شد / اندک اندک رفع مشکل شود بسیار خوب است . این کار بسیار جزیی برای جوامع امروزی، در یکی از روستاهای منطقه ،امید آفرین کوچکی از یاران است که انشائالله درخت تنومند و پشتوانه قوی برای منطقه خواهد بود . خودم درک می کنم که این دو ابزار چقدر در وقت و کار مردم آسانی و دلگرمی ایجاد می کنند و این جانب با کمال شرمندگی یک بسته کاغذ a4 تقدیم خواهم کرد . موفق باشید .
……………………
جناب ساداتی عزیز سلام / مثل همیشه لطف بی کران خود را شامل حال ما می کنید. سپاس و صد سپاس
چهارشنبه ۱۶ در شهریور, ۱۳۹۰ @ ۰۱:۳۸
با تشکر از همه همولایتی هایی که به ارتقای سطح فرهنگی محل خود کمک می کنند.
مرحله بعدی راه اندازی اینترنت در منطقه می باشد ، که سریعترین روش آن فعال شدن سیستم GPRS بر روی سیستم موبایل ( همراه اول) می باشد.
فکر کنم با یک پیگیری ساده از طریق مخابرات این کار را هر چه سریعتر انجام داد.
ضمنا ایجاد یک شبکه اجتماعی مجازی در اینترنت از همولایتی های عزیز ، لازم به نظر می رسد.
……………………………..
سادوا : جناب مهندس کاردگر عزیز سلام / با پیشنهاد شما در باره ” ایجاد یک شبکه اجتماعی مجازی در اینترنت از همولایتی های بالادهی ” کاملاً موافقیم . شاید مشورت و تلاش شما بتواند ما را در رسیدن به این پیشنهاد کمک کند. در باره اینترنت هم چنانچه دوستان بالادهی که در ساری هستند پیگیری کنند سپاسگزارشان خواهیم بود
سلام درود به غفار خاسب که وظیفه خود دانست و عین الله آزموده که علاوه بر تلاش های بی دریغ برای بالاده هزینه خرید پرینتر را نیز متحمل شدند/ تشکر فراوان
امیدوارم مشکلات روستا هرچه سریع تر با همت همه بالادهی های عزیز مرتفع گردد.
جناب آزموده لطفا شماره حساب و یا شماره کارت های شبکه شتاب انجمن را در وبسایت سادوا قرار دهید تا در دسترس دوستانی که تمایل به مساعدت مالی به انجمن فرهنگی را دارند، باشد / سپاس
…………………………
سادوا : محمد عزیز سلام و سپاس از لطف شما.
شماره حساب انجمن را به زودی در سایت سادوا هم اعلام می کنم. فعلا اینجا اعلام می کنم تا دوستان در جریان باشند :
اعضای محترم انجمن و سایر مردم علاقمند می توانید برای پرداخت کمک های مالی به انجمن از یکی از راه های زیر اقدام کنند :
۱٫ واریز کردن از طریق بانک : شماره حساب ۳۹۳۱۵۵۰۵۲۶ عابر بانک تجارت کد شعبه ۲۰۱۰ به نام « عین اله آزموده چهارده » . لازم است پرداخت کننده محترم فیش پرداختی را نزد خود نگه داشته و به مدیر انجمن فرهنگی بالاده تحویل دهد .
۲٫ واریز کردن از طریق کارت عابر بانک : شماره کارت عابر بانک تجارت ۶۲۷۳۵۳۱۰۹۰۰۵۷۲۹۶ ( که مربوط به شماره حساب ۳۹۳۱۵۵۰۵۲۶ بانک تجارت است ) واریز کرده و رسید آن را نزد خود نگه داشته و به مدیر انجمن فرهنگی بالاده تحویل دهد .
۳ . پرداخت نقدی : دوستانی که کمک مالی از طریق بانکی برایشان امکان پذیر نیست می توانند به صورت نقدی به مدیر انجمن تحویل داده و رسید دریافت کنند که این مبلغ بلافاصله به حساب انجمن واریز خواهد شد .
توجه : با توجه به اینکه ۲۴ ساعت پس از واریز کردن مبلغ به شماره حساب انجمن ، از طریق سامانه بانکی پیام کوتاهی مبنی بر واریز شدن مبلغ به تلفن همراه مدیر انجمن ارسال می شود خواهشمند است پرداخت کننده محترم پس از واریز کردن مبلغ با ارسال پیامکی ، نام خود و مبلغ واریزی را به اطلاع مدیر انجمن برساند. شماره تلفن همراه عین اله آزموده چهارده ۰۹۱۲۱۳۲۰۲۲۶
چهارشنبه ۱۶ در شهریور, ۱۳۹۰ @ ۱۱:۲۳
باسلام و قدردانی وافر از اهتمام بی دریغ شما برادر گرامی . حقیر هم به سهم اندک خود دست تشریک مساعی را به سوی شما دراز می کنم امید واثق دارم که قابل باشم.
………………………………
سادوا: جناب آقای توبه عزیز سلام / شما همیشه به حقیر و انجمن فرهنگی بالاده لطف داشته و ما سپاسگزار شما هستیم
پنجشنبه ۱۷ در شهریور, ۱۳۹۰ @ ۱۵:۰۳
سلام آقای آزموده
نمی دونم با چه زبونی از شما و آقای خاسب تشکر کنم. وقتی می بینم فلان بالادهی که سرمایه اش میلیاردیه برای عمران و آبادی محل ده هزار تومان هم نمی ده ( پول دو بسته سیگارش ) و شما که مثل من کارمند هستین این همه زحمت می کشین و از جیب تان می زارید، واقعا از خودم خجالت می کشم.
کاش اگر همه مثل شما بودن الان بالاده آباد می شد تا ما هم بین دوستامون سرمونو بالا بگیریم و افتخار کنیم که بالادهی هستیم. البته با سایت سادوا و انجمن سادوا و امثال شماها هم سرمون بین بقیه دوستای روستاهایمون بالاتره.
…………………………………
سادوا: جناب دهبندی سلام و سپاس از لطف شما . ما هم مثل شما دوست داریم بالاده آبادتر شود و در این راه به ویژه در راه اعتلای فرهنگی با دوستان انجمن فرهنگی تلاش می کنیم . شما هم می توانید به ما یاری برسانید . پس لطفا نام و مشخصات و تلفن خود را از طریق همین پیام برای ما بفرستید تا با شما ارتباط برقرار کنیم. شماره تلفن شما نزد ما محفوظ خواهد ماند.
ضمنا از این که سرتان را بالا می گیرید و افتخار می کنید بالادهی هستید جای خوشبختی دارد.
یکشنبه ۲۰ در شهریور, ۱۳۹۰ @ ۱۰:۰۷
سلام جناب آزموده عزیز
خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم توی سایت بالاده فعالیت می کنی. همون جور مثل سال های دانشجویی که در برنامه های فرهنگی دانشگاه های تهران شرکت می کردیم و شما همیشه از فرهنگ مازندران برایم می گفتی
بالاده را خیلی خوب داری معرفی می کنی و عکس های زیبایی از اونجا گذاشتی .
من اگه جای مردم بالاده بودم به شما افتخار می کردم . هر چند الان هم به دوستی دیرینه با شما افتخار می کنم.
راستی گل پسرات بزرگ شدند؟ آرش خان و اون کوچولوهه که اسمشو فراموش کردم.
تلفن شما را توی سایت پیدا کردم . بهت زنگ می زنم تا احوالی از شما بپرسم
………………………….
سادوا : جناب حسینی عزیز سلام از تماس شما هم خیلی خوشحال شدم. شما همیشه به بنده لطف دارید. بچه ها هم بزرگ می شوند و ما هم پیر می شویم تا چرخ روزگار بچرخد. این من هستم که به مردم فهیم بالاده افتخار می کنم
بدرود
با سلام ،از قدیم گفته اند قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری .
سالهاست که به بالاده میاییم حودم ۳۰ سال است که به این منطقه می آیم ولی دریغ از یک کار مثبت به غیر این سه چهار سال اخیر کسی قدمی برای منطقه برنداشته است . سر اخر هم درختکاری مسیر را چند تا جوان ( انجمن تلسی ) از جیب خود انجام داده اند . پیرو صحبتهای آقای ع دهبندی عرض کنم که همان افراد بلد بودند که چشمه سر آمده و بگویند به آقای قصاب که ” اتا رون اموه بزن برست سره ” یا “اسبه آبچین دله بیلetta ron amve bazen barest sereya esbe abchine dele beyel و با دست تاب می دادند که حتما مردم ببینند که گوشت گوسفند خریده اند. بعد آقای ع دهبندی شما توقع دارید افرادی با این طرز فکر بیایند و برای اینکه ما سرمان را بالا نگه داریم برای بالاده و دوسرشمار قدم بردارند؟ آنها بهتر است به جای اکسیژن خالص همان دو بسته دود سیگار و … را استشمام کنند که بیشتر از آن را دل ندارند . با سپاس فراوان
………………………..
سادوا : جناب آسمان سلام
ما مردم عادی و کم بضاعت بالاده این صحنه هایی که شما توصیف کردید را دیدیم آن هم فراوان. چه کنیم که آن روزگار حسرت برای مردم بود و تفاخر برای آن آدمها و اکنون نیز همان مردم عادی هستند که برای اعتلای فرهنگ بالاده دست به جیب می کنند. باور بفرمایید بنده همیشه شرمنده محبت مردم بالاده و منطقه دوسرشمار هستم.
ما را نیازی به دست به جیب کردن آن افرادی که شما اشاره کردید نیست. واقعا هم نیست.
وقتی فلان پیرزن و پیرمرد بالادهی که سواد هم ندارند به من می گویند ما به سایت سادوا رفتیم و عکس هایش را دیدیم و نوه ام مطالب آن را برایمان خواند، چه حسی زیبایی به انسان دست می دهد؟
پشتیبان فرهنگ منطقه همین آدم های عادی هستند که هنوز صاف و بی پیرایه در باره همه چیز و همه کس فکر می کنند . حقیقت را بهتر از من تحصیلکرده درک می کنند.
دوشنبه ۲۱ در شهریور, ۱۳۹۰ @ ۱۲:۵۴
آقای آزموده سلام
چرا بالاده هیچی نداره؟ چرا ما روز به روز عقبتر میریم؟ چرا کسی کاری برای ما نمی کنه تا کمی پیشرفت کنیم؟ ما کجا داریم میریم که هر چی می دویم نمی رسیم؟
مثلا به این نداشته ها توجه کنین :
- درمانگاه که واویلا ! اتاقش هم هست ولی دکتری نیست. با یک فشار خون آدم می میرد
- جاده اش هم که وحشتناکه ! از دو طرف ! هم از واوسر و هم از آغوزگاله
- کتابخانه هم که نداره
- از دنیای اینترنت و دیجیتال که اصلا نپرس
- پارکی هم که بچه ها توش بازی کنن ندیدم
- آبش هم که بعضی جاها همیشه قعطه
- زباله ها هم که در دره و رودخانه های اطراف ریخته می شه
- مغازه لبنیات فروشی و قصابی هم که نداره و قصاب ها در چشمه سر و جلوی چشم کودکان سر حیوانات را می برند که این خودش بچه ها رو سنگدل بار میاره
- ماست و پنیر هم که از شهر میاد به روستا
- تنورهای قدیمی داره از بین میره و مردم نون شهری می خورند
- معماری زیبایش هم که به کلی از بین رفته / این خیلی جالبه
- کشاورزی و دامداری هم که از بین رفته
- مردم که همه به شهرها مهاجرت کردن
- اختلاف بزرگترهامون هم که از قدیم و جدید و همیشه بین اهالی روستا بوده
- دیگه چی بگم ؟
راستی ! در مسایل فرهنگی تون هم چیزی ندیدم که چنگی به دل بزنه
حتما بقیه شو خودت بنویس
……………………
سادوا : ضمن سپاس از این خواننده محترم که درد دل های زادگاهش را برای ما نوشتند یادآور می شویم که این یادداشت ( سهواً یا عمداً ) به نام “انجمن فرهنگی سادوا” در سایت مربوط به همین انجمن نوشته شده بود !!! و ایمیل سادوا نیز در آن درج شده بود و چون سخنگوی انجمن نیز فقط شخص مدیر آن می باشد، لذا از طرف ما کسی به نام انجمن در هیچ سایتی یادداشت نخواهد نوشت. با پوزش از این خواننده گرامی ، نام نویسنده یادداشت به نام ” یک بالادهی ” تغییر یافت
سلام انجمن فرهنگی سادوا. میخواستم بدانم که منظور شما از هیچی نداشتن چیست ؟ اگر بی ادبی نباشد بااجازه آقای آزموده خواستم پاسخی داده باشم که اگر حرف نزنم غمباد میگیرم!:
درمانگاه حق با شماست اما آیا همیشه آقای آزموده باید پیگیری کند؟
در مورد جاده همه همیشه نذر می کنند که جاده را تیغ بزنند! کسی هنوز نذر نکرده که آسفالت انجام دهد! انشاالله یکی نذر آسفالت می کند .
آیا خود شماآن چندین جلد کتابی را که آقای زائری اهدا کرده خوانده اید؟ یا آیا صرفاً دنبال تابلوی کتابخانه می گردید؟
اینترنت و دیجیتال آیا به دلیل دور بودن بالاده به نظر شما فیلتر نمی شود که در بالاده دنبال آن باشیم؟
این همه چشمه سارها و جنگل را مثل اینکه خدا برای تفریح و سرگرمی خودش ساخته و تابلوئی زده با مضمون ” تفریح و گردش در نعمت هایی که به شما دادم ممنوع″ خود شما چند بار به چشمه و آبشار امدوا، نوک دره، نوک پشت، اشکالم، پشت امدوا، قلعهیک، کیناوردی، و … خیلی جاهای دیگر رفته ای؟ حتماً باید سرسره باشد یا تاب ؟ که بشود شهر بازی!
آب روستا هم که مربوط به کم لطفی همه اهالی می باشد حتی شما. اگر سیستم لوله کشی را اصلاح کنید آبی که با سختی از مهرقلعه به بالاده آمده از کنار بالاده به گت دره (یا به قول پایین دهی ها و قلعه سری ها به دلیل اینکه آب کمی دارد به کوردره مشهور است) به هدر نمی رفت!
ریختن زباله هم مربوط به فرهنگ هر فرد می باشد اگر کمی فرهنگ سازی شود می توان جلوی این معضل را در کل منطقه گرفت.
بچه های ما به اندازه کافی با فیلم هائی که در تلویزیون به نمایش در آمده خشن شده اند خود شما برای فرزندانتان فیلم های جکی جان و برس لی و انیمیشن های خشن نمیخرید؟ نگویید نه که من باور نمیکنم! چون همه کنار بچه های خود کشتی کج بازها را دیده اند. در ضمن تیغ را به قول قدیمی ها خدا برای بعضی حیوانات حلال کرده پس هیچ مشکلی پیش نمی آید. در ضمن آیا در نسل بعدی نباید کسی قصاب شود؟
وقتی در کنار آب چشمه نوشابه میل می فرمایید آن وقت توقع دارید که ماست و شیر پاستوریزه و پنیر از شهر به روستا نیاید ؟
وقتی آقایون برای اینکه آفتاب سوخته نشوند کرم های ضد آفتاب در جیب خود دارند و حتی خم نمی شوند در کوچه پس کوچه تکه چوبی را از سر راه بردارند که نکند خط اتوی لباسشان بشکند آنوقت توقع دارید که خانمها سر تنور حضور به هم رسانند؟
در مورد معماری انتقاد شما بسیار به جا و منطقی می باشد. اما فکر چشم هم چشمی مردم را کرده اید؟
مردم روستا جدیداً به دام ها حساس شده اند. بوی پشکل گوسفند تن شان را کهیری می کند و صدای خروس هم آنها را بد خواب می کند! لطفا به فکر آنها هم باشید!
مهاجرت برای پیشرفت خوب است البته به شرطی که در شهرها کارگران بیکار سر چهارراه ها نباشند. اگر هم به شهرها مهاجرت کردند حداقل سالی یکبار به زادگاه آباء واجدادی خود سر بزنند و در شهرها زبان مادری خود را فراموش نکنند!
البته ذات آدمی هر چه باشد از بالقوه در بستر مناسب به بالفعل تبدیل می شود که برای آن مقوله نمی شود هیچ اقدامی کرد به قول معروف ” نرود میخ آهنین در سنگ ”
ابراهام لینکلن به آموزگار فرزندش می گوید که: ” به پسرم بگویید که همه مردم عادل و صادق نیستند”.
مسائل فرهنگی مربوط به خانواده می باشد نه آقای آزموده!
……………………………….
سادوا : جناب اسمان یا آسمان سلام
یادداشت شما را خواندم . به نظرم نویسنده یادداشت قبلی در باره بالاده کمی بی توجهی کرده است که به نام انجمن فرهنگی سادوا برای سایت انجمن فرهنگی سادوا یادداشت نوشته است . البته مطلب زیر را در پایین یادداشت ایشان هم نوشتم :
سادوا : ضمن سپاس از این خواننده محترم که درد دل های زادگاهش را برای ما نوشتند یادآور می شویم که این یادداشت ( سهواً یا عمداً ) به نام “انجمن فرهنگی سادوا” در سایت مربوط به همین انجمن نوشته شده بود !!! و ایمیل سادوا نیز در آن درج شده بود و چون سخنگوی انجمن نیز فقط شخص مدیر آن می باشد، لذا از طرف ما کسی به نام انجمن در هیچ سایتی یادداشت نخواهد نوشت. با پوزش از این خواننده گرامی ، نام نویسنده یادداشت به نام ” یک بالادهی ” تغییر یافت
……………..
جناب آسمان ؛ و اما در باره یادداشت بلند بالای شما که جای سپاس دارد این چنین توضیحات مفصلی را زحمت کشیده و نوشتید. البته تا قبل از این یادداشت بنده حق داشتید چون گمان کردید ما این یادداشت را برای خودمان نوشتم.
با بعضی از این نوشته هایتان موافقم و جسارتاً با بعضی هم مخالف و یا نظر دیگری دارم.
۱٫ اگر ننویسیم مطمئنم که غمباد خواهیم گرفت و خوشحالم که سادوا باعث می شود تا من و شما غمباد نگیریم ( کمی شوخی کردم)
۲٫ در باره زباله ها هم حق با شماست ولی انجمن فرهنگی سادوا و دوستان قلعه سه چهار سالی است که تلاش می کنند این فرهنگ کمی عوض شود و حتی یک روز قبل از یادواره شهدا را ” روز بالاده پاک ” اعلام کردیم و …
۳٫ در باره گردش در طبیعت هم انجمن فرهنگی سادوا یک روز پس از یادواره شهدا را ” روز دوستی با طبیعت ” اعلام کرده و در این مردم و دوستداران طبیعت را به شاهدژ – چهارنو – آشکالم – امدوا – بندگاه – نوک پشت – پشت امدوا و … می بریم تا طبیعت را بهتر لمس کنند
۴٫ کتابخانه بالاده هم باید ساخته شود تا کتاب هایی که آقای زائری به ما داده ( و تعدادی از آنها را نیز خواندم ) در آن برای مطالعه عموم قرار داده و برای همه مفید شود. البته اگر نمی رنجی همه کتابخانه ها تابلو هم دارند. ولی ما به دنبال تابلو نمی گردیم
۵٫ لازمه پیشرفت زیر ساخت های ارتباطی است و اینکه شاید اینترنت فیلتر شود دلیل خوبی برای نداشتنش نیست. بالاخره دولت هم باید پشتیبانی کند تا مردم به اطلاعات دسترسی داشته و امور خود را در روستاها با اینترنت پیگیری کنند.
۶٫ در باره بهداشت هم که لازمه حیاتی زندگی است. اگر دامها به داخل روستاها نیایند که بهداشت بیشتری خواهیم داشت ولی اینکه بعضی ها کهیر می زنند دیگر به طبع شهرنشینی شان برمی گردد.
۷ و ۸ و ۹ و …. و بقیه چیزها را هم خودتان نوشتید و کمابیش با شما موافق و مخالفم.
بدرود ای آسمان آبی منطقه دوسرشمار
سلام من هم با بعضی از نظرهای شما کمی موافق و بیشتر مخالفم آنجا دوست عزیز بالادهی فرمودند که بافت و معماری قدیمی و کهن از بین رفته آیا در بافت قدیمی جایی برای کالم کیندون طراحی نشده بود ؟ ایا با سوخت حیوانی تنور و خانه را گرم نمیکردند ؟ آیا در روز بالاده پاک آن افرادی حضوردارند که از ظروف یکبار مصرف و سفره یک بارمصرف (که مضرات ان به کرار گفته شده ) استفاده می کنند؟ آیا وقتی دعوت به حضور می شوند نمی گویند که: خواه موارک بوئه و … از نوشتن بقیه متلک های نغزگویان بالادهی و دوسرشماری صرف نظر می کنم! منظور من هم آن بالادهی عزیزی بود که اشتباهی مطالبش به نام انجمن سادوا ثبت شده بود، در مورد تابلوی کتابخانه خوب است که برای اطلاع رسانی مردم کتابخوان باشد اما آن دوست عزیز وقتی به سایت سادوا مراجعه می کند یعنی در مورد وجود کتاب برای کتابخوانی در بالاده حتما مطلع می باشد پس می تواند پیش قدم شده و مکانی را برای کتابخانه در نظر بگیرد یا همان مدرسه بالاده که در فصل تعطیلی مدارس می تواند یک مکان فرهنگی خوبی باشد استفاده کرد. برقرار و پاینده باشید . آسمان
…………………………….
درود بر آسمان
ممنون که جوابیه دیگری نوشتسد.
اقای ازموده پیامی که در بالا به اسم یک بالادهی نوشته شده را باید جنبه انتقادی ان را در نظر گرفت که می تواند برای روستا سازنده باشد .بسیاری از مشکلات را که دراین پیام امده میتوان به راحتی حل کرد مثل زباله ها که با نصب چند سطل زباله حل خواهد شد. یا اینترنت هم میتوان از موبایل به لپ تاپ یا کامپیوتر وصل شد البته با سیم کارت همراه اول.پارک بازی . همه جای بالاده می تواند یک پارک برای بچه باشد.ماست و پنیر محلی هم که به گفته مادرم تازه از بالاده اومده میگه فراونه.مسله دیگه معماری .اگه منظور از معماری زدن ستونهای بتونی برای ساختن خانه می باشد که نباید به ان گفت از بین رفتن معماری .منزل پدری من هم قدیمیه که همیشه برای پدرو مادرم درد سر میشه که نصف موندن درانجا صرف تعمیر ومرمت میشه .مهاجرت به شهرها هم مقتضیات زمانه که باعثش هم امرار معاش و گذران زندگی این اهالی باعث شده که از موطن خود دور باشند .کدام ادم عاقلی دوست داره از وطن خود دور باشه .دامداری و کشاورزی هم رونق داره .باید فصل کشاورزی رفته روستا تا از نزدیک کشاورزی اهالی بالاده را دید به عنوان مثال در حال حاضر اقایان شعبان یوسفی (قاسمعلی شعبان)وشعبان عالیشاه(شعبان شاه) درحال کاشت زراعت خود می باشند.بحث اختلاف بین بزرگترها معتقدم که جایی اگر اختلاف نباشد پیشرفتی هم در کار نیست .کتابخانه هم می توان ساختمان مخابرات قدیم را که بلا استفاده مانده به این امر اختصاص داده وبا یک فراخوانی از اهالی بالاده جهت اهدا کتاب .این محل به یک کتابخانه عمومی تبدیل شود تا مشکل کتابخانه حل شود
سه شنبه ۲۹ در شهریور, ۱۳۹۰ @ ۱۱:۳۵
جناب آقای آزموده با سلام
به نظر من ، آقا یا خانم آسمان جزء اینکه به نوشته های عزیزان خواننده کنایه بزند چیز دیگری نباشد. در ضمن خودشان هنوز موضع مستقلی برای خود مشخص نکردند، مخالف یا موافق .
آسمان آبی ! شما که هر دم از فرهنگ هر شخصی صحبت می کنید چرا این فرهنگ را در خود تقویت نمی کنید و به نوشته های عزیزان دیگر احترام نمی گذاری ؟ این هم از پاکیزگی و نظافت روستا دم می زنی چرا به کمک نمیایی ؟!!!!
……………………….
سادوا: مجموعه نظرات خوانندگان عزیز سادوا باعث می شود که بتوانیم اندیشه های یکدیگر را در باره زادگاه مان پذیرا باشیم و از میان همین نظرات راهکارهای خوبی برای بهبود وضعیت روستاهایمان جست و جو کنیم.
دوشنبه ۱۴ در شهریور, ۱۳۹۰ @ ۲۳:۴۶
کار بسیار خوبی انجام شده .امیدوارم این فرهنگ در روستای ما رو به رشد باشد .اگر کمکی از دست من حقیر بر می آید در خدمت اهالی با فرهنگ بالاده هستم
…………………………………
سادوا : جناب هادی کاردگر عزیز سلام . محبت شما همیشه شامل سادوااست. چنانچه مایل به همکاری و کمک به انجمن فرهنگی سادوا هستید لطفا مشخصات و تلفن خود را در همین بخش یادداشت نمایید تا با شما تماس بگیریم. تلفن شما نزد ما محفوظ خواهد بود. با تشکر / آزموده