زباله های ساری و پرندگان آلوده / عین اله آزموده / از زمان تخلیه اولین کامیون زباله های شهر ساری در طبیعت پاک و تمیز زمین های روستای ولویه بخش چهاردانگه، بیش از ۵ سال گذشته و تا به امروز اثرات سوء زیست محیطی آن به خوبی و بر همگان از جمله مسئولان شهرستان ساری آشکار گشته است و آن ها خود نیز به این موضوع واقفند که حمل و دفن غیر اصولی و غیر بهداشتی زباله های ساری در فاصله ۱۰۰ کیلومتری آن هم در دل طبیعت پاک کوهستان امری غلط و نادرست بوده و در هیچ کشور توسعه یافته ای چنین روش بسیار خطرناک را بکار نمی گیرند و تایید نمی کنند.

در طول سال های گذشته انواع آلودگی ها از ریزش شیرابه های سطح جاده ساری به کیاسر، نشت شیرابه های محل دپوی زباله ها در سفره های آب زیر زمینی و رودخانه ها گرفته تا آلودگی های میکروبی و بیمارستانی، آلودگی بصری، آلودگی هوا و … همه و همه هدیه مسئولان شهرنشین ساروی به جای دادن امکانات توسعه و پیشرفت به روستانشینان بخش محروم چهاردانگه است.

اما یکی از خطرناکترین نوع آلودگی ناشی از زباله های ساری، آلودگی پرندگانی است که این روزها بال و پر آلوده آنها بر منطقه وسیعی از چهاردانگه سایه افکنده . کلاغ، عقاب کوهستان، گنجشک، زاغ و انواع پرندگان بومی دیگر در ایام سرد سال که برای تهیه دانه با مشکل روبرو هستند، به سوی محل دپوی زباله ها مهاجرت می کنند.

حتی عقاب های صخره های قله شاهدژ که در ۱۰ کیلومتری محل دپوی زباله ها قرار داشته و به عنوان « پارک ملی کیاسر و شاهدژ » از بالاترین حساسیت زیست محیطی نیز برخوردار است، در این محیط آلوده دیده شده اند.
فراوانی کلاغ و هم زیستی آنها با محیط زیست انسانی در روستاهای اطراف محل دپوی زباله زنگ خطر را برای بهداشت و سلامت مردم به صدا در آورده است. کلاغ ها از یک سو در محیط بسیار آلوده دپوی زباله تغذیه کرده و از سویی دیگر در روستاها و باغات روستائیان لانه می سازند و با هر بار رفت و برگشت به محل دپوی زباله، انواع و اقسام آلودگی را با خود همراه می آورند و در فصل بهار نیز با بردن خوراک برای جوجه هایشان، دامنه خطر و آلودگی به مراتب افزونی می یابد

بارها در کنار جاده های نزدیک محل دپوی زباله و یا در حوالی روستاهای اطراف جنازه پرندگانی چون کلاغ و گنجشک دیده شده که احتمالاً آلودگی زباله ها باعث مرگ شان بوده و با خوردن این پرندگان مُرده توسط سگ ها و گربه های محلی باز هم دامنه آلودگی گسترش پیدا کرده و حیوانات اهلی و به تبع آن اهالی روستاهای اطراف نیز در معرض آلودگی قرار گرفته اند و این هرم آلوده غذایی روز به روز در حال پیشرفت است.
زباله های ساری برای حمل و دفن در محل دپوی ولویه نه تنها ده ها روستای حاشیه جاده ساری به کیاسر را در معرض آلودگی به انواع میکرب ها و ویروس های مرگبار قرار داده بلکه وضعیت بسیار ناگوار و مشمئز کننده ای برای سطح جاده و آلودگی و لغزندگی و تصادفات مکرر را باعث شده است.

در ایام تعطیلات نوروزی و با تردد روز افزون وسایل نقلیه در جاده زیبای کیاسر آنچه باعث نگرانی است، برداشت نادرست مسافران از وضعیت فرهنگی و اجتماعی بخش چهاردانگه است. از یک سو زیبایی های فریبنده طبیعت بهاری با دیدن سطح سیاه جاده و استشماء بوی متعفن شیرابه های ریخته شده بر آن، دچار نادیدگی می شود و از سویی دیگر جایگاه اجتماعی و فرهنگی دیار باستانی چهاردانگه با تاریخی ۵۰۰۰ ساله و مردمان زحمتکش و پاک نهاد آن به شدت دچار خدشه شده است و اکنون متاسفانه شنیدن نام چهاردانگه، « جایگاه دفن زباله های ساری » در اذهان عمومی تداعی می شود.

هر چند بعید می دانیم وعده و وعیدهای جناب آقای طاهایی استاندار مازندران و سایر مسئولان شهرستان ساری تا پایان عمر دولت دهم در تابستان ۱۳۹۲ مبنی بر ساخت کارخانه کمپوست در ساری و تعطیلی محل دپوی زباله های ولویه ره به جایی ببرد و مردم محروم چهاردانگه، سال های سال باید تاوان بی تدبیری مسئولان را بپردازند، اما هم چنان چشم به راه عملی شدن وعده های آنها می نشینیم تا ببینیم تاریخ آنگونه که بی رحمانه برای پیشینیان و امراء و حکمرانان پیش از ما قضاوت کرده است، درباره مسئولان مسبب فاجعه زباله چه قضاوتی خواهد کرد.

هنوز از عمر دولت دهم، چهار ماه باقیست و مسئولان در این فرصت هر چند اندک می توانند به وعده های دراز خود برای حل مشکل زباله های ساری عمل کنند تا تاریخ قضاوت بهتری از آنان برای آیندگان به یادگار بنویسد.

 عکس: سیدمحمدعلی قادری







نقل از پایگاه خبری چهاردانگه نیوز

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۲۶ اسفند ۱۳۹۱
entry نظرات دیگران در مورد این مطلب
یاسر توبه بالادهی گفت

با سلام خدمت آقای آزموده/ جای بسی تاسف دارد که طلای کثیف بلای جانمان شده. وعده و وعیدهای مقامات دولتی که اکثرا زادگاهشان غیر ساری و منطقه چهاردانگه هست راه به جایی نمی برد. این یک حقیقت است و نباید دنبال اثباتش گشت که غیر بومی هیچ وقت برای منطقه ای که به آن تعلق ندارد دل نمی سوزاند. (طاهایی چالوسی است و چالوس و طبیعتش روز به روز خرم تر می شود) ما باید دست به کار شویم و بهترین راه به حداقل رساندن تولید زباله در منزل و تفکیک زباله در منزل توسط اعضای خانواده است.

با سلام
فقط باید با دیدن این مناظر تاسف خورد…..چیزی نمیشه گفت……

با سلام و سپاس از نگارنده محترم این مطلب/در بخش مقدمه این متن مشاهده کردم آغاز بکار این پروژه مخرب حدود ۵ سال پیش بوده است. اگر توجهی به سال ارتقاء منطقه حفاظت شده کیاسر به پارک ملی(۱۳۸۳) داشته باشیم درمی یابیم که این رویداد ۳ سال بعد از آن رخ داده است. به عبارتی باید گفت که اداره کل حفاظت محیط زیست استان مازندران به دلیل بکر بودن منطقه و مخصوصاً تنوع زیستی بالا و شرایط خاص اکولوژیک آن این طور تشخیص می دهد و تصمیم میگیرد که مدیریت منطقه را به پارک ملی ارتقاء بخشد تا حفاظت صورت گیرد و دخالت کاهش یابد. . . اما بعد از ثبت این اثر، به جای اجرای طرح ها و پروژه های حفاظتی، متاسفانه شاهد چنین دخالت های مخربی بوده ایم و هستیم . من فکر می کنم دلیل این مشکل عدم هماهنگی دستگاه ها با هم (شناخت اهداف و سیاست های سازمانی یکدیگر) و عدم نظارت و انجام تعهدات اداره کل حفاظت محیط زیست استان مازندران است. آلودگی منجر به کاهش تنوع زیستی خواهد شد . حذف هر گونه جانوری و گیاهی باعث انقراض گونه های بسیار دیگری در چرخه حیات می شود و همچنین در نهایت حذف و جدایی واژه پارک ملی از کیاسر.
امیدوارم مسئولین ذیربط بویژه مسئولین حفاظت محیط زیست تدبیری بیاندیشند!

سیدجلال ساداتی تیله بنی گفت

با سلام واحترام و تبریک نوروز باستانی. ضمن تقدیر و تشکر از زحمات فراوان شما عزیزان دست اندرکار.
جای بسی تاسف است دیدن این همه ظلم به طبیعت و بی عدالتی در حق اهالی و ساکنین چهاردانگه و نیز دوستداران محیط زیست.
امااین کافی نیست. باید دست بکار شد و هر کس به وسع و توانش کاری صورت دهد.
پیشنهادم اینست که با رسانه ای کردن این موضوع و خبر بطور گسترده در رسانه های مختلف و تاثیرگذار باعمل به مثال معروف « بالای سر ماایرانیها باید زور باشد » در این ایام حساس انتخابات. شاید بتوان نتیجه دلخواه را گرفت. امید که مسولیت پذیری، تعهد شغلی و کارشناسی درست امور فراگیر شود….//
……………………………………………..
سادوا: با سلام و تبریک متقابل نوروز به شما. ما اهالی رسانه تلاش خود را برای اطلاع رسانی کرده ایم و پس از این نیز تلاش خواهیم کرد. این مسئولان شهر ساری و سازمان محیط زیست هستند که باید به وظیفه خود عمل کنند.
ضمناً مَثلی که آورده اید هر چند مصطلع است ولی مضمونش یک فاجعه ملی و در اصل توهینی به ایران و ایرانی است و باید با منطق و خرد جمعی کارها را انجام داد نه با زور. ایرانی من و شما و ما همه هستیم و پذیرفتن این مَثل، خود فاجعه ای دیگر است.

مطالب متن و نوشته های دوستان بسیار ناراحت کننده هست. دیدم شاید بد نباشه از تجربیات دیگران هم بشنوید. اینجا که ما زندگی می کنیم زباله ها هفته ای یکبار جمع آوری میشه.
هر خانه ای ۴ ظرف زباله جداگانه زباله داره:
١. ظرف زباله سبز با درب مخصوص: برای پوست میوه، سبزیجات، باقیمانده غذا، ظروف کاغذی مربوط به خوراکی ها و هر چه سبز هست و قابلیت تبدیل به کمپوست شدن رو داره.
٢. ظرف زباله سیاه: برای کاغذ، کارتون، روزنامه.
٣. ظرف زباله آبی: برای کلیه ظروف پلاستیک و ظروف مربوط به کمپوتها، آلومینیوم و فلزات سبک
۴. ظرف زباله غیر قابل تبدیل. که هر ٢ هفته یکبار تخلیه میشود.

چند مورد دیگه هم هست، برای رنگهای اضافی ساختمانی و مواد شوینده هم روزهای مخصوصی در سال تعیین شده.
لاستیک های فرسوده اتومبیل ها هم با پول مردم که موقع خرید لاستیک جدید می دهند در جاهای دیگه استفاده میشن. البته در مورد دفع زباله های غیر قابل تغییر، روش های خاصی هست که پس از این توضیح میدم.
………………………………………………….
سادوا: سلام آقا جهانگیر عزیز٫ موارد بسیار خوب و علمی را اشاره کرده اید. امید که در کشور ما نیز چنین توجهات و آموزش برای تفکیک زباله ها از درب خانه ها صورت پذیرد تا معضلات زیست محیطی ما کمتر شود.
امید که موارد دیگری از این گونه مطالب و تجربیات را برای ما بفرستید. با سپاس فراوان.

اتفاقا ما تحصیلکردگان خیلی خوبی در زمینه دفع درست زباله ها در ایران داریم که مدارج بسیار عالی و درجه دکترا از بهترین دانشگاههای آمریکای شمالی دارند و الان در کشور مشغول به تدریس هستند ، برخی از این عزیزان سالها تجربه عملیاتی در ساخت سیستمهای دفع بهداشتی دارن .
فقط کافیه که از این نیروهای با ارزش کشور در جای درست استفاده کرد .