آخرین نوشته ها
- زمین خواری در بالاده به شیوه جدید/ دکتر سیداکبر ساداتی بالادهی
- مرگ بی صدای محیط زیست در منطقه دوسر شمار/ مهندس عبدالوهاب کاردگر بالادهی
- دوخت ۲۶۰ قطعه ماسک توسط بانوان بالادهی برای اهالی بومی روستاهای بالاده، قلعه، پایین ده و تیله بن
- امپراتوریهای یک نفره در دنیای هنر / در گفت و گو با کاوه کاردگر نوازنده و آهنگساز مازندرانی
- آب را گِل نکنیم / مهندس اصغر (اسماعیل) قربانی
- بَرجی لُوطی اُ پیرزِنا اُ هَلی دار/ خاطره ای از زنده یاد مشدداود چهاردهی
- صَللو آقا یا زیارت سر و اجرای آئینی قدیمی / عین اله آزموده
- کوچ و دام در بالاده قدیم/ بخش اول/ عین اله آزموده
- ارزش سگ گله برای چوپانان بالاده / بازگویی یک خاطره/ محبوب توبه
- نام های آشنا برای خیابان ها و کوچه های بالاده / عین اله آزموده چهارده
لینک دوستان
آمار
دوشنبه ۲ در دی, ۱۳۹۲ @ ۲۰:۳۸
یکی را دوست میدارم ولی افسوس او هرگز نمی داند
نگاهش می کنم شاید بخواند از نگاه من که او را دوست می دارم
ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمی خواند
به برگ گل نوشتم من که او را دوست می دارم
ولی افسوس او گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند
صبا را دیدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست می دارم
ولی ناگه ولی ناگه ز ابر تیره برقی جست و روی ماه تابان را بپوشانید
تقدیم به بالاده / این سرزمین مادری.
………………………………………
سادوا: سپاس ازشما بخاطر ارسال این شعر قدیمی. آیا فرزندان بالاده می توانند افتخار آشنایی با شما را (البته صددرصد محرمانه) داشته باشند؟