نقدی بر یادواره شهدا / قسمت سوم و آخر / عین اله آزموده / در دو مطلب قبلی در باره موضوعات گوناگونی که در یادواره های شهدا در بخش اجرایی، فرهنگی، سیاستگذاری و … به آنها برخورده ام اشاره کردم و اکنون در آخرین بخش از این نقد، نکات دیگری را مطرح می کنم که شاید از جهاتی قابل تأمل باشد.

۱۰ . امسال یکی از مسئولان ارشد دولتی به دیار ما آمدند و این توفیق را داشتند که در مراسم شهدا شرکت کنند و سخنرانی ایراد کنند. جناب آقای مهندس بشارتی مشاور محترم رئیس جمهور و رئیس مرکز توسعه روستایی و مناطق محروم کشور با رایزنی یکی از بزرگان قلعه که سابقه دوستی چندین ساله با ایشان دارند، در این مراسم حضور یافتند تا برای اولین بار مشکلات عدیده مردم منطقه به گوش مسئولان رده بالای دولتی رسانیده شود.

تا نیمه شب قبل از مراسم یادواره شهدا هنوز آمدن جناب آقای بشارتی قطعی نبوده و حتی چند روز قبل از آن نیز به استاندار مازندران جناب آقای مهندس طاهایی کتباً دستور داده بودند تا بجای ایشان در این مراسم شرکت کنند. همان نیمه شب، آن بزرگ قلعه سری به بنده تلفن زدند که آمدن آقای بشارتی قطعی است و با شورای اسلامی بالاده نسبت به بیان مشکلات مشترک منطقه دوسرشمار مشورت و نتیجه را به ایشان اعلام کنم. بنده نیز با اعضای شورای اسلامی بالاده مشورت کرده و ده مورد از مشکلات مشترک اهالی شش روستای منطقه را نوشته و صبح زود به روستای قلعه رفتم و با ایشان در میان گذاشتم و ایشان نیز کسی را به دنبال اعضای ستاد یادواره قلعه و پایین ده فرستادند تا برای دقایقی کوتاه به منزل ایشان آمده تا با خرد جمعی و اولویت بندی مشکلات، متنی که حاوی تقاضای اهالی روستاهای منطقه باشد را برای آقای بشارتی بنویسیم. با کمال تاسف از طرف اعضای ستاد یادواره شهدای قلعه و پایین ده پیغام رسید که « ما خودمان مشکلات را مطرح می کنیم و به کسی مربوط نیست ». این پیغام چون آب سردی بر بدن تب کرده ما برای بیان مشکلات ریز و درشت مردم منطقه برای مسئولی مملکتی بوده و شدیداً احساس کردیم که حق مردم محروم منطقه برای انتقال مشکلات شان به آقای بشارتی ادا نخواهد شد و چنین نیز شد.

متاسفانه ستاد یادواره قلعه و پایین ده قدر حضور آقای بشارتی و مسئولان رده بالای استان مازندران برای حل مشکلات مردم را ندانستند و فقط به بیان سه مشکل یعنی جاده، آب و خانه بهداشت بسنده کردند. همه به خوبی و با تمام وجودمان لمس می کنیم که مشکلات ما بسی فراتر از این سه مشکل است. جاده یکی از بسترهای توسعه است و نه هدف توسعه. حالا جاده آسفالت شد؛ با این جاده می خواهید چکار کنید؟ شاید بد نباشد برای جواب این پرسش به موارد ده گانه تقاضای شورای اسلامی بالاده به جناب آقای بشارتی اشاره کنم که در پایان مراسم کتباً تقدیم ایشان شد: الف. تسریع در بهسازی و آسفالت جاده های منتهی به منطقه دوسرشمار در مسیرهای فولادمحله و ایلال.  ب. ایجاد دهیاری برای توسعه عمرانی روستاهای منطقه.  پ. راه اندازی خانه بهداشت  ت. برطرف شدن قطع پیاپی برق سراسری منطقه.  ث. راه اندازی خانه بهداشت  ج. تامین آب شرب و بهسازی لوله کشی روستاها.  چ. بازسازی و رونق کشاورزی و دامداری، باغداری و … به روش های علمی و مدرن و راه اندازی صنایع وابسته.  ح. ایجاد تعاونی های صنایع دستی روستایی و کارگاه های خانگی.  خ. راه اندازی IT روستایی.  د. اهدای وام های خود اشتغالی در جهت بازگشت دوباره مردم مهاجر به روستاهای منطقه.  ذ. ساخت مجتمع های فرهنگی و ورزشی ( کتابخانه، سالن ورزشی و … ).

اگر در همان زمان دو سه ساعته تا برگزاری مراسم یادواره با اعضای شوراهای اسلامی و معتمدان روستاهای منطقه ( حتی به صورت تلفنی ) مشورت صورت می گرفت یقیناً بر تعداد این تقاضاها نیز افزوده می شد و چه بسا با طرح این مشکلات، نظر دولتمردان محترم و نیز مسئولان استان مازندران ( که در این یادواره نیز حضور داشتند ) به این منطقه تغییر کرده و دیگر منطقه ما را « خوش نشین » به حساب نیاورند. پس از مراسم وقتی آقای بشارتی به حیاط مسجد آمدند تعدادی از کشاورزان واوسری مشکلات خود از قبیل نداشتن آب کشاورزی و حفر چاه، نداشتن کود، نداشتن امکانات مکانیزه را به ایشان گفتند و ای کاش این مشکلات در یادواره و به صورت رسمی به آقای بشارتی گفته می شد تا ایشان نیز در این مورد دستور پیگیری صادر می کردند.

اینکه چرا اعضای ستاد یادواره قلعه و پایین ده خود را نماینده تام الاختیار مردم برای بیان مشکلات شش روستای منطقه قلمداد کرده و مشورت دیگران را به هیچ انگاشتند، جای سوال جدی دارد و لازم است تا به افکار عمومی پاسخی روشن داده شود. مشکلات منطقه دوسرشمار وابسته به هم است و ستاد یادواره این حق را ندارد تا از زاویه دید خود به مشکلات نگریسته و افکار عمومی به ویژه اعضای شوراهای اسلامی که نماینده رسمی روستاها می باشند را نادیده بگیرد.

این حق برای اعضای ستاد یادواره قلعه و پایین ده ( و هم چنین ستاد مرکزی یادواره شهدا ) محفوظ است که دلایل و جوابیه خود از این کار را به صورت کتبی برای سایت سادوا بفرستند.

۱۱ . در طی سال های گذشته هر ستادی برای تبلیغات یادواره شهدا، نام روستای خود را به عنوان « منطقه » بیان کرده است و هنوز بعد از ۲۹ سال، ستاد یادواره شهدا نتوانسته به یک جمع بندی برای انتخاب نامی مناسب برای این مراسم بزرگ دست بزند. در سال های نخستین برگزاری یادواره، نام شهید بهشتی بر آن نهاده شده بود و به مرور زمان این نام نیز حذف شد. در سال گذشته موضوع انتخاب نامی مناسب برای یادواره شهدا در جلسه هم اندیشی روستاهای منطقه دوسرشمار در تاریخ ۱۱/۴/۱۳۹۰ در دبستان شاهد نکا مطرح شد و از آنجاییکه انتخاب نام « امامزاده میرافضل » به جای نام رسمی و ثبت شده در وزارت کشور یعنی « منطقه دوسرشمار » ( شامل شش روستای بالاده، پایین ده، تیله بن، قلعه، میرافضل و واوسرنو ) با مخالفت های منطقی و جدی روبرو شده بود و از آنجایی که انتخاب نام یک امامزاده ( با همه اراداتی که به آن بزرگوار داریم ) مناسب یک منطقه جغرافیایی نمی باشد و از طرفی سی نفری که در قالب ستاد یادواره شهدا در آن نشست حضور داشتند قانوناً نمی توانند نماینده شش روستای منطقه باشند و برای تغییرات سیاسی منطقه دوسرشمار تصمیم بگیرند، نام « منطقه دوسرشمار » بر روی تمام تبلیغات مراسم شهدا ۱۳۹۰ بالاده نوشته شده بود. (مشروح مذاکرات سه ساعته این جلسه به صورت صوتی موجود است). در یادواره امسال اما در نامه ای که ستاد یادواره قلعه و پایین ده برای دعوت از جناب آقای بشارتی و به تاریخ ۱۱/۱۱/۱۳۹۰ نوشتند، نام منطقه را « امامزاده میرافضل » ذکر کردند که همین مسئله باعث ایجاد حساسیت های زیادی در بین مردم منطقه به ویژه اهالی بالاده شده است (که هنوز هم ادامه دارد) و نهایتاً با اعلام اینکه اشتباه تایپی! بوده، ماجرا به پایان رسید ( تصویر این نامه موجود است ) ولی در تبلیغات مراسم امسال قلعه، نام « منطقه دوسرشمار » حذف و فقط نام ۵ روستای منطقه آورده شده است.

بنر یادواره ۱۳۹۱ قلعه و پایین ده که بجای نام منطقه دوسرشمار، نام روستاها در آن نوشته شده است

در این زمینه لازم است یادآوری شود که طبق نقشه های رسمی تقسیمات سیاسی کشوری، نام منطقه، «دوسرشمار» می باشد. تاکید ما بر این نام بدین جهت است که هنوز در ستادهای روستاهایی مثل بالاده و واوسر و تیله بن و … افرادی مصرانه به دنبال جایگزینی نام « منطقه بالاده » و یا « منطقه واوسر » یا « منطقه امامزاده میرافضل » و … هستند که این موضوع در حال و آینده به موضوعی برای اختلافات غیر قابل تصور تبدیل خواهد شد. اینکه چه اصراری هست تا نام رسمی دوسرشمار به نامی مناقشه برانگیز و اختلاف انگیز تغییر یابد را نمی دانم! همه اینها ناشی از آن است که بعضی ها مراسم یادواره شهدا را به موضوعات دیگری که ربطی به این مراسم و آنها ندارد، ربط داده و خودسرانه تصمیم گیری می کنند.

بنر یادواره ۱۳۸۸ واوسر ( واوسرنو)  که نام منطقه واوسر در آن نوشته شده است

برای همه مردم منطقه دوسرشمار، نام و فضیلت های انسانی و کرامات معنوی امامزاده میرافضل تیله بن به عنوان یک شخصیت مذهبی قابل احترام می باشد ولی این دلیل نمی شود تا نامش برای منطقه ما هم استفاده شود. اگر بخشی از اهالی محترم روستای واوسر این نام را برای روستای تازه تاسیس « میرافضل » انتخاب کردند برای همه ما هم قابل احترام و پذیرش است و از قدیم نیز مردم منطقه دوسرشمار نام آن ناحیه ای که روستای میرافضل در آن ساحته شده را به همین نام می شناختند. لازم است به این نکته توجه جدی شود اینگونه برخوردهای هدف دار از سوی افرادی خاص در باره تغییر نام منطقه دوسرشمار به هر نامی دیگر که با احساسات مذهبی نیز آمیخته می شود، در نهایت به بروز عکس العمل های غیرقابل کنترلی منجر خواهد شد و مسئولیت آن پیشاپیش متوجه این افراد است.

بنر یادواره ۱۳۸۹ تیله بن که نام منطقه میرافضل چهاردانگه در آن نوشته شده است

پیشنهاد می شود که ستادهای یادواره شهدا که قرار است وحدت و یکپارچگی را در زیر پرچم شهدا بوجود آورند، درگیر اینگونه مسائل تفرقه برانگیز نشوند. منطقه دوسرشمار سال هاست  که اختلافات مرزی چراگاه های روستایی در آن وجود دارد و گاهی هم به زد و خورد و پاسگاه و دادگاه کشیده می شود و این موضوع می تواند آتش زیر خاکستر را شعله ور کند و از هم اکنون این اعتراض ها دیده می شود.

۱۲ .  در سی سال گذشته اجرای مراسم یادواره شهدا شامل چند آیتم مثل قرائت قرآن، مرثیه خوانی و سخنرانی بوده و کم کم اجرا و محتوای مراسم یادواره دچار یکنواختی شده است و پیشنهاد می شود تا با مشورت و همفکری، روش های کارآمد و جذاب دیگری در اجرای مراسم گنجانده شود و به نظر می رسد که منطقه ما ظرفیت های زیادی در این باره دارد. در این باره لازم دیدم تا یادداشت یکی از روحانیون محترم منطقه دوسرشمار را که سه سال پیش (۸/۴/۱۳۸۸) در وبلاگ گالباغ نوشته را بیان کنم: « حقیر همواره به مناسبت های مختلفی نگرانی های خود را نسبت به محتوای برنامه های یادواره شهدا که همه ساله بصورت یکنواخت و آنهم تکراری برگزار می شود به دوستان مسئول تذکراتی داشتم. ظاهراً نه تنها هیچ گونه توجهی نکردند با تمام ارادتی که نسبت به تمامی دوستان دارم متاسفانه بطور خود رأی و یک جانبه و بدون مشورت فعالیت هایی را دارند در حالی که در جمع همولایتی های ما عزیزانی با تجارب بالا در حیطه فعالیت های فرهنگی در سطح کشور وجود دارند که از آنان مشورتی اخذ نمی شود و تاکنون حتی یک نمونه از دستاوردهای بدست آمده این مراسم برای مردم ارائه نشده است. لذا جهت ماندگاری اهداف مراسم شهدا خواهشمند است از تک محوری و یک جانبه تصمیم گرفتن جداً اجتناب فرمایید. چرا که این تک محوری در دراز مدت به هدف اصلی یادواره شهدا صدمه مهلکی را وارد خواهد کرد که غیر قابل جبران خواهد بود ». ( نام این روحانی محفوظ است ).

۱۳ . در ایام نوروز امسال و در بازدید از خانواده های محترم شهدای منطقه دوسرشمار در روستای یکه توت بهشهر، پیشنهاد تدوین کتاب « فرهنگنامه شهدای منطقه دوسرشمار » را از طرف انجمن فرهنگی سادوای بالاده مطرح کردم و برای جمع آوری مطالب، عکسها، مصاحبه، ویرایش، صفحه آرایی و چاپ آن اعلام آمادگی کردم. از طرف یکی از اعضای ستاد یادواره واوسر تاکید شد که این طرح را در سایت سادوا منتشر کنید تا ما اعلام نظر کنیم. اکنون شش ماه از انتشار این پیشنهاد گذشته و هنوز اعلام نظری از سوی ستاد یادواره شهدا صورت نگرفته است و اگر اعلام نظری رسمی در این باره شود می توانیم امیدوار باشیم که در یکی دو سال آینده فرهنگنامه جامع شهدا را به چاپ برسانیم..  ( لینک خبر پیشنهاد تدوین کتاب «فرهنگ نامه شهدای منطقه دوسرشمار»)

۱۴ .  اکنون به یک نگرش خاص که در رابطه با شهدا و عمران و آبادانی منطقه وجود دارد گریزی هر چند از روی ناچاری می زنم و آن نگرش این است که بعضی ها مطرح کردن مشکلات مردم در مراسم یادواره شهدا را که پس از سی و سه سال از عمر پر برکت جمهوری اسلامی هم چنان در منطقه ما وجود دارد را مغایر با اهداف شهدا می دانند. آیا اگر ما مشکلات منطقه را برای مسئولانی که همواره در مراسم یادواره شهدا حضور دارند مطرح کنیم و آنان نیز این مشکلات را حل کنند، سوء استفاده از خون شهداست؟ مگر شهدا جان شان را دادند تا مردم دیارشان و از جمله خانواده هایشان در منطقه دوسرشمار از بیماری های ساده ای چون فشار خون و یا سکته بمیرند؟ و یا برای زدن یک آمپول باید کیلومترها راه بروند تا به مرکز درمانی برسند و اگر این مشکلات مردم حل شود پا گذاشتن روی خون شهداست؟ مگر شهدا در اهداف شان هدفی غیر از خدمت به خلق محروم خدا را داشتند؟ چرا ما نتوانسته ایم پس از ۲۹ سال برگزاری یادواره حتی یک پروژه عمرانی به نام شهدا در منطقه دوسرشمار بنا کنیم؟ چرا در تمام شش روستای منطقه دوسرشمار یک کارگاه آهنگری و یا نجاری، یک زمین ورزشی، یک کتابخانه، یک مرکز بهداشتی، یک شیشه بری، یک کارخانه کوچک لبنیاتی و … وجود ندارد؟

روح شهدای عزیز ما وقتی که برای وضع حمل یک زن جوان بالادهی، باید ایشان را با تراکتور و در هوای برفی و کولاکی و سرمای زیر صفر و پس از ۴ ساعت به مرکز درمانی فولادمحله برسانند، به راستی آزرده می شود. وقتی شهدا می بینند در همین یک ماه گذشته دو نفر از اهالی بالاده و پایین ده برای فشار خون و سکته مرده اند آزرده می شود. وقتی می بینند هیچ طرح عمرانی و یا رفاهی در زادگاه آنان از سوی دولت بنا نشده است، آزرده می شوند. وقتی می بینند …

از کسانی که این نوع تفکر را دارند درخواست می کنم به این پرسش ها جواب بدهند. اینکه همه ما در شهرهای خود پس از یک بیماری ساده به نزدیکترین مرکز مجهز درمانی مراجعه می کنیم و همه نوع امکانات رفاهی را در اختیار داریم دلیل نمی شود مشکلات منطقه را نادیده بگیریم و حرمت شهدا را بهانه کنیم تا پیشرفتی در این منطقه حاصل نشود. ۳۴ شهید گرانقدر دادیم و البته باید تاکنون ۳۴ پروژه ریز و درشت عمرانی در منطقه ما و برای آسایش مردم به ویژه اهالی مظلوم و محروم بومی ما ساخته می شد. اینکه مردم هر سال در مراسم شهدا چشم به راه لطف مسئولان ! برای بهبود شرایط زندگی شان هستند واقعاً زجرآور است. یادم نمی رود در مراسم یادواره شهدا ۱۳۸۹ تیله بن پیرمردی بیمار از اهالی روستای قلعه پشت تریبون قرار گرفته و از مسئولان عاجزانه درخواست حل مشکلات شان را داشت. آیا این برای ما گران نیست که هنوز اینگونه نسبت به شهدا بنگریم؟ این مردم مگر چه می خواهند که باید حرمت شهدا را برای ندادن امکانات به آنان بهانه کنید و آنان را در محرومیت بیشتر نگه دارید؟ حال شمایانی که اینگونه می اندیشید لطفاً خود را در قبال این مشکلات مردم محروم دیار ما مسئول بدانید و به این پرسش ها نیز پاسخ بدهید. 

۱۵٫ در سال های طولانی گذشته ستادهای یادواره شهدا به یک فرهنگ سازی بسیار خوبی دست زده اند و آن برنامه بازدید از خانواده های معظم شهدا در نوروز هر سال می باشد. این دید و بازدیدها عمیقاً باعث خوشحالی خانواده های محترم شهدا شده و عاملی برای همفکری و تبادل نظر بین بازدید کنندگان و آنان می شود. جا دارد تا این سنت نیکو برای شرکت دیگر کسانی که برای این برنامه اعلام آمادگی کرده اند نیز برنامه ریزی و اطلاع رسانی شود.

۱۶٫ از ستادهای یادواره شهدا درخواست دارم تا اطلاعات و اخبار و عکس های مربوط به شهدا ( زندگینامه و وصیت نامه، برنامه بازدید از خانواده های شهدا، یادواره شهدا و جلسات آن، قبور شهدا، خانواده های شهدا و …. ) را برای درج در سایت گالباغ در اختیار این سایت قرار بدهند. ما انتظار همکاری بیشتر از ستادهای یادواره شهدا با این سایت را داریم و از اینکه در ۴ سالی که از عمر این سایت می گذرد همکاری چندانی با آن صورت نگرفته است، گلایه داریم.

………………………………………………………….

امیدوارم همه ما به ویژه اعضای ستادهای یادواره شهدای روستاهای منطقه دوسرشمار که در سی سال گذشته همواره برای اعتلای نام شهدا و زنده نگه داشتن یاد و خاطره آنها زحمات زیادی کشیدند، به این گونه نقدها ( که خود حاصل جمع آوری خرده نقدها و انتقادات پراکنده دیگران نیز هست) به منزله یک روش دلسوزانه در بهتر برگزار کردن محتوای یادواره شهدا در سال های آینده نگریسته و زمینه نقد و گفت و گو را در بین مردم فراهم کرده و از مردم برای بهبود امور یاری بخواهیم.

خداوند بزرگ را شاکرم که ۳۴ شهید گلگون کفن را چون چراغی فروزان در شب تاریک کفر و جهل امروز جهان، بر ما ارزانی داشته و این مردم بزرگوار و محروم را قدردان آنها گردانیده است و بذر مهربانی و برادری را در دل های پر از صداقت آنها پاشیده و اتحاد و همدلی را برای آنان به ارمغان آورده است.

از همه خوانندگان گرامی و ستادهای یادواره شهدای شش روستای منطقه دوسرشمار تقاضای اعلام نظر و یا نقد این یادداشت را داشته و معتقدم با اینگونه نقدها به تعمیق همدلی و دوستی  در بین مردم و برطرف کردن کاستی های یادواره شهدا کمک خواهد شد. انشاء الله.

با احترام/ عین اله آزموده/ مدیر انجمن فرهنگی سادوای بالاده ۲۲/۵/۱۳۹۱

مطالب مرتبط ………………………………………………………………….

نقدی بر یادواره شهدای منطقه دوسرشمار / قسمت اول/ عین اله آزموده

نقدی بر یادواره شهدای منطقه دوسرشمار / قسمت دوم/ عین اله آزموده

یادواره شهدا و چند نظر و پیشنهاد  ۱۴/۵/۱۳۸۸ / عین اله آزموده

گفت و گوی اختصاصی وبلاگ سادوا با یاسر خاسب جوان نمونه و موفق بالاده ۳۱/۱/۱۳۸۸

یادی از مردان با صفای کوهستان البرز / به مناسبت هفته دفاع مقدس  ۱/۷/۱۳۸۸

یادی از گالباغ / مقاله ای به قلم فرزند شهید ۲۹/۳/۱۳۹۰

پاسخی به دل نوشته ی یادگار شهید / نویسنده: رزمنده ای از روستای بالاده

تحلیلی بر یادواره شهدای منطقه و حواشی آن در سال ۱۳۹۱ / سادتی تیله بنی

 گزارش تصویری بیست و هشتمین یادواره شهدای در بالاده ۱۳۹۰

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۱ شهریور ۱۳۹۱
entry نظرات دیگران در مورد این مطلب

واقعا جای تاسف دارد که یک عده دم از فرهنگ شهدا می زنند حتی ابتدایی ترین هدف آنان را که همان همدلی و مودت بین مردم منطقه بود را زیر پا گذاشته اند. پس بنده بیراه نگفتم که بعضی از این دوستان بدنبال منافع شخصی خودشان هستند و با مراسم شهدا تنها اهداف شان را استتار می کنند. برای همین نفاق و کینه می باشد که مسئولین سوء استفاده کرده حتی از کمترین امکانات محروم هستیم

به نام خدا
با عرض سلام و ادب واحترام
ابتدا به عرض برسانم که پس از خواندن دل نوشته شما، میخواستم سکوت کنم و حرفی نزنم و لب به شکایت باز نکنم. اما فکر کردم که اگر حرفم را نزنم در واقع ابتدا به خودم خیانت کردم. پس حرفهایم را میزنم تا بقیه جواب قانع کننده ای به ما بدهند:
۱- همه دوستان و همه مردم وقتی به یک اداره ای وارد می شوند و سر و کارشان به یک اداره می افتد ابتدا به دنبال یک آشنایی یا با واسطه به دنبال یک آشنا میگردند تا پیچ و خم امور اداری را در سریعترین زمان و با حداقل هزینه و وقت طی کنند. کما اینکه خودم بارها در اداره ای که کار می کنم شاهد آن بودم که افرادی به من مراجعه می کنند که تا قبل از آن حتی جواب سلام من را هم نمی دادند اما همینکه به اداره ام در خارج از شیفت کاری من هم می آمدند خودشان را از بستگان و دوستان نزدیک من معرفی می کردند. هر چند که از نظر من همه باید از بهترین امکانات به بهترین صورت و سریعترین زمان ممکن استفاده نمایند و اینک با این شرایط بوروکراسی حاکم، افرادی از منطقه پیدا می شوند که خودشان را ولی نعمت مردم دانسته و از وجود افرادی مثل آقای بشارتی هیچ گونه استفاده ای نمیکنند. وقتی صحبت از استفاده می شود خدای ناکرده سوء استفاده قلمداد نشود. منظور این است که واقعا شأن و منزلت مردم ما بسیار بیشتر از آن است که ما، در زمانی که همه به دنبال امکانات رفاهی خاص می گردند ما هنوز به دنبال حداقل ها باشیم و این با توجه به پتانسیلی که مردم منطقه دارند خیلی گران تمام شده و می شود. دو خانواده با وجود حداقل امکانات در منطقه می توانستند وجود عزیزانشان را در زندگی خود حفظ کنند اما متاسفانه با یکسری خودسری افرادی به ظاهر دلسوز، در عزای عزیزانشان نشسته اند و این می تواند تکرار داشته باشد. واقعا نمی دانم که آنها نمی دانند و یا نمی خواهند بدانند که قرآن مجید بارها به مشورت و اذهان عمومی سفارش کرده است. پیامبر باعلم فوق بشری خود با مردم به شور می نشست ما که جای خود داریم …
۲- در کجای قانون نوشته شده که استفاده از نام شهدا، سوءاستفاده است. اگر اینگونه است چرا همان افرادی که خود را پیرو خط شهدا می دانند در معرفی های خود نام های شهدایی را که به قبایل آنها مربوط می شوند را به زبان جاری میکنند. چرا در نامگذاری کوچه های میرافضل و منطقه نام شهدا را گذاشته اند چرا به این فکر نکردند که خدای نکرده ممکن است در یکی از این کوچه هایی که اسم شهدا روی آن گذاشته شده کار خلاف اخلاق و یا خلاف شرعی انجام بگیرد و در اذهان عمومی بگویند که کوچه فلان شهید بوده که … من واقعاً این گونه طرز فکرها را نمی توانم درک کنم یا خودم مشکل دارم و یا شاید افق دید بعضی ها تا نوک بینی انهاست .
۳- متاسفانه قبلا عرض کردم که اگر کم نگفته باشم مردم منطقه ما الحمدالله یک من Yek Men تشریف دارند و شاید در کلامشان شورا تعریف نشده است.
۴- هر حرفی که گفته می شود و دهان به دهان می گردد یک گوینده یا یک ذهن اولیه ای آن را ساخته است و اینکه نام منطقه دوسرشمار به میرافضل در حال تغییر !!!!است هم حتماً یک اولیه ای دارد و فکر می کنم که باید آن فرد اولی ابتدا پیدا شده و در مورد این تغییر پاسخگو باشد.
اگر من جای او بودم یقیناً جرأت آنرا داشتم که از حرفی که کل اذهان را به چالش کشانده دفاع کنم و یا عذرخواهی کنم.
آقای آزموده! تا بوده همین بوده و همیشه مازنی ها ضرب المثلهایی را می گویند که به تنهایی خود دایره المعارفی است: اسم احمد شکم ممد و یا

فقط از شما درخواستی دارم و اینکه: در برابر ناملایمات ترک دیار و فرار بر قرار را ترجیح ندهید. ما در کنار شما قدر ییلاق خوش نشین خودمان را بهتر و بهتر میدانیم و چیزی که به بچه های ما می رسد میهن دوستی است که از هر چیزی گران بهاتر است. درود بر شما و همه راست قامتان.

انجمن فرهنگی سادوا گفت

یادداشت زیر را جناب حجت الاسلام صادقعلی توبه بالادهی در سایت دوسرشمار نوشته اند و عیناً در اینجا نقل می شود:

جناب آقای آزموده سلام علیکم
چنانچه مستحضرید مراسم یادواره امسال دارای ضعفهای فراوانی بود که بالاختصار باستحضار میرساند :
الف) عدم تسلط مجری محترم برنامه در مدیریت کردن برنامه هایی که از قبل در نظر گرفته بودند
ب) حذف منبر در مراسم که (در صورت تکرار آن) ضربه مهلکی به اهداف یادواره خواهد زد
ج) ضعف شدید سیستم صوتی بیرون مسجد قلعه
د) نداشتن انتظامات مخصوصاً در حسینیه در موقع اقامه نماز جماعت با توجه باینکه اقامه جماعت در بین خواهران به عهده حقیر گذاشته بودند با توجه به جمعیت کثیر خواهران شرکت کننده در نماز جماعت حتی نتوانستند فردی را جهت مکبر در نظر بگیرند که قطع به یقین مگر تعداد چند نفر بقیه خواهران امکان شرکت در نماز را نداشتند
ه) استفاده از ظروف یکبار مصرف در مراسم که تهدید جدی به طبیعت بکر منطقه می باشد و به فراموشی سپردن سنتهای گذشته در برنامه های پذیرایی
و) با توجه باینکه اهداف اصلی شهدا و یادواره آنان اقامه منبر و نماز می باشد متاسفانه بدلیل عدم مشورت دوستان اعضای ستاد قلعه و پایین ده با دیگران و اعمال تک محوری باعث شد که در یادواره شهدای امسال این دو اصل مجهور شوند
در خاتمه ضمن تقدیر و تشکر از اهالی فهیم و متدین منطقه خاصه روستاهای قلعه و پایین در برگزاری یادواره امید واثق دارم که دوستان از نقد برنامه دلگیر نشوند و از همین الان برای یادواره سال آینده برنامه ریزی داشته باشیم و با همفکری همدیگر به کمک اعضای محترم و خدوم ستاد یادواره بشتابیم.
دوام توفیقات شما را از خدای سبحان مسئلت دارم
………………………………………………..
سادوا: جناب آقای توبه عزیز سلام علیکم. از اینکه گوشه ای از کاستی های یادواره قلعه را بیان فرمودید جای سپاسگزاری دارد. به ویژه در رابطه با حذف منبر و مشکلات نماز جماعت خواهران.
از اینکه بنده به این موارد اشاره نکرده ام یکی مطلع نبودن از این موضوعات بوده و دیگر اینکه نقد بنده بیشتر متوجه برنامه ریزی و مدیریت مراسم یادواره ها بوده است که این موارد نیز جزء آن می باشد و امیدوارم دوستان دیگر که این مطالب را می خوانند نیز برای بهتر برگزار شدن یادواره های بعدی نقطه نظرات خود را بنویسند.

یک رزمنده بالادهی گفت

درد دل های شما آقای آزموده خیلی برایم سنگین بوده. کاش این دوستان قلعه و پایین ده و دیگر دوستان یادواره ها خود را همه کاره شهدا ندانند و این را بدانند که این یک مسئولیت هست که امروز به آنها سپرده شده و اگر دل رزمندگانی چون شما که سال هاست در این زمینه زحمت کشیدید را بشکنند فردا باید جوابگو باشند. مگر شما رزمندگان همان همسنگران دیروز شهدا نیستید که ما امروز باید شماها را یادگاران هشت سال دفاع مقدس بدانیم؟ پس دلیل این بی مهری ها و برخوردهای قهری چیست؟
………………………………………..
سادوا: سلام بر رزمنده عزیز بالادهی. از یادداشت شما سپاسگزارم. دل امثال من با این برخوردهای دوستانه نمی شکند. با شما موافقم که مسئولیت برگزاری یادواره، خود دارای مسئولیت سنگین تری هست و امیدوارم هر کسی که پای در این وادی می گذارد موفق و سربلند از این مسئولیت بیرون بیاید و پیش شهدا رو سفید باشد.

جان برار بشناسته ” کیونی کِرگ ره شال بَوردِه نا کیونی کیونی بیه ” لازم است که هی اشاره به مراسم امسال قلعه نکنید بر تمام یادواره ها نقدهایی وارد است و این گونه نقدها بر یادواره امسال نه تنها هیج گونه تاثیری ندارد بلکه شائبه غرض ورزی را در خاطر بعضی ها تداعی می کند. شما فکر می کنید مراسم سال گذشته که خودتان دست اندر کار آن بوده اید از بهترین یادواره ها بوده !!!
برار اگه اِتّا گُوال دوج مَردِم رِه زَندِه اِتّا دَرزن خادِر رِه بَزن!!!
…………………………………………
سادوا: امید که از ما دلگیر نشده باشید. مراسم امسال قلعه را بخاطر اینکه می بایستی از همه بهتر باشد ولی ایراداتی داشت ( که بعضی از آنها را برشمردم) بیشتر به چشم می آید. در مراسم پارسال بالاده نیز ایراداتی وجود داشت که هنوز هم باعث ناراحتی عده ای از مردم و حتی بعضی از خانواده های محترم شهدا است. اگر در بخش تبلیغات مراسم پارسال بالاده ایراداتی وجود داشته باشید و آن را بیان کنید بنده حتماً جوابگو خواهم بود ولی دیگر امور مربوط به یادواره را به دوستان ستاد بالاده منتقل می کنم تا جواب بدهند.

سلام و درود بر آقای آزموده عزیز٫ درود می فرستم بر شما که در طول ۲۹ سال از برگزاری یادواره، یک نقد جامع بر عملکرد آن نوشته اید و زوایای گوناگون آن را بررسی کردید. کارهای مثبت را تشویق و کارهای دارای ایراد را نقد کردید. حال این دوستان ستادها و این نقد و جواب آنها.
اجر همه کسانی که برای یادواره ها زحمت کشیدند و آنهایی که الان دیگر در بین ما نیستند با شهدا.

بگذار ناشناس بمانم گفت

با سلام مجدد بر برادر بزرگوار آزموده عزیز و سلام بر همه مردم خوب و فهیم دوسرشمار و همه منتقدین فهیم
نقدها را خواندیم همه به حق وارد بود حتی داد جناب شیخ توبه را هم در آوردید ببینید هر شخص از منظر دید و تخصص خود به موضوع نگاه میکند و ایراداتی که آقای توبه بیان کردند شاید اصلاً به ذهن ما هم نمی رسید و ممنون از جناب شیخ توبه عزیز که ضمن انتقاد به مشکلات منبر و نماز به محیط زیست هم توجه دارند و عمیقاً از ایشان به دلیل توجه به مسائل محیط زیست تقدیر و تشکر داریم. چیزی که مردم و دوستان در انجمن های فرهنگی بارها بازگو کردند و به گوش هیچ شنونده ای ننشست باید از همه طیف ها کمک بگیریم از مهندس و دکتر و مردم عادی و گرافیست و آشپز و … که تمام تخصص های قید شده در منطقه به وفور پیدا میشوند. متاسفانه بعضی از دوستان نقد را با تخریب اشتباه گرفتند و دچار نوعی بیماری شدند که هیچ نقدی به مزاج آنها سازگار نیست و خود را قیم و تصمیم گیرنده مردم میدانند. بگذاریم همه در نظر خواهی شرکت کنند و بهترین تصمیم گرفته شود مگر ۱۰ نفر میتوانند برای ۶ روستا تصمیم بگیرند؟ بهتر است دوستان ستاد یادواره پشت ستاد سنگر نگیرند و جز ۱۰ نفر بقیه را بداخل سنگرشان راه بدهند و بقیه را غیر خودی ننامند.

با سلام. مختصر و مفید عرض کنم برخی نقدها وارد است ولی آنچه موجب بهره برداری بهتر از مراسم یادواره می شود برنامه های جنبی ای است که برای جوانان برقرار می شود. لذا باید بر روی آن مسائل تاکید کرد. مانند مسابقه کتاب خوانی، نقاشی کودکان، پیاده روی عمومی و …
حضور مسئولین مایه دلگرمی است اما آنچه مهمتر است پیگیری مصوبات می باشد. بعد از اتمام مراسم باید ستاد پیگیری مصوبات یادواره تشکیل می شد تا مصوبات و یا قولهای مسئولین ابتر نماند.

علی عبدی واوسری گفت

باسلام خدمت جناب آزموده
۱- در اینکه یک نام واحد برای این یادواره باید ثبت شود و مورد قبول همه مردم منطقه باشد (واوسر, بالاده , پایین ده , قلعه و تیه لبن ) باشد هچ شکی نیست ولی بنده که متولد سال ۱۳۶۳ هستم عبارت (منطقه دوسرشمار) را اولین بار از این سایت می شنوم. البته اصراری هم به نام های دیگر ندارم مثلا (منطقه امامزاده میرافضل)
۲-همواره کارهایی که برای عموم انجام می شود مورد انتقاد منتقدین قرار می گیرد که باعث ارتقاء کیفیت می شود (البته انتقاد های سازنده)
۳- در مورد مرکز درمانی باید بگویم : جانا سخن از زبان ما می گویی.
و در آخر تشکر از باریک بینی شما.
…………………………………………….
سادوا: جناب آقای عبدی سلام.
۱ . ما هم امیدواریم انتخاب نام برای یادواره باعث بروز اختلاف بین این روستاها نشود.
نام دوسرشمار در تقسیمات کشوری به ۵ روستای بالاده، پایین ده، تیله بن، قلعه و واوسر گفته می شود که در نقشه های رسمی نیز وجود دارد و به دلیل بروز اختلافات شدید جهت انتخاب نام امامزاده میرافضل بجای دوسرشمار، ما همچنان مصر به بکار بردن این نام رسمی بجای هر نام دیگری هستیم. انتخاب نام میرافضل بجای دوسرشمار با مخالفت های فراوانی در بین اهالی و فرهنگ دوستان و مجازی نویسان روبرو شده است و دلیل قانع کننده ای ارائه نشده که چرا این نام پیشنهاد شده و با وجود بروز اختلافات شدید، عده ای بر آن پافشاری می کنند.
۲ . نمی دانم چرا در منطقه ما همیشه کار کردن برای عموم با انتقاد همراه هست؟ هر کس هر کاری می خواهد بکند با هزار جور مشکل روبرو می شود. باید ریشه این مشکل را پیدا کرد و آن را خشکاند تا پس از این همه اهالی به ویژه نخبگان و افراد دلسوز بدون ترس و واهمه از انتقادهای واهی و تهمت و تهدید برای مردم کار کنند و باعث آبادانی منطقه دوسرشمار شوند.
۳٫ ساخت خانه بهداشت یا درمانگاه در کنار دبستان بالاده با اهدای زمین توسط اهالی بالاده شروع شده و امیدواریم هرچه زودتر به نتیجه برسد.