نقدی بر یادواره شهدای منطقه دوسرشمار / قسمت اول / عین اله آزموده / حدود یک ماه از برگزاری بیست و نهمین یاداواره شهدای منطقه دوسرشمار به میزبانی روستاهای قلعه و پایین ده گذشته است و کم کم میزبان بعدی یعنی روستای واوسر ( در مسجد میرافضل ) خود را برای برنامه ریزی و برگزاری سی امین یادواره شهدا آماده می کند. در سال های اخیر به ویژه از سال ۱۳۸۵ تاکنون که در همه مراسم یادواره  شهدا حضور داشتم، همواره نکاتی را به عنوان نقد و پیشنهاد در ذهن خود مرور می کردم و گاهی این نکات را برای اعضای ستادهای یادواره به صورت شفاهی و یا به صورت کتبی در سایت سادوا منتشر و بازگو کردم و به دنبال راهی برای افزودن غنای محتوایی و اجرایی مراسم بودم.

سال ۱۳۸۶ که مراسم یادواره در بالاده برگزار شده بود اینجانب در بخش تبلیغات همکاری کردم و این توفیق را داشتم که برای اولین بار تمثال مبارک شهدا و همچنین طرح جایگاه سخنرانی را با ایده ای جدید و متفاوت از آنچه تاکنون بوده، طراحی و بر روی بنر چاپ کنم. این طرح ها امروزه به جزیی از فرهنگ تصویری یادواره های شهدای منطقه دوسرشمار ( روستاهای بالاده، پایین ده، تیله بن، قلعه، میرافضل و واوسرنو بخش چهاردانگه ساری) تبدیل شده است.

نقد خود را بر جنبه های مختلف یادواره شهدا در سال های گذشته آغاز می کنم و هدف از این نقد، بیان نارسایی هایی است که از نظر برگزار کنندگان این مراسم کمتر بدان توجه و پرداخته شده و به هیچ وجه هدفم نادیده گرفتن تلاش صادقانه این عزیزان و تخریب و خدشه دار کردن زحمات آنها نیست و انتظار دارم که مسئولان محترم ستادهای یادواره روستاهای مذکور و سایر عزیزان دست به قلم و نقاد و نیز خانواده های گرامی شهدا در این بحث وارد شده و نسبت به بهتر برگزار شدن این مراسم در سال های آینده هم اندیشی کنند. این را بپذیریم که اجرای چنین مراسم بزرگی آن هم هر سال در یک روستا، کاری قابل ستایش و البته دارای ایراداتی نیز هست. اگر ایرادات گفته نشود، کم کم تبدیل به یک هنجار و قابل تکرار شده و مشکل بتوان آن را در آینده به مسیر مطلوب تری هدایت کرد.

۱ . حدود سی سال است که این مراسم در ناحیه ای کوهستانی و دور دست در استان مازندران برگزار می شود و به گمانم در ایران جزو اولین ها باشیم. تهیه و تدارک امکانات رفاهی برای پذیرایی از مهمانان این مراسم که سال به سال بر تعداد آنها افزوده می شود، کاری بسیار دشوار و سخت می باشد. برگزاری چنین مراسم بزرگی برای ۳۴ شهید منطقه کاری بس بزرگ و همواره قابل ستایش و تقدیر است. گاهی (البته به زعم کسانی) مشکلات و کاستی هایی در پذیرایی وجود دارد که مردم بزرگوار و مهمانان گرامی برای ارج نهادن به مقام والای شهدا، از آن چشم پوشی می کنند و اصلاً نیاز به نقد و بیان نیست.

۲ . در سه دهه گذشته تا جایی که بنده مشاهده می کنم، یک « ستاد مرکزی » برای  مدیریت و سیاست گذاری متمرکز امور یادواره شهدا وجود نداشته و این ایراد اساسی به برگزار کنندکان یادواره وارد است که چرا تاکنون به یک سیاست گذاری منسجم برای بهتر شدن امور اجرایی یادوراه، نحوه تامین هزینه های مالی، تبلیغات حرفه ای، انتخاب سخنرانان و هم چنین بهره مندی مردم از امکانات رفاهی و پیشرفت و عمران و آبادانی به برکت خون های پاک فرزندان شان نرسیده اید؟

اینگونه که مشاهده می شود ستاد یادوراه هر روستا به صورت مستقل برنامه ریزی و تصمیم گیری کرده و هر ساله به تجربه هایی تازه که با ایراداتی همراه بوده و انتقاداتی را نیز به دنبال دارد، دست می زنند. تا جایی که گاهی از کنار و گوشه انتقادهایی از مردم و روحانیون و حتی خانواده های معظم شهدا نیز در باره مراسم یادواره شنیده می شود.

به عنوان نمونه در مراسم ۱۳۸۶ بالاده، شهید محمد قاسم پور ( از طایفه توبه بالاده ) رسماً به عنوان یکی از شهدای بالاده و منطقه دوسرشمار اعلام شده و خانواده آن شهید نیز در آن مراسم حضور داشتند ولی در مراسم ۱۳۸۷ قلعه، نام این شهید حذف و نام و تصویر شهید فلاح ( داماد شهید ولی کاردگر ) بجای ایشان آورده شد و با اعتراض شدید تعدادی از رزمندگان و جانبازان بالادهی نسبت به حذف نام شهید قاسم پور در شب قبل از برگزاری مراسم، اعضای ستاد قلعه ناچار به آوردن نام شهید قاسم پور در مراسم شدند! جالب است که در مراسم ۱۳۸۸ در واوسرنو نیز نام و عکس شهید قاسم پور دیده نمی شود. در مراسم ۱۳۸۹ تیله بن نیز نام و تصویر شهید قاسم پور در فهرست شهدای منطقه دیده نمی شود! در مراسم ۱۳۹۰ بالاده نام شهید فلاح حذف و نام و تصویر شهید قاسم پور در تبلیغات گنجانده شد. جای تاسف دارد که در مراسم سال ۱۳۸۶ با حضور خانواده شهید قاسم پور، فرزندشان به عنوان شهید بالاده معرفی می شود ولی در مراسم سال های بعد که خانواده آن شهید نیز حضور داشتند، نام فرزند شهیدشان از فهرست شهدای منطقه دوسرشمار حذف می شود! شاید اگر از بازخورد این تصمیمات در بین خانواده های محترم شهدای مذکور با خبر می شدیم به عمق تاسف ما نیز افزوده می شد. موارد دیگری از اینگونه ناهماهنگی و رد تصمیمات یک ستاد توسط ستادی دیگر وجود دارد که در قسمت های بعدی نقد به آنها نیز اشاره خواهد شد.

آیا این روش، نشان از عدم هماهنگی بین ستادهای روستاهای منطقه نیست که اینگونه حذف و اضافه ها برای شهدا صورت می گیرد؟ 

پیشنهاد این است که سیاست گذاری و نحوه برنامه ریزی یادواره به مدیریت واحدی سپرده شود تا بازده بسیار بهتری داشته و صرف نیروی انسانی و سرمایه مالی کمتری را به همراه داشته باشد و تجربه های سال های گذشته نیز به عنوان گنجینه ای ارزشمند در سال های آینده مورد استفاده قرار بگیرد. برای نیل به این منظور، می توان در یک نشست عمومی، افرادی با تجربه و با تخصص گوناگون را برای یک دوره ۴ ساله به عنوان اعضای مرکزی این ستاد انتخاب کرده و برنامه ریزی و مدیریت علمی این مراسم را به آنها سپرد و از آنان گزارش کار خواسته شود. از نظرات دیگرانی که عضو ستاد نیستند و یا کسانی که در امور مرتبط با یادوراه متخصص بوده و تاکنون برای همکاری از آنها دعوت نشده است، استفاده کرد.

۳ . ستاد یادواره شهدای منطقه دوسرشمار در طول ۲۹ سال گذشته بدون لوگو ( نشانه ) بوده است. در سال گذشته ستاد یادواره شهدای بالاده اقدام به سفارش طراحی لوگو و سربرگ و پاکت نامه کرده و لوگویی ملهم از نمادهای ایثار و شهادت و نماد ۵ روستای منطقه طراحی و مورد استفاده قرار گرفت و انتظار بر این بود که این لوگو در مراسم امسال هم برای تبلیغات به کار برده شود ( که چنین نشد ) و این نشان از نداشتن یک مدیریت جامع و متمرکز در ستادهای یادواره شهدا می باشد. در عرصه هویت اداری، لوگو یا نشانه را به عنوان اصلی ترین نماد هویتی یک تشکل و یا سازمان و نهاد می دانند که به عنوان یک تصویر معناگرا در ذهن ها باقی مانده و به سمبل تبدیل شده و کارکردهای بصری و ارتباطی ویژه خود را دارا می باشد. حال چگونه است که نهادی با ۲۹ سال سابقه فعالیت مستمر و پرکار، لوگو نداشته و یا از لوگوی طراحی شده فقط برای یک بار استفاده کرده و آن را کنار می گذارد؟  

لوگوی ستاد یادواره شهدای منطقه دوسرشمار که در سال ۱۳۹۰ برای ستاد یادواره بالاده طراحی شد. در این طرح رنگ های پرچم ایران، گل لاله، پرنده و ۵ بال به نشانه ۵ روستای منطقه آورده شده است

۴ . تبلیغات یادواره شهدا بخشی از هویت بصری این مراسم بزرگ هست که سال هاست مورد بی توجهی قرار گرفته است. انتظار بر این بوده که مدیریت هنری واحدی در ستاد یادواره شهدای منطقه دوسرشمار شکل بگیرد و این مدیریت، تمامی امور مربوط به سیاست گذاری، طراحی و چاپ تبلیغات محیطی، مولتی مدیا، رسانه های صوتی و تصویری، اینترنت و … را انجام بدهد. متاسفانه هر ساله شاهد بعضی از تبلیغات بسیار سبک و کم محتوا و با روش های قدیمی برای شهدا هستیم که با اندکی مشورت از افراد متخصص می توان آن را به نحوی شایسته تر انجام داد. لازم است یادآوری کنم که امروزه، تبلیغات محیطی و جشنواره ای ( در اینجا یادواره ای ) یکی از حرفه ای ترین رشته های ارتباطات می باشد و دارای مدیریت هنری قوی و تیم اجرایی کار کشته ای بوده و به دنبال خلق روش های جدید و تاثیرگذار در رساندن پیام به مخاطب را دنبال می کند.

 اکنون ببینیم که روش تبلیغ در یادواره های گذشته چگونه بوده و چه تاثیری بر مخاطبان داشته است. به وضوح مشخص است که جز ستاد یادواره شهدای بالاده که در دو دوره قبلی ( سال ۱۳۸۶ و ۱۳۹۰ ) به تبلیغاتی حرفه ای روی آورده، بقیه ستادها این روش را دنبال نکرده و در تبلیغات مراسم شهدا ضعیف عمل کرده اند. تبلیغات فقط چاپ چند تا بنر و نصب پرچم و نوشتن شعار بر روی سنگ های کنار جاده نیست بلکه بکارگیری روش های نوینی است که با شناخت درست کارکردهای هر رسانه، بهره ای خاص در جهت رسیدن به هدفی خاص را دنبال می کند. 

این روش تبلیغات ستاد یادواره قلعه در سال ۱۳۹۱ آن هم برای عزیزانی چون شهدا اصلاً برازنده نیست. شاید فردا دیگران هم ترغیب شوند و پیام های تجاری و شخصی را بر روی سنگ های منطقه ما بنویسند! / حاشیه جاده واوسر

در یادواره امسال که در روستای قلعه برگزار شده، در نگاه اول آشفتگی شدید تصویری فضای روستا و محوطه و مسیر برگزاری مراسم شهدا و حتی داخل صحن مسجد را کاملاً در سیطره خود قرار داده بود. تا جایی که از میان این همه تبلیغ جوراجور از بنر و پارچه نویسی گرفته تا نصب پرچم های رنگارنگ، تکلیف مخاطب از دیدن انبوه این تبلیغات مشخص نبوده که بالاخره کدامیک از این پیام های از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است. اساس تبلیغات بر این مَثل استوار است که « کم گوی و گزیده گوی چون دُر » اما وقتی زیاده گویی شود تبدیل به همهمه می شود و اصل پیام نامفهوم شده و درک درستی از پیام به مخاطب نمی رسد و عملاً اینگونه تبلیغات سال هاست از رده خارج شده است.

ابتکاری بدون شرح در تبلیغات ستاد یادواره قلعه در سال ۱۳۹۱ / تیله بن دره

تبلیغات مراسم سال ۱۳۹۰ بالاده که توسط انجمن فرهنگی سادوای بالاه مدیریت شده بود، چه در داخل تکیه و چه در محیط بیرونی آن ،با بهره گیری از حداقل عناصر تبلیغی فضایی مناسب برای مخاطب فراهم شده بود و جا دارد در اینجا از مسئولان ستاد یادواره شهدای بالاده بخاطر توجه به تبلیغات حرفه ای و ساماندهی فرهنگی یادوراه سپاسگزاری کنم. 

بخشی از تبلیغات محیطی ستاد یادواره بالاده در سال ۱۳۸۶ و ۱۳۹۰ که دارای انسجام می باشد

این نقد ادامه دارد ….

چنانچه خوانندگان گرامی و هم چنین اعضای ستادهای یادواره شهدای منطقه دوسرشمار دیدگاه خود را در باره این مطلب و مراسم یادواره شهدا (به صورت مستند) بنویسند، حتماً در ادامه نقدها از آنها استفاده خواهد شد.

مطالب مرتبط ………………………………………………………………….

نقدی بر یادواره شهدای منطقه دوسرشمار / قسمت دوم/ عین اله آزموده

نقدی بر یادواره شهدای منطقه دوسرشمار / قسمت سوم/ عین اله آزموده

یادواره شهدا و چند نظر و پیشنهاد  ۱۴/۵/۱۳۸۸ / عین اله آزموده

یادی از مردان با صفای کوهستان البرز / به مناسبت هفته دفاع مقدس  ۱/۷/۱۳۸۸

یادی از گالباغ / مقاله ای به قلم فرزند شهید ۲۹/۳/۱۳۹۰

پاسخی به دل نوشته ی یادگار شهید / نویسنده: رزمنده ای از روستای بالاده

تحلیلی بر یادواره شهدای منطقه و حواشی آن در سال ۱۳۹۱/ سادتی تیله بنی

 گزارش تصویری بیست و هشتمین یادواره شهدای در بالاده ۱۳۹۰

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۲۳ مرداد ۱۳۹۱
entry نظرات دیگران در مورد این مطلب

خیلی خوب است و به نکات فنی و ظریفی اشاره شده است. به نظر اینجانب باید اهل قلم نقدهای منطقی را طوری بیان نمایند، که در پی اثبات واقعیت و حقیقت امر باشیم نه اینکه نظر خودمان را به طرف ثابت کنیم. اگر بتوانیم افکار و اندیشه ها را متوجه به اصل واقعیات نماییم، خودبخود اعمال و افعال افراد به سمت و سوی درست و حقیقت رهنمون می شود و پس از سی سال دیگر تکرار مکررات نداریم بلکه طرحی نو و درست، منطبق با واقعیت های اجتماعی در افکنده می شود چونکه دیدگاه تغییر کرده. به امید آن روز٫

سلام و درود بر آقای آزموده . تا اینجای نقد نشون دادین که واقعیات را به خوبی موشکافی و نقد می کنین و امیدوارم در باره هزینه های مالی خرج شده از آغاز یادواره ها تاکنون هم بنویسین که چقدر بوده و بجای اینکه این مبلغ هنگفت را صرف عمران و آبادانی روستاهامون بکنیم، اونو توی شکم مردم ریختیم. اگه با این پل ها یک درمانگاه ساخته بودیم تا امسال دو نفر بخاطر یک بیماری ساده نمیرن، روح شهدا بیشتر از ما راضی بود تا اینکه پس از سی سال هیچ بنایی به اسم شهدا در منطقه نداریم.
گمون نمی کردم که با شهید قاسمپور و شهید فلاح اینجوری رفتار کرده باشند و الان هم مطمئن شدم که این مراسمات فقط باید یه جوری برگزار بشه و حالا توش چی میگذره و چطوری برنامه ریزی بشه اصلا مهم نیست. مهم برای آقایان اینه که برنج و گوشت کم نیاد یا صدای اکوی بلندگو اونقدری باشه که هیچکی هیچ چی نفهمه. یا مثلاً از میزبان پارسالی بتونن بهتر پذیرایی بکنن و پز بدن که ما ۲۵۰۰ مهمان را خرج دادیم. حالا خانواده شهید قاسم پور هم در مجلس بودند و اسم و عکس شهیدشون حذف شده برای آقایایون مهم نیست و یا خانواده شهید فلاح سه سال عکس شهیدشون بوده و باز هم مثل شهید قاسم پور حذف شده مهم نیست.
اجر شما با شهدا که پس از سی سال یه نقد درست و حسابی برای این مراسمات نوشتین که شاید در سال های آینده شاهد اجراهای بهتری از این مراسم بزرگ باشیم.
منتظر قسمت های بعدی نقدتون هستم.

سلام آقای آزموده
لطفا در باره نحوه تامین منابع مالی یادواره و هزینه کردها نیز بنویسید.
آیا امکانش هست که نام سخنرانان و وعده و وعیدهایشان را هم بنویسید؟ چون پس از ۲۹ سال نمی بینیم که حتی یک چاردیواری به نام شهدا برای استفاده مردم ساخته شده باشد.

پارسال که در مراسم بالاده حضور داشتم شاهد تلاش و همکاری خوب مردم و اعضای ستاد یادواره از جمله حاج آقا شیخ رسول ساداتی و آقای منصور علینژاد و شما و همه اهالی خوب بالاده بودم و خیلی لذت بردم وقتی بروشور شهدا و سی دی زندگی نامه و تصاویر زیبای بنرهای تبلیغاتی شان را دیدم.
امسال در مراسم قلعه حضور نداشتم ولی از عکس ها فهمیدم که مثل پارسال نشده است.
آیا نمی شود تصاویر یادواره بالاده را در قلعه و یا روستاهای دیگر هم استفاده کرد تا هزینه کمتری صورت بگیرد؟
بابت این نقد منصفانه و روشنگرانه هم مزید تشکر را دارم.

آقای آزموده. می خواهم خالصانه بگم که :
سلام بر شهدا و یاران و همسنگران شهدا که پس از سی سال یاد و خاطره شون رو زنده نگه داشته ان. درود بر ستادهای یادواره شهدا و همه اونایی که با قدم و قلم شون سعی در برگزاری هر چه بهتر این مراسم رو دارن و از سر دلسوزی حرف می زنن و نقد می نویسن.
امیدوارم کاری نکنیم تا شهدا از ما رنجیده خاطر بشن. اجرای هر کاری ممکنه ایراد هم داشته باشه ولی گفتن این ایرادا و بر طرف کردن اونا خیلی مهمه و من فکر می کنم با این نقدها نقاط ضعف مراسم یادواره بازگو بشه و با پیشنهاد و راه حل دادن بتونیم اونا رو برطرف کنیم.
ان شاء الله تعالی

به نظر من در یادواره های قبلی به خیلی از چیزا در باره شهدا و خانواده هاشون پرداخته نشده و اشکالاتی داره و می شه با یک نشست عمومی با حضور همه مردم و دوستداران شهدا، یک ستاد مرکزی تشکیل داد تا دیگه شاهد این بی نظمی ها نباشیم. آخه حیفه این همه هزینه بکنیم ولی باز هم ایرادات و مشکلات ریز و درشتی هم در کارمون وجود داشته باشه.

سلام. چرا این مراسم هر سال در یک روستا برگزار می شود؟ آیا دلیل خاصی دارد و یا اینکه برنامه ریزی شده؟ چون تا چند سال قبل روستای تیله بن این مراسم را اجرا نمی کرد چون شهیدی نداده بودند و انگیزه ای هم نداشتند ولی دو سه سال قبل بعضی از مردم تیله بن گلایه می کردند که هزینه برگزاری این مراسم برایشان خیلی سنگین است.
اگر یک ستادی متشکل از همه روستاها دایر کنید و مراسم در یک جا برگزار شود خیلی بهتر است.

سلام
نقد جناب عالی را تا جایی قبول دارم و تا جایی ندارم. اینکه باید یادواره به نحو احسن برگزار شود اظهر من الشمس است و در جزئیات مسایلی بود که تا جایی که می توانم می نویسم.
۱- یادواره سال بعد در میرافضل نیست. بلکه در واوسر است و واوسری ها در مسجد میرافضل جمع می شوند.
۲- تا جایی که می دانم یادواره ستاد مرکزی دارد و در روستاها هم به ستادها مشورت می دهند.
۳- کار بالاده در تبلیغ خوب بود ولی بی تعصب باید دید. از شما هنرمند خوب انتظار این است که اگر برپایی عکس شهدا در مسیر را می بینی و چنین برجسته می کنی که (تبلیغات مراسم سال ۱۳۹۰ بالاده که توسط انجمن فرهنگی سادوای بالاه مدیریت شده بود، چه در داخل تکیه و چه در محیط بیرونی آن، با بهره گیری از حداقل عناصر تبلیغی فضایی مناسب برای مخاطب فراهم شده بود ) چگونه برپایی نمایشگاه ماکت چند منطقه عملیاتی در زمان برگزاری یادواره در واوسر نو را نمی بینید.
۴- حذف و اضافه نام و تصویر شهدا با هر توجیهی و از طرف هر کسی که انجام شد ؛ نه تنها پسندیده نیست که زشت است. مگر اقیانوس نام و یاد شهید در ظرف های محدود منطقه ای ما و بالاتر از آن در اندیشه این جهانی ما می گنجد که به خود اجازه دهیم نام شهید را حذف کنیم.
۵- در باره لوگو هم حق با شماست اما طرح پیشنهادی شما کامل نیست. نباید انتظار داشته باشیم هر چه از ماست باید دیگران بپذیرند.
کبوتر و پنج علامت و دو دایره سبز و سرخ خوب است اما سوالم این است که نشانه رهنمون این لوگو به منطقه چیست؟ در سربرگ سادوا شاهدژ هست و در اینجا چیست؟
۶- عکس شما در نشان دادن محل مراسم روی لوله سیمانی مرا به فکر برد و اگر قرار بود کسی بخواهد اعتراضش را به برگزاری یادواره بگوید آیا رساتر از این می توانست؟ بی سلیقگی هم حدی دارد و نمی دانم کار کی بود. ولی کاش نبود. مخصوصاً جملاتی کوتاه که خبر دارم با شتاب و شبانه تصمیم و اجرایش بود.
البته نقد شما بیشتر نقد دارد.
……………………………………….
سادوا: جناب آقای خلیلی عزیز٫ سلام . نقطه نظرات شما نسبت به نقدم را با جان و دل قبول دارم و به دیدگاه شما به ترتیب شماره نظری کوتاه می دهم:
۱ . از اعلام دقیق محل برگزاری یادواره در سال آینده سپاسگزار شما هستم که بیان فرمودید.
۲ . چنانچه « ستاد مرکزی یادواره » وجود دارد پس دیگر این همه ناهماهنگی ( که فقط به موضوع شهید فلاح و قاسم پور اشاره کردم ) نباید وجود داشته باشد. موارد دیگری هم هست که در نقدهای بعدی به آن اشاره می کنم.
۳ . در باره تبلیغات چند آیتم مورد نظر است: ۱٫ حرفه ای بودن طراحی و گرافیک ۲٫ انتخاب رسانه تبلیغی متناسب با پیام و مخاطب ۳٫ محل مناسب برای تبلیغات ۴٫ حجم تبلیغات و تناسب آن با حجم مخاطبان ۵٫ تاثیرگذاری و بازخورد روانی تبلیغات ۶٫ ماندگاری تبلیغات ۷٫ یونیفرم بودن همه تبلیغات مربوط به یک موضوع مثل یادواره شهدا و مواردی از این دست.
در تبلیغات یادواره شهدای سال گذشته در بالاده به تمامی این موارد توجه شده بود و طراحی و چاپ بروشور شهدا و گنجاندن عکس های جدید از کودکی و نوجوانی تا شهادت، طراحی نرم افزار مولتی مدیا شهدا، بنرهای مختلف، یونیفرم بودن همه موارد تبلیغی و دیگر موارد، کاری نو و ماندگار می باشد و امیدوارم بتوانیم در سال های آینده نیز چنین فعالیت های حرفه ای را انجام بدهیم.
اگر منظورتان از « برپایی نمایشگاه ماکت چند منطقه عملیاتی در زمان برگزاری یادواره در واوسر نو » مربوط به سال ۱۳۸۸ است، من واقعاً آن را ندیدم و بنابر این در باره آن نیز نظری ندادم ولی جای تقدیر دارد که چنین ماکتی ساخته شد.
۴ . دیدگاه حضرتعالی در باره حذف و اضافه نام شهدا به اندازه کافی گویا هست.
۵ . لوگو همچون ضرب المثل است و باید خلاصه و گویا و زیبا باشد. لوگوهای دیگری نیز طراحی کرده بودم و دوستان ستاد بالاده این لوگو را انتخاب کردند و ضرورتی ندارد تا همه عناصر تصویری و سمبل های منطقه دوسرشمار در آن گنجاده شود. این لوگو پس از چند سال استفاده خود بخود فراگیر و به سمبل تبدیل می شود.
۶ . شاید یکی از وظایف « ستاد مرکزی یادواره » ساماندهی این گونه تبلیغات غیر حرفه ای باشد که گاهی انجام می شود.
در پایان از اعلام نقطه نظرات تان بسیار سپاسگزارم.

فرزند شهید ولی اله کاردگر گفت

با سلام و احترام/ از نقد دلسوزانه و ان شاءالله راهگشای جناب آقای آزموده که خود نیز یادگار جنگ تحمیلی هستند و هیچگاه هیچ ادعایی در این زمینه نداشتند سپاسگزارم. ایشان همواره با ادای احترام و برقراری ارتباط قلبی با خانواده‌های شهدا سعی می‌نمایند تا ضمن شناخت بیشتر و بهتر شخصیت آن شهید، از نظرات، انتقادات و پیشنهادات آن خانواده معظم نیز، پیرامون ترویج صحیح و شایسته فرهنگ ایثار و شهادت بهرمند گردند. از نظر اینجانب بیان این موضوع برای آگاهی منتقدان احتمالی نقد ایشان الزامی بود که امیدوارم از من آزرده خاطر نشده باشند و مرا ببخشند.
جناب آقای آزموده. از یادواره و شهادت سخن گفتید، نوع تبلیغات آن را با نگرش تخصصی که دارید به حق نقد فرمودید، با امیدی که این روزها از سادوا بدست آورده‌اید و به عبارتی بستر نقد منصفانه را فراهم دیده‌اید، قصد بیان ناگفته هایتان کردید و ما می دانیم که چه می گوئید …
لطفاً علاوه بر پرداختن به ساختار ظاهری یادواره که در این نقد به آن آگاه شدیم، از فلسفه آن نیز بگویید که در حال فراموشیست، از معنا و مفهوم وسیع شهادت که آنرا به یک فرهنگ تبدیل نموده است نیز بگویید، از شهیدانمان که فرهنگسازان برتر جامعه هستند و همیشه زنده اند و حاضر و ناظرند نیز بگویید. از پویایی فرهنگشان نه از خاموشی! و لطفاً بگویید که شهیدانمان بالاترین و آخرین مرحله ایثار و از خود گذشتگی را تجربه کردند تا فرهنگ کامل اسلام (با تمام ابعادش) در جامعه حفظ و فراگیر گردد و همدلی، اخلاص و آزادمنشی برای جوانان مان بیگانه نباشد. امیدوارم روزی فرا رسد که واژه شهید تنها یادآور روز خاکسپاری و یا روزهای بحرانی جنگ نباشد و به جای زمان گذشته، در زمان حال و در تمامی لحظه ها حضورشان را احساس کنیم.
شهدا را محدود به مکان، زمان و یا گروه خاصی نکنیم و آنان را در مقابل بسیاری از مراسمات قرار ندهیم که این مسئله هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت اثری معکوس خواهد داشت. بیاییم به جای اینکه یک روز در سال از شهید و شهادت بگوییم و کل بودجه مالی و توجهات مان را به آن روز محدود کنیم، با ارزیابی و الویت بندی مشکلات، محدودیت ها و البته محرومیت های منطقه، با الهام از فرهنگ شهادت که بازتابی است از فرهنگ کامل اسلام، برای برطرف نمودن آن قدم برداریم و …
آقای آزموده لطفاً از اینها هم بگویید ما منتظریم و امیدوار …!
…………………………………….
سادوا: یادگار گرامی شهید ولی اله کاردگر . سلام. فرمایشات شما را چند بار خواندم تا توانستم چند خطی برایش به عنوان نظر بنویسم. گفتن از فلسفه شهادت و بزرگی جایگاه شهدا بسیار سخت است. زیرا ما زمینیان توانایی درک جایگاه آسمانی شهدا را ندارم و اگر هم بنویسیم برداشت های شخصی و ناقص ماست. تعابیری که قرآن کریم برای شهدا دارد آنقدر عمیق و بامفهوم است که ما فقط می توانیم به آن آیات اشاره کنیم.
امیدوارم این مسئولیت را شما فرزندان و خانواده های گرامی شهدا بر عهده بگیرید و از فلسفه شهید و شهادت برای ما بنویسید تا ما هم از این چشمه زلال بهره مند شویم.
با این حال سعی خواهم کرد در نقدهای بعدی به گوشه هایی از فلسفه یادواره و ایثارگری شهدا و خانواده های گرامی شان نیز اشاره کنم.

در جواب آقای خلیلی عزیز و برای روشن شدن این موضوع که « ستاد مرکزی » هست، به نظر « ستاد مرکزی » خنثی است و بقول ما کوهی ها که « وِنِ هَرِه چُو رِه نَوریندِه ». من یادمه که یک شب قبل از یادواره قلعه در سال ۸۷ – در مسجد بالاده به امامت حاج آقا سیدرسول ساداتی نماز جماعت رو خوندیم وقتی بیرون اومدیم یکی از دوستان خبر آورد که نام شهید قاسمپور در بنر داخل مسجد قلعه نیست.
آقای آزموده و آقای محبوب توبه بعد از نماز جماعت به یکی از بچه های ستاد قلعه ( فکر کنم آقای جعفرپور بودن) تلفن زدن که چرا اسم این شهید رو حذف کردید؟ مگر پارسال اعلام نشده که شهید قاسم پور هم جزو شهدای بالاده هست؟ به نظرم آقای جعفرپور گفتن که باید جلسه بگیریم و ببینیم که آیا می تونیم نام شهید رو اضافه کنیم یا نه؟
در اینجا آقای آزموده و آقای توبه خیلی ناراحت شدند و با حالتی که خشم توی اون موج می زد گفتن که شماها چکاره اید که برای شهدا باید تصمیم بگیرین؟ اونا جون شون رو دادن اون وقت شما می گید باید جلسه بگیرین و تصمیم بگیرین اسم شون رو بیارید یا نه؟
با بیان این موضوع می خواستم بگم که اگه یک «ستاد مرکزی» فعال وجود داشته باشه که تصمیم گیری بکنه دیگه این جور مسائل هم پیش نمی آد.
………………………………………
سادوا: سلام خدمت برادر گرامی شهید. به اطلاع خوانندگان گرامی سادوا می رساند که این موضوع حقیقت دارد و از این بابت بسیار متاسفیم که این ناهماهنگی باعث ناراحتی خانواده آن شهید هم شده است.

انجمن فرهنگی سادوا گفت

این پیام از سایت تلسی که در زیر همین مطلب در آن سایت نوشته شده، نقل می شود:

ناشناس:
سلام. همیشه هزینه زیاد و خروجی بسیار اندک و یا اصلاً هیچ. به خدا شهدا هم راضی به این همه هزینه نیستند

با سلام و تحیات الهی و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
مراسم شهدای منطقه همه ساله با حرف و حدیث های بسیار زیادی قبل، حین و بعد از آن مواجه است و نوسانات زیادی هم داشته، دارد و خواهد داشت.
چیزی که بیشتر از بقیه به چشم می آید چشم و هم چشمی است.
نمایشگاه، ماکت، تبلیغات محیطی در قالب دیوارنویسی – بنر – بروشور – سی دی و …، مسابقه ورزشی در حد لالیگا با آنهمه حاشیه و مهمتر از همه موضوع شکم، زیرشاخه های کُری خواندن وابزار مقایسه روستاهای منطقه شده است.
شایعات زیادی نیز چند سال گذشته در راستای صرفه جویی و ساخت بنای یادبود شهداء مثل درمانگاه و … با موضوع « برگزاری مراسم شهداء بصورت مجلس ختم و در بعدازظهر با پذیرایی مختصر » بر سر زبانها افتاده بود اما هیچ روستایی نخواست اولین روستایی باشد که پذیرایی ناهار را حذف کرده یاشد و به نوعی به زمین زده باشد.
از بابت تبلیغات هم ضمن اینکه اینگونه تبلیغات بر روی سنگ و کلاف سیمانی و … را بشدت نقد و نقض می کنم باید متذکر شوم متاسفانه عادت شده که حتی بر روی کتیبه های بیستون نیز یادگاری می نویسیم، درختان از جمله چناری که در سایه سار آن همایش پر طمطراق برگزار شد، دیوارهای کاخ چشمه علی که با ذغال سیاه شده است، صخره های قله شاهدژ که بااسپری مورد تهاجم قرار گرفته بود نمونه هایی از این دست می باشد. زیاد هم نمی توان ایراد گرفت چون اکثریت قریب به اتفاق تبلیغات مثل شرکتهای موادغذایی، ابزار مهدی سمنان و … یا بر روی دیوار مردم است یا بر روی تخته سنگهای بزرگ.
همین تبلیغات مراسم شهداء به میزبانی روستای اراء در سرازیری منتهی به تلمادره نیز یکی دیگر از این نمونه هاست.
آقای آزموده عزیز: جنابعالی بعنوان گرافیست و با سابقه کار زیاد در راس هرم تبلیغات مملکت یعنی صدا و سیما نباید انتظار داشته باشید که همه مثل شما فعالیت های این چنینی داشته باشند اما انسجام و تشکیل تیمهای ثابت فرهنگی، پشتیبانی، اجرایی و … در قالب « ستاد مرکزی یادواره » و داشتن نماینده قوی! از هر روستا بدون هیچگونه نظر سوء، غرض ورزی و یا (ببخشید) کینه های قدیمی را قبول دارم اینکار باعث میشود آرشیوی از فعالیت های گذشته داشته باشیم تا راهگشای آیندگان باشد.

آقای آزموده عزیز
چند دقیقه پیش مطلب جالبی از « اسم زیبای دلِ دِوا سادوا » خوندم الان نیست. چی شد؟ کجارفت؟ برای دو سه نفر زنگ زدم و ضایع شدم.
امانتداری بکن. دوسِت دارم خَیلی زیاد خَیلی زیاد.
اول آشناییمون …
…………………………………
سادوا: یادداشت شما تا توسط مدیر سایت تایید نشود قابل دیدن و خواندن برای دوستان نیست. و فقط خودتان تا زمانی که آن صفحه از سایت را نبسته باشید قابل دیدن است . اکنون یادداشت شما تایید شده و می توانید به اتفاق دوستان آن را بخوانید

جناب آقای آزموده با سلام
بنده هم با نظر آقای خلیلی موافقم که نقدهای شما در مورد یادواره ی شهدا خود بسیار نقد دارد. وقتی شنیده بودم از زبان شما برای بهتر برگزار شدن یادواره ی شهدا انتقادهایی هست که باید بر طرف شود خوشحال شدم، ولی متاسفانه نمی دانم که بر چه اساس شما از ستادهای یادواره ی روستاهای قلعه و پایین ده، تیله بن و میرافضل و واوسر انتقاد کردید و ستاد یادواره ی شهدای بالاده را به عنوان بهترین برگزار کننده مراسم یاد کردید. بنده هم معتقدم با حضور شما استاد فرهنگ و گرافیک کارهای فرهنگی یادواره ی شهدای بالاده به بهترین نحو برگزار می شود و ای کاش همه ی ستادها از وجود شما استفاده کند، ولی همین یادواره ی شهدای بالاده هم نقدهای بسیاری دارد : یک اینکه از وجود جوانان به خوبی استفاده نمی شود. دوم اینکه در دو دوره ای که بنده حضور داشتم به یاد ندارم ایستگاه صلواتی که نماد شهدا و یادواره می باشد وجود داشته باشد، ولی همین یادواره ی سال ۱۳۸۷ روستاهای قلعه و پایین ده که شما انتقادهای زیادی کرده اید بهترین یادواره ی ۲۹ سال گذشته بوده که کار های فرهنگی زیادی با کمترین امکانات : ۱ – چاپ مختصر وصیت نامه ی شهدا به شکل یک کتابچه ی کوچک با هزینه ی صفر! ۲ – نماهنگ برای همایش یاد یاران ( لازم به ذکر است که در این همایش از همه ی جوانان قلعه و پایین ده دعوت به عمل آمد ) ۳ – نماهنگ برای روز مراسم شهدا. ۴ – سیستم صوتی تصویری یکپارچه ( مانیتورینگ ) که به وسیله ی آن تصویر اصلی دوربین مراسم داخل مسجد به طور همزمان برای خانم ها هم پخش می شد. ۵ – مسابقه ی کوهنوردی. ۶- برگزاری مراسم مزار آقا یحیی ساداتی توسط ستاد یادواره ی قلعه و پایین ده ۷ – پخش نماهنگ شهدا در شب قبل از مراسم در همه ی مساجد روستاهای منطقه ی دوسرشمار به صورت همزمان.
آقا آزموده نمی خواستم اینگونه سخن بگویم و ای کاش در نقد های بعدی بدون تعصب به روستای خاص نقدهای کلی یادواره ی شهدا را بیان کنید.
…………………………..
ساداو: جناب آقای نظری سلام. من از ستاد یادواره بالاده فقط در زمینه تبلیغات آن هم در سال های ۱۳۸۶ و ۱۳۹۰ تقدیر کردم که این فرصت را در اختیار ما گذاشتند تا بتوانیم به تبلیغات شهدا به صورت حرفه ای سامان بدهیم و این از روی واقعیتی است که من به آن رسیدم و هیچ تعصبی هم بخرج ندادم. در هیچ جایی از نقدم نیز «‌ ستاد یادواره ی شهدای بالاده را به عنوان بهترین برگزار کننده مراسم ذکر نکردم » البته باید موارد خوب را هم یادآوری کنیم تا مقایسه صورت بگیرد. وگرنه به ستاد یادواره بالاده هم شاید ایرادات و انتقاداتی وارد باشد و به این نکاتی که شما به عنوان انتقاد و ایراد به ستاد یادواره شهدای بالاده وارد کردید دوستان ستاد بالاده باید پاسخ بدهند.

سلام
خیلی تعجب میکنم متن شما رو خوندم آقای آزموده، یه جاهایی رو قبول نداشتم اما تو نظرات چیزایی خوندم که به کلی به هم ریختم. باز هم این حرف های بدون دقت!!
خطاب به اون شخصی که گفته چرا به جای مراسم شهدا و خرج برای مراسم شهدا درمانگاه نمیزنیم:
جناب مگه ما شهید دادیم که به جای خون شهیدان برایمان درمانگاه و مدرسه و جاده و امکانات بیارن. شهید برای آرمان و دینش و ولایت فقیه اش رفته. من نمیدونم چطور توجه شما به یک مورد تبلیغات نامنانسب در تلبن دره از میان این همه کارهای قشنگی که شد، می افته اما به حرف های سخنران مراسم شهدا ۹۱ که راوی جبهه بود گوش نمیدید که میگفت از اینکه این همه در مراسم شهدا از نبود امکانات دم میزنید، فشارم ۱۰ درجه پایین افتاده. باور کنید وقتی این حرف و از بیرون مسجد قلعه شنیدم خجالت زده شدم که ما در مراسم شهدا هم از عکس شهدا استفاده میکنیم و عکس آنها عمل می کنیم و از عشق پاک آنها به نفع خود اسنفاده می کنیم.
آقای آزموده با این همه مسائل بیان شده توسط دوستان و بنده خواهشاً روشن کنید که هدف نقد شما برگزاری مراسم شهدا هست یا برگزارکنندگان مراسم؟؟؟
……………………………………
سادوا: جناب دل شکسته هم محلی. این یادداشت و یادداشت دیگر شما با نام هم محلی را خواندم. یکی از مواردی که همواره مورد انتقاد و انتظار مردم و خانواده های شهدا هست این موضوع هست که چرا در طول ۳۰ سال گذشته یک چیزی به نام شهدا در منطقه ساخته نشده مثل درمانگاه تا مردم به راحتی با یک فشار خون ساده و یا حمله قلبی جان شان را از دست ندهند. حال اینگونه تصور کنید که با این نگرش شما یعنی « مگه ما شهید دادیم که به جای خون شهیدان برایمان درمانگاه و مدرسه و جاده و امکانات بیارن » تا ده ها سال دیگر هم هیچ امکاناتی برای ما نیاورند! چه می شود؟ بالاخره این مردم حق دارند از حداقل امکانات بهره مند بشوند یا به بهانه دادن این همه شهید نباید از دولت چیزی تقاضا کرد که مبادا با خون شهدا معامله شود؟ این نوع نگرش همان چیزی هست که تاکنون به آن مبتلا شده ایم. آن سخنران گرامی هم اگر روزی به این نوع سکته ها و فشار خون بالا رفتن ها گرفتار بشود هرگز از این نوع سطحی نگری ها حرف نخواهد زد.
به این نوع نگرش ها در قسمت های بعدی نقدم اشاره خواهم کرد.
هدف از نقد بیان یک عملکرد درست یا نادرست است که انجام می گیرد و لاجرم افراد عامل نیز در نقد قرار می گیرند.

اقای آزموده سلام
اول خداقوت به شما که همیشه برای مردم منطقه و مراسم شهدا زحمت می کشید
به نظرم این نکته باید یادآوری بشه که نقد موارد ریز و ظریف باید بدست مسئولان برگزارکننده برسد و نیازی نیست مسائلی مانند نام ۲ تن از شهیدان – که نامشان ذکر شده – در فضای مجازی به آن پرداخته شود.
با توجه به اینکه شما تمام زحمات و تلاش ها و نوآوری های در برنامه مراسم شهدا در طول ۲۹ سال اخیر را زیر سوال بردید و گفتید حرفه ای و در سطح بالا نبود و فقط مراسم شهدای سال پیش که گویا شما مسئول تبلیغات آن بودید را جالب دانستید، باید این مطلب را بپذیرید که نقد شما منصفانه و عادلانه نبود و کاملاً یک طرفه بود.
آقای آزموده شاید پخش کلیپ یا ایجاد نمایشگاه و ماکت و یا … هر کدام در زمان خود یک کار جدید و تازه بوده. من هر چه با خود فکر می کنم نمی توانم قبول کنم که این همه کارهای زیبا امثال تهیه بنر دست اندر کاران مراسم های چند سال پیش، تهیه بنر و برگزاری مراسم ختم خادم الشهدایی که به رحمت خدا رفتند، ارائه کتاب هایی با موظوعات نماز، حجاب، عاشورا و … به صورت رایگان و … چرا در سایت شما به نمایش گذاشته نشده؟؟؟؟
……………………………………….
سادوا: سلام بر هم محلی دل شکسته. این یادداشت و یادداشت دیگر شما با نام دل شکسته را خواندم. این موارد ریز و درشت مثل حذف و اضافه نام دو تن از شهدا توسط مسئولان ستادها انجام گرفته و خودشان می دانند.
بنده هیچ کدام از نوآوری ها و زجمات یادواره های قبلی را زیر سوال نبردم. مسئول تبلیغات یادواره پارسال بالاده دوست عزیزم آقای محبوب توبه بوده و انجمن سادوا نیز مجری این تبلغات بوده است و بنده نیز طراح گرافیک آن بودم.
ساخت کلیپ، یک هنر در تولید برنامه تلویزیونی می باشد و گاهی باید بین کلیپ و آن چیزی که در یادواره شهدا پخش می شود یک تفاوتی قائل شد. کلیپ دارای مفهوم و محتوا، « استوری بُرد »، دکوپاژ بهترین تصایر انتخابی، تدوین، صداگذاری و … به صورت حرفه ای هست و آنچه ما به عنوان کلیپ می شناسیم با آنچه که باید باشد تفاوت دارد.
ارائه کتاب هایی با موظوعات نماز، حجاب، عاشورا و … به صورت رایگان کار پسندیده ای است که در قسمت های بعدی نقد به آن اشاره خواهد شد.

دل شکسته از شما گفت

سلامی مجدد
آقای آزموده سطحی نگری این نیست که مردم نمی خواهند با اعتقاداتشون بازی بشه
ما مدرسه، درمانگاه، کتابخانه و … می خواهیم اما از مسئولین مربوطه و دولت نه از خون شهیدان. این که ما شهیدان را ابزاری قرار دهیم تا به اهداف خود برسیم پایین آوردن ارزش شهید است. به نظر من و نه از روی کینه سطحی نگری این است که شما گفته اید مردم حق دارند با بهانه قرار دادن این همه شهید باید از دولت چیزی تقاضا کنند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
……………………………………….
سادوا: سلام بر دل شکسته. متاسفانه نمی دانم از کجای حرف من اینگونه استنباط می شود که « چون شهید دادیم باید از دولت چیزی تقاضا کنیم»؟ این خود دولت است که باید به مناطق محرومی چون منطقه ما رسیدگی کند و نکرده است و در طول سی یادواره قبلی هم مردم همواره منتظر یک اتفاقی جهت عمران و آبادانی در یادواره شهدا بودند و چون دولتها اینگونه عمل نکردند مردم هم کم کم به این نتیجه و یا بهتر بگویم که به نوعی « خود را راضی کردن » رسیدند که بگویند مگر ما شهید دادیم تا برای ما فلان چیز را بسازند؟ حال شما بروید در روستاهایی که فقط یک شهید دادند و با پیگیری هایشان از دولت امکانات رفاهی هم گرفتند را بینید. اگر ما هم با اینکه ۳۴ شهید دادیم از دولت تقاضا کنیم تا یک درمانگاه برای همین مردم و ۳۴ خانواده شهید بسازند کجایش اشکال دارد؟ در همین یک ماه گذشته دو نفر از مردم به خاطر فشار خود و یا سکته قلبی از دست رفتند و یا برای یک آمپول زدن ساده باید کیلومترها راه بروند تا به مرکز درمانی برسند. چرا اینگونه القاء می کنید که با این کار از شهیدان ابزار ساخته ایم؟ چرا نباید از برکت وجود شهدای مان به مردم محروم منطقه ما خیری برسد؟
مسئولان استان که معتقدند منطقه ما خوش نشین است و امکاناتی به اینجا نمی دهند و شما هم که اعقتقاد دارید نباید از شهدا استفاده ابزاری !! کرد پس این وسط تکلیف مردم بیچاره که هیچ امکاناتی ندارند چه می شود؟
سطحی نگری را باید دوباره تعریف کرد.