نقدی بر « نشست هم اندیشی ساخت مجتمع فرهنگی مذهبی بالاده » / عین اله آزموده/ یک ماه پیش یعنی ۲۶ آبان ۱۳۹۱ نشستی در حسینیه باب الحوائج محله زیروان بهشهر برگزار شد که هدف از آن « هم اندیشی برای ساخت مجتمع فرهنگی – مذهبی در بالاده » بوده است. آنچه در این نشست گذشت، نیازمند نقد و آسیب شناسی بوده و بنده در این مجال به طور خلاصه به چگونگی شکل گیری این نشست، جایگاه افراد دعوت شده و دعوت نشده، موضوعات مطرح شده و اهداف دست نیافته و پنهان این نشست، ابهامات و انتقادات و سوالات افکار عمومی خواهم پرداخت.

عرصه فرهنگ به ویژه فرهنگ بومی و محلی دارای تعریف ویژه ای می باشد که لازم است ابتدا به آن پرداخته شود. وقتی صحبت از فرهنگ روستایی می شود شامل آداب و رسوم، زبان و ادبیات، باورها، ضرب المثل ها، صنایع دستی، مذهب و آئین های مذهبی، خوراک، پوشاک، معماری، رفتارهای مشترک اجتماعی، گردشگری و از این دست موضوعات است. معمولاً فرهنگ روستایی متولی خاصی نداشته و در هر روستا، افرادی دلسوز و آگاه به امور فرهنگی در این زمینه فعالیت هایی کرده و نسبت به جمع آوری، حفظ ، زنده نگهداشتن و نشر آن تلاش می کنند.

روستای بالاده نیز شامل این تعریف می شود و فرهنگ عامه آن سال هاست که دستخوش دگرگونی و نابودی شده است تا جایی که هم اینک بخش هایی چون معماری، صنایع دستی، مراسم عروسی، بازی ها، زبان، ضرب المثل و … به طور کامل نابود شده و یا در حال نابودی است. از طرفی در مقوله فرهنگ مذهبی به دو موضوع جدی و تاثیرگذار بر می خوریم که ضامن بقا و رشد آن در طول تاریخ شده است. الف: مذهب تشیع در تار و پود تک تک مردم مسلمان بالاده ریشه داشته و این مردم حتی در اختناق حکومت های قبلی نیز توانستند باورها، آئین ها و مراسم مذهبی را از نسلی به نسلی دیگر منتقل کنند. ب. نظام جمهوری اسلامی با پیروی از دین مبین اسلام تاسیس شده و جزیی از وظیفه حکومت اسلامی و دولت جمهوری اسلامی نیز توجه به رشد و ارتقای جایگاه مذهبی امت مسلمان است.

حال با این آگاهی و بنا بر ضرورت کار فرهنگی و خلایی که در عرصه فرهنگی در بالاده احساس می شد، در سال ۱۳۸۶ « انجمن فرهنگی سادوای بالاده » را با همت عده ای از فرزندان این روستا که دستی در فرهنگ بومی و ملی داشتند و یا دلسوز و علاقمند فرهنگ بودند، تاسیس کرده و تاکنون نیز فعالیت های فرهنگی متعددی داشته و اقدام به جمع آوری و ضبط فرهنگ بومی کردیم که به زودی حاصل این تلاش ها به صورت مجموعه کتاب های فرهنگی بالاده منتشر خواهد شد.

روستای بالاده با دارا بودن سابقه غنی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و با وجود داشتن بالاترین آمار افراد تحصیل کرده، هم اینک از وضعیت نگران کننده ای برخوردار است و هر گونه تلاشی که برای عمران و آبادانی بالاده برداشته شود و یا هر نشستی که منجر به یک کار خیری شود ( از جمله همین نشست اخیر) قابل ستایش است.

اما چرا بالاده با وجود داشتن ۲۰ شهید والامقام، ده ها مدیر اداری حتی در سطح کشوری، ده ها استاد دانشگاه، ده ها پزشک و دامپزشک، صدها فوق لیسانس و لیسانس و متخصص در رشته های مختلف فرهنگی و علمی و صنعتی و … اکنون به حال خود رها شده و تلاش های مردمش برای داشتن روستایی آبادتر بجایی نمی رسد؟ چرا بالاده از کمترین امکانات رفاهی برخوردار نیست؟ و پرسش هایی دیگر ذهن هر بالادهی را بخود مشغول کرده است.

هدف از نوشتن این نقد، بررسی مسایلی پیرامون نشست اخیر بوده که عمیقاً به این مباحث گره خورده است و اگر صادقانه و آگاهانه مسایل را موشکافی نکنیم یقیناً ره به جایی نخواهیم برد. همه می دانیم که نقد، باعث برشمرده شدن نقاط ضعف و قوت اینگونه نشست ها بوده و دیگران را نسبت به موضوعات زادگاه شان حساس و مسئولیت پذیر می کند.

نشست اخیر را جناب آقای منصور علینژاد ترتیب داده و مدیریت کرده بودند. اکنون با گذشت یک ماه از برگزاری آن نشست و اعلام نظرهای مختلف در سایت سادوا و هم چنین گفت و گوهای رو در رو با تعداد زیادی از افراد و تحصیل کردگان بالادهی ها، این نشست را بررسی و دیدگاه هایشان را بیان کردند و پرسش هایی را از دست اندرکاران برگزاری این نشست داشته اند که در این نقد به آنها هم خواهیم پرداخت و لازم است جواب های قانع کننده ای از سوی دست اندرکاران برگزاری این نشست به افکار عمومی بالاده داده شود:

بالاده در فصل بهار  / عکس :عین اله آزموده

۱ . همه می دانیم که شورای اسلامی بالاده، نماینده مردم در کارهای اجرایی و پیگیر امور و رابط روستا با ادارات دولتی هست و هر گونه طرحی به ویژه در زمینه عمرانی و ساخت و ساز، مستقیماً باید از سوی آنان مطرح و با مردم در میان گذاشته شود. اینکه یک یا چند نفر در باره موضوعی که شاید در آینده به بزرگترین طرح عمرانی و فرهنگی در طول تاریخ بالاده تبدیل شود، از شورا به عنوان شرکت کننده (همانند افراد عادی) دعوت می کنند و آنان نیز حضور نمی یابند! زیر سوال بردن جایگاه قانونی شورا بوده و اینگونه نشست ها با عدم حضور اعضای شورا وجهه قانونی نداشته و هر گونه تصمیمی نیز وجاهت قانونی نخواهد داشت.

آیا بهتر نیست اینگونه امور به صورت کتبی و یا شفاهی به شورا پیشنهاد داده شود تا ابتدا در بین اعضای آن مطرح و سپس با همکاری افراد تحصیل کرده و مدیر و مدبر بر روی آن کارشناسی صورت گرفته و پس از آن توسط شورا به اطلاع مردم رسانیده و پیگیری گردد؟

چرا دیگران بجای شورای اسلامی که منتخب مردم نیز هستند تصمیم گیری می کنند؟ بنا بر این در آینده باید شاهد این رویه هم باشیم که تعدادی دیگر از افراد بدون حضور و مشورت شورا برای اجرای طرحی دیگر جلسه بگیرند.

 ۲ . اینگونه نشست ها و با دعوت از افراد اندکی که درصد کوچکی از جمعیت بالاده می باشند، مطمئناً نمی تواند برآیند نظرات همه مردم بالاده باشد. زیرا از یک سو افکار عمومی بالاده به ویژه بانوان (که نیمی از جمعیت بالاده را تشکیل داده و در بین آنها افراد تحصیل کرده نیز کم نیستند)، به مشارکت گرفته نمی شود و از سویی دیگر مردم نیز انگیزه ای برای مشارکت در اموری که توسط دیگران بر دوش شان گذاشته شود، نشان نخواهند داد و گلایه های جوانان بالاده و مردم که به صورت یادداشت در سایت سادوا و یا به صورت حضوری با اینجانب مطرح کرده اند، بسیار نگران کننده است و به نظرم عدم دعوت از مردم و جوانان و عدم مشارکت و احساس مسئولیت آنان در امور بالاده بسیار خطرناک می باشد. زیرا مردم به ویژه قشر جوان و تحصیل کرده، خود را غریبه ای در بین شما می پندارند و اندک اندک ارتباط بین نسل بزرگترها و جوانان گسسته می شود. امری که امروزه نیز بدان گرفتار شده ایم و باید هر چه زودتر این شکاف پر شود.

روستای بالاده هم اینک طبق یک برآورد سرانگشتی حدود ۳۰۰۰ نفر جمعیت دارد که حاضرین در این نشست حدود ۱% کل جمعیت بالاده را شامل می شود و جای تاسف است که ۱% افراد بخواهند برای مردم تصمیم بگیرند. قرآن کریم و ائمه معصومین (س) بارها بر مشورت کردن در امور تاکید فرموده اند.

آینده بالاده بدست توانای عموم مردم، جوانان و قشر تحصیل کرده رقم خواهد خورد و در امور جمعی مربوط به بالاده وجود تاثیرگذار آنان نباید نادیده گرفته شود.

چه پاسخی به گلایه جوانان خواهید داد وقتی می پرسند چرا در نشست های عمومی از آنان دعوت به عمل نمی آید و آیا حضور و تجربه جوانان (هر چند اندک) نمی تواند در اینگونه نشست ها باعث تقویت جایگاه بالاده و دلگرمی همه مردم شود؟

با نگاهی گذرا به وجود مبارک شهدا، جانبازان، آزادگان و رزمندگان بالاده در سال های دفاع مقدس در می یابیم که اکثریت مطلق آنان جوانانی با سن کمتر از سی سال بوده اند که بزرگترین افتخار تاریخ را برای بالاده رقم زده اند. جوانان امروز فرزندان همان شهدا و بستگان آنها هستند که باید با احترام از وجودشان برای اعتلای بالاده یاری گرفته شود.

آیا جوانان بالاده فقط در زمان جنگ باید در عرصه های مهمی چون دفاع مقدس حضور می یافتند و پس از جنگ و در دوره های محتلف وجودشان نادیده گرفته شود؟

۳ . انجمن فرهنگی سادوای بالاده با ۱۲۰ عضو فرهیخته به عنوان نهادی مردمی و پیشرو در امور فرهنگی از سال ۱۳۸۶ تاکنون در بالاده و فضای مجازی فعالیت می کند و از پیر و جوان و کودک بالادهی از فعالیت های فرهنگی آن و وب سایت سادوا مطلع هستند.

این سوال جدی و بزرگ مطرح است که چگونه برای ساخت مجتمع فرهنگی، از بانی اصلی فرهنگ بالاده یعنی انجمن فرهنگی سادوا دعوت بعمل نمی آورید و آیا برگزار کنندگان این نشست از وجود انجمن فرهنگی سادوا آگاه نبوده اید؟

به عنوان یادآوری بگویم که سال گذشته همین انجمن و اعضای آن، مدیریت تبلیغات یادواره شهدا را با نظر ستاد یادواره شهدا (که اعضای آن دست اندرکار برگزاری این نشست نیز بوده اند) انجام داده بود. بنده وظیفه دارم تا از جایگاه فرهنگی و مردمی انجمن فرهنگی سادوا دفاع کرده و اجازه ندهم جایگاه فرهنگی آن را به عمد نادیده گرفته شود. اگر پارسال برای برگزاری یادواره بیست و هشتم شهدا (سال ۱۳۹۰ در بالاده) داوطلبانه و با جان و دل به شما یاری رساندیم، (که گام برداشتن در راه اهداف والای شهدای عزیز جزو فعالیت های اساسی ما بوده و همواره خود را مدیون خون پاک شهدا می دانیم) اکنون نباید این انجمن و اعضای آن که تعداد زیادی از مدیران، استادان دانشگاه، دانشجویان، نخبگان، جوانان و بانوان و حتی افراد عادی نیز در آن حضور دارند، نادیده گرفته شود.

حال چه شده که پس از گذشت یک سال، وجود این انجمن را فراموش کرده و به اعضای فرهیخته آن تا این حد کم لطفی (اگر نگویم بی احترامی!) کرده اید؟

۴ . با توجه به اینکه انجمن فرهنگی سادوا دارای سایت اینترنتی و سامانه پیام کوتاه (شامل شماره تلفن ۴۰۰ نفر از اهالی بالاده برای ارسال پیامک) بوده و مسایل مربوط به بالاده را تحت پوشش خبری و اطلاع رسانی قرار می دهد، این نشست بدون درج اطلاعیه در سایت سادوا و یا ارسال پیامک دعوتنامه برای عموم مردم برگزار شده و نحوه اطلاع رسانی آن بسیار ضعیف بوده است. ما اکنون در عصر ارتباطات زندگی می کنیم و شایسته نیست بررسی موضوع مهمی که ممکن است یک بار دیگر همانند سال ۱۳۶۳ و ماجرای ساخت حمام عمومی به موضوعی چالشی و حساسیت زا و عامل اختلافات محلی که هنوز تبعات آن را در بین مردم می بینیم، تبدیل شود، تا این حد به صورت ابتدایی و سنتی اطلاع رسانی و بررسی شود.

آیا نمی توانستید با سامانه سادوا و نیز سایت سادوا (که روزانه مورد بازدید حدود ۳۰۰ نفر از اهالی بالاده می باشد) مردم را دعوت به مشارکت در این نشست کنید؟ آیا با روش های کهنه و قدیمی می توان اهالی بالاده را که در گستره وسیعی از گرگان گرفته تا بهشهر و ساری، سمنان و تهران و روستاهای دشت مازندران ساکن هستند، دعوت کرد؟ کافی بود به مدیر انجمن فرهنگی سادوا خبر می دادید (حتی اگر دوست نداشتید آنان در این نشست شرکت کنند) تا در چندین نوبت برای اهالی بالاده پیامک دعوت ارسال و اطلاعیه اش را در سایت سادوا هم منتشر کنیم. کم کم دارم با مردم هم عقیده می شوم تا قضاوت کنم که این گونه اطلاع رسانی ضعیف، نتیجه تعاملات بین برگزار کنندگان این نشست بوده که به صراحت معتقدند « با حضور عموم مردم نمی توان به نتیجه ای دلخواه رسید » و شاید برای عدم حضور مردم و نخبگان و انجمن فرهنگی سادوا، دلیلی بهتر از دعوت نکردن یافت نشد!

۵ . اکثریت مطلق شرکت کنندگان در این نشست معتقدند که این نشست بدون دست یابی به هیچ نتیجه ای پایان یافت، زیرا انجام کاری بزرگ که در مورد آن کارشناسی صورت نگرفته باشد، سرنوشتی بهتر از این نخواهد داشت و این نشست نه تنها باعث نزدیکی قلوب نشد، بلکه بر عکس باعث ایجاد تنش و درگیری لفظی هم شده است. سابقه اینگونه جلسات در بالاده که اصطلاحاً باید نام آن را « جلسات محفلی » بگذاریم، همیشه توسط یک یا چند نفر خاص مطرح شده و بدون هیچ گونه کارشناسی، در جمع کوچک شان مطرح و برای خالی نبودن عریضه گاهی از یکی دو نفر مخالف و چند نفر افراد بی اطلاع هم دعوت می گردد و این افراد انتظار به تصویب رسیدن ایده های مطرح شده خود را دارند و اگر مخالفتی صورت بگیرد، آن را دلیل بر دشمنی و اختلافات گذشته و یا به حساب مسائلی دیگر می گذارند.

مشکل و سوال اساسی از همین جا شروع می شود که چرا پروژه عمرانی بزرگی چون ساخت مجتمع فرهنگی – مذهبی آنگونه که گفته شده با ۵۰۰ متر زیر بنا و در دو طبقه با داشتن تاسیسات خاص و امکانات رفاهی مرتبط با آن با توجه به بافت جمعیتی و ملاحظاتی دیگر که ضرورتی به گفتنش نیست، اینگونه ناقص و عقیم مطرح می شود؟

آیا پیشنهاد دهنده محترم و حامیان این طرح به جوانب آن نیز فکر کرده اند؟ یا بنا به دلایلی خاص (که شاید لازم نباشد اینجا مطرح شود و در فرصتی دیگر بدان خواهم پرداخت) پیشقدم شده اند تا هر چه زودتر کلنگ احداث این بنا بر زمین زده شود و خود مدعی اول و آخر این ملک اهدایی مردم شوند تا برای ساخت فضایی دیگر در نظر گرفته نشود؟

دیگر وقت آن رسیده که بپذیرید افراد دیگری نیز در بالاده هستند که یقیناً کارشناس تر و دلسوزتر از شما بوده و طرح های جدیدتری ارائه خواهند داد، همان گونه که در این نشست نیز طرح هایی دیگر برای فضای این زمین مطرح شد.

۶ . نحوه مدیریت ساخت مجتمع و نگهداری آن، میزان برآورد هزینه اولیه و محل تامین آن، هزینه های جاری در زمان بهره برداری و محل تامین آن، مدت زمان ساخت و کاربری دقیق آن مشخص نشده و تا جایی که در آن نشست گفته شده، این مکان قرار است دامنه وسیعی از فعالیت های پیشنهادی را در بر گیرد: « در قسمت زیرین اتاق هایی برای دفتر شورای اسلامی، بسیج، کتابخانه، سالن رزمی، سالن کامپیوتر، آموزش زبان های خارجی، ستاد یادواره شهدا، انجمن فرهنگی سادوا، سالن اجتماعات و … و در  آینده نیز در طبقه بالایی آن حسینیه ای ساخته شود که در مراسم بزرگی چون یادواره شهدا و سایر مراسم مورد استفاده قرار خواهد گرفت و در هنگام اذان نیز برای اقامه نماز مورد استفاده عموم و کسانی که در این مجتمع مشغول فعالیت هستند قرار بگیرد. »

لازم است بدانیم که بافت جمعیتی بالاده دارای ویژگی خاصی بوده و در ۹ ماه از سال فقط ده خانوار و حدود ۶۰ نفر جمعیت در آن ساکن هستند و اگر قرار است مکانی ساخته شود، بهتر است تمرکز بر روی استفاده افراد بومی باشد نه من و شما که در طول سال می خواهیم یک هفته در بالاده حضور داشته باشیم.

آیا ساخت سالن رزمی، آموزش زبان خارجی، سالن کامپیوتر و … در شرایطی که بالاده نیازمند یک اتاق درمانگاه برای تزریقات است تا جان مردم از بیماری ساده ای چون فشار خون به هدر نرود، ضرورتی دارد؟

آیا برای یادواره شهدا که هر چهار سال یک بار در بالاده برگزار می شود ( و با توجه به مراسم کلنگ زنی گسترش فضای امامزاده میرافضل تیله بن که در یادواره ۱۳۸۹ تیله بن توسط مسئولین حج و اوقاف استان مازندران بر زمین زده شده و از جمله کارکردهای آن برگزاری دائمی مراسم یادواره شهدا بوده) ضرورتی به ساخت حسینیه با هدف برگزاری یادواره می باشد؟

آیا بهتر نیست حسینیه فعلی بالاده را بهسازی و گسترش دهیم؟

آیا اصولاً کتابخانه که جایی برای مطالعه و اندشیدن است را در کنار سالن رزمی که مکانی برای زد و خورد فیزیکی می باشد و یا آن را در طبقه زیرین حسینیه (که با صدای بلندگو سرو کار دارد) بنا می کنند؟

آیا جمع کردن همه این فعالیت ها در یک مکان از نظر « کارشناسی تخصیص فضا » و کاربری آنها مدلی علمی و امکان پذیر هست؟

۷ . متاسفانه بالاده از دهه های ۱۳۵۰ تاکنون با مشکل بزرگی بنام عدم تفاهم و عدم همگرایی محلی دست و پنجه نرم می کند. در سال هایی که هنوز دامداری و کشاورزی رونق داشته، گرفتن حق تعلیف گوسفندان (باج) و نحوه کاشت زمین های کشاورزی عامل بی تفاهمی بوده، در سال هایی ساخت حمام باعث اختلافاتی شده، گاهی درگیری ها بر سر اختلافات ارضی، زمانی اختلافات فامیلی و طایفه ای بزرگان ما و اکنون نیز مشکل تبدیل زمین های کشاورزی به منابع طبیعی، باور نداشتن مردم و دخالت ندادن آنان در امور مربوط به خودشان، دخالت در امور و وظایف شورای اسلامی و تضعیف و فشار به اعضای آن و گماردن نمایندگان طوایف بر عملکرد مالی آنها تا یکی دو سال پیش ( که خلاف نص صریح قانون شوراها نیز بوده) و یا اقدام های خودسرانه و فردی برای اموری که به شورای اسلامی مربوط هست (هر چند با نیت خیر)، نداشتن حداقل امکانات رفاهی از جمله خانه بهداشت و آب کافی و جاده… نیز بر آن مشکلات افزوده شده است.

۸ . اگر قرار است طرحی عمرانی برای بالاده انجام شود ابتدا باید آن طرح با شورای اسلامی محل در میان گذاشته شود تا مورد کارشناسی قرار گیرد و سپس به آگاهی عموم مردم بالاده برسد. دیگر دوره تصمیم گیری های محفلی گذشته و اکنون خِرد جمعی و تخصصی افراد با سلیقه های مختلف است که باعث رونق دوباره بالاده خواهد شد. اگر قرار است نشستی برای ساخت مجتمع فرهنگی گرفته شود چه بهتر که همه مردم دعوت شوند. بررسی موضوعی عمومی و نتیجه نگرفتن در جمع ۵۰۰ نفری بهتر از آن است که در جمع ۳۰ نفری گلچین شده، به نتیجه نرسید. اگر نشستی با حضور ۵۰۰ نفر برگزار شود کمترین دستاورد آن، دور هم نشستن اهالی بالاده و دید و بازدید و تشریک مساعی آنان با یکدیگر و آشنایی و نظر دادن در باره یک موضوع مربوط به بالاده هست. امروز نیازمند برگزاری جلسات بزرگ و با حضور همه مردم هستیم تا مردم به خودباوری برسند و قبول کنند که وجود آنان برای بالاده ارزشمند بوده و خود را جزیی از بالاده آباد و بزرگ و مترقی بدانند. بالاده شدیداً نیازمند وحدت و همگرایی با محوریت نهاد رسمی و مردمی شورای اسلامی می باشد. همه باید اختلافات کهنه و قدیمی را کنار بگذاریم و دست به هم داده و برای دلسوزی، تخصص و اعتبار علمی و مدیریتی فرزندان بالاده احترام قایل شویم و از آنان بخواهیم در امور مربوط به روستا و برای اعتلای بالاده، با شورای اسلامی همفکری و همکاری کنند.

 در پایان، روی سخنم با همه همولایتی های گرامی بالاده و از جمله دست اندرکاران برگزاری این نشست میباشد: من و شما و هیچ کس دیگری نباید خود را قیم مردم و برتر از آنان و در مقام تصمیم گیرنده قلمداد کند که این روش سال هاست امتحان خود را با نمره ای منفی پس داده و نیاز به آزمودن دوباره این راه نیست. بالاده متعلق به همه مردم آن که در جای جای ایران و جهان ساکن هستند و اگر این نیروی بزرگ مدیریت شود، بزرگترین مشکلات از پیش روی بالاده برداشته خواهد شد. باید مردم بالاده یعنی این مردم مسلمان، این مردم شهیدپرور، این مردم پرتلاش، این جوانان علاقمند به زادگاه آباء و اجدادی شان را باور کنیم. باید نخبگان و تحصیل کردگان و مدیران و متخصصان تمامی رشته های علمی و فرهنگی بالاده را باور کنیم. امری که سال ها از آن غفلت شده و در نشست اخیر نیز یک بار دیگر در این مسیر ناکارآمد گام برداشته شده است.

***

از برگزار کنندگان محترم این نشست به ویژه جناب آقای منصور علینژاد که مسئولیت دعوت و مدیریت این جلسه را بر عهده داشته اند انتظار می رود تا نسبت به این نقد پاسخگو بوده و از همه اهالی محترم بالاده به ویژه قشر تحصیلکرده و جوانان عزیز درخواست دارم تا نقطه نظرات خود را در باره این نشست و هم چنین این نقد، برای ما بفرستند تا در همین سایت آن را منتشر کنیم.

 با احترام/ / عین اله آزموده چهاردِه/ مدیر انجمن فرهنگی سادوای بالاده   ۲۶/۹/۱۳۹۱

موضوعات مرتبط: …………………………………………………………………………..

هم اندیشی برای ساخت مجتمع فرهنگی – مذهبی در بالاده

ضرورت دایرکردن کتابخانه عمومی جدید در بالاده / عین اله آزموده  ۴/۳/۱۳۸۸

همت کنیم تا رونق گذشته به بالاده بازگردد / مهندس علیرضا صادقی فر ۱۵/۷/۱۳۸۸

به آبادانی بیشتر بالاده کمک کنیم / مهندس علیرضا صادقی فر ۱۶/۶/۱۳۸۸

نامه وارده : منطقه خسته است / افشین بهادری  ۲۹/۱/۱۳۸۸

بالاده خسته است / عین اله آزموده  ۲۴/۱/۱۳۸۸

گذری بر بهداشت عمومی بالاده / عین اله آزموده ۲۴/۱/۱۳۸۸

تلاش برای آبادانی بالاده و منطقه دوسرشمار/ سیدفرزاد عمادی بالادهی ۲۱/۹/۱۳۹۰

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۲۶ آذر ۱۳۹۱
entry نظرات دیگران در مورد این مطلب

با سلام خدمت جناب آقای آزموده
از نظر من ساخت مجتمع فرهنگی برای یک روستا کار خوبی است،اما باید به این هم توجه کرد که یک روستا نمی تواند بیش از یک مجتمع فرهنگی داشته باشد. چون هم فضای زیادی را اشغال می کند و هم ساخت آن هزینه ی زیادی دارد.
نمی خواهم به فرد یا افرادی بی احترامی کنم ولی باید بگویم که من با این کار مخالفم و نظرم این است که مجتمع های فرهنگی موجود را بهسازی کنند و آنها را گسترش بدهند.
ساخت درمانگاه برای بالاده یک امر ضروری است. هم ثواب دارد و هم می تواند تا حدی از مرگ و میر اهالی بالاده که برخی از آنها نمی توانند به بیرون از روستا یا حتی به شهر بروند، بکاهد.
…………………………………………
سادوا: با سلام و سپاس از جناب آقای ساداتی. بالاده هیچ گونه مجتمع فرهنگی ندارد و فقط یک باب دبستان دولتی، یک باب مسجد که چند سال پیش نوسازی شده و یک باب حسینیه دارد که آن هم چند سال پیش بازسازی و تعمیر شده است.

به نظر می رسد قبل از ساخت و ساز به یک هم اندیشی نیاز داریم. ولی کار اجرایی را هم نمی توان در بحث نظری معطل نگهداشت. نیازهای ضروری و واجب را باید فوراً عملیاتی کرد.
۱ – مشکل اصلی، ایجاد ساز و کاری می باشد که بتوان همه بالادهی ها را در این امور دخالت داد و از توان همه نیروهای سازنده بصورت هم افزایی بهره برد.
۲ – نیازها بر اساس ضرورت آن، اولویت بندی شود. چون نیازهای واقعی و ضروری بالاده می تواند ایجاد کننده وفاق باشد.
۳ – اجرای موفق یک پروژه هر چند کوچک در بالاده با تشریک مساعی همه، می تواند الگویی برای پروژه های بزرگتر باشد.
۴- برای تخصصی شدن امور بهتر است هر « جماعت هم سو » از بالادهی ها، تشکل های خاص خود (مانند تشکلات فرهنگی، علمی، مذهبی، ورزشی، زیست محیطی، بسیج، تعاونی و …) را داشته باشند و مدافع حقوق خود باشند. البته با توجه به اثر مثبتی که بر هم دارند (نه اثر تخریبی) موجب بالندگی بالاده گردند. در دنیای پیشرفته کنونی کارکردهای تشکل ها بسیار بسیار از کارکرد فردی بیشتر است.
۵ – از تفرقه در زمینه های مختلف اعم از طایفه ای، قبیله ای، سیاسی و … پرهیز شود.
۶ – هدایت بعضی از درآمدهای امور دینی مانند نذورات، زکات، ثلث، دیات و … برای امور عام المنفعه که البته این بیشتر وظیفه روحانیون بالاده می باشد.
۷ – ارتباطی بین صاحبان سرمایه و هیئت خیرین بوجود بیاید.
۸ – بهترین روش برای اجرای کاری، شورا می باشد. چنانچه پیامبر خدا (ص) نیز چنین بود. بهتر است در انجام کارهای بزرگ در منطقه از تمام بالادهی ها و صاحب نظران نظرخواهی و یا حتی نظر سنجی شود. در حالت اخص نیز از تمام افراد برتر علمی و اجرایی مشورت ویژه گرفته شود. برای نظرسنجی نیز مکانیسم های متفاوتی وجود دارد که سریعترین آن به صورت نطرسنجی پیامکی می باشد و سپس اعلام عمومی نتیجه.
۹ – در مورد مکان مورد نظر و بهترین حالت ممکن برای آن ( اگر فراهم کنندگان منابع مالی نیت خاصی برای کارکرد محل نداشته باشند) فکر می کنم ساخت یک سالن بزرگ (چند منظوره) که مراسم مختلف و امور ورزشی (والیبال، فوتسال)، برگزاری جشن ها، مراسم مذهبی و یادواره شهدا و …. در آن انجام شود مفید فایده خواهد بود. چرا که در فصل سرما و گرما و مناسبت های مختلف قابل استفاده می باشد. نام مکان نیز می تواند نام یکی از افراد خیر و یا مرحومی که وارثان آن کل مبلغ و یا اکثر هزینه آن را می پردازند، باشد. انشالله که ذخیره آخرتش شود.
۱۰ – همه ما مسئولیم به اینکه مردم را به حقوق خود آگاه کنیم. حق آگاهی، حق زندگی، حق سلامتی، حق آزادی، حق داشتن زندگی بهتر، حق دانستن، حق انتخاب و خیلی حق های دیگر و به نص اسلام همه برابرند مگر به دانش و پرهیزگاری و کسی آقای کسی نیست.
با سپاس / مهندس ذبیح الله کاردر
……………………………………………
سادوا: جناب آقای مهندس کاردر عزیز سلام. از بیان دیدگاه شما سپاسگزاریم. نکاتی را که اشاره فرمودید جای تأمل و تفکر دارد و شایسته است سایر دوستان و صاحب نظران نیز دیگاه های خود را بنویسند.

با سلام به همه بالادهیها و جوانانش.
به نظر من همیشه در کارهای عمومی، مردم باعث پیشرفت و سرعت کارها می شن. اگه جوانان بالاده کمی تا قسمتی سرخورده شدن، بخاطر اینه که اونا رو جدی نگرفتن. برام جالبه که سایت سادوا برای جوانان بالاده، محل گفتن حرفاشون شده و نظراتشونو می نویسن. خیلی از جوانان توی فیس بوک صفحه شخصی دارن ولی سایت سادوا چیز دیگه ای هست. کاش این فرصت به اونا داده بشه که توی مسجد و تکیه بالاده و یا توی اینجور نشست ها هم حضور پیدا کنن و حرفاشونو بزنن.
ساختن یک مجتمع فرهنگی برای بالاده واقعاً ضروریه. وقتی در تابستونا به بالاده می ریم جایی نیست که بتونیم یه ساعت با دوستامون دور هم بشینیم و حرف بزنیم. یا وقتی یه دوست غریبه همرامونه توی ذوقمون می خوره که بالاده به این بزرگی یه کتابخونه نداره.
من با ساختن مجتمع فرهنگی ( که باید تعریف هم بشه ) موافقم به شرطی که اونو با مسجد و تکیه قاطی نکنیم. خدا رو شکر هم مسجد داریم و هم حسینیه و ساختن حسینیه ای دیگه رو صلاح نمی دونم.
از دلسوزی همه دوستان علی الخصوص جناب آقای آزموده که در عرصه فرهنگی بالاده خیلی زحمت می کشن، ممنون هستم.
…………………………………………………………………….
سادوا: سلام بر آقای کاردگر
از اعلام نظر و لطف شما سپاسگزاریم. امیدواریم سایت سادوا با همکاری و حضور جوانان عزیز باعث آبرو و اعتبار روز افزون فرهنگ بالاده شود. به همکاری همه شما جوانان عزیز بالادهی نیازمندیم.

درود بر تو
به نظر بنده، اونها قصد ساخت مجتمعی صرفاً مذهبی را دارند؛ چون کارهای فرهنگی نیاز به اطلاعات علمی دارد نه اطلاعات عمومی. البته حقیر با توجه به تفاوت در نگرش، گویش و افکار بین من و انسان هایی اینچنینی نه در جمع آنها حاضر می شوم و نه مطمئنا به نتیجه ای می رسیم.

تو عاقل یا که من دیوانه من یا تو به هر حالی
عذاب صحبت دیوانه را عاقل نمی خواهد
………………………………………….
(سادوا: شعر از مهدی سهیلی می باشد )

با سلام.از زحمات همه دوستان خصوصا آقای آزموده سپاسگزارم. بنده خودم در این جلسه حضور داشتم و از نزدیک در جریان تمام صحبتها بودم . نیت اولیه ساخت این مجموعه بسیار خداپسندانه بوده ولی با نظر سایر دوستان سادوایی هم موافقم که می توان به شکل دیگری نظر بانیان رو هم تامین کرد.
پیشنهاد ساخت مجتمع فرهنگی ورزشی از پیشنهادات بسیج بالاده در آن جلسه بوده و تقریبا با اقبال عمومی در اون جلسه هم مواجه شده بود که البته باید عرض کنم که نقطه آغازین این پیشنهاد بوسیله مهندس صالح کاردگر رئیس اداره ورزش و جوانان ساری داده شده که بنده اون رو در جلسه زیروان مطرح کردم. ان شاالله با همت همه دلسوزان بالاده این مهم به نتیجه برسه.
واما نقدی بر فرمایشات شماآقای آزموده
۱ – اینکه فرمودید چرا اعضای شورای بالاده در اون جلسه نبودن، برای من هم سوال بوده. جوابش رو هم باید آقایون شورای بالاده بفرمایند که چرا علیرغم دعوت، در این جلسه حاضر نشدند. به هر حال همه ما میدونیم که اعضای محترم شورای بالاده انتخاب همه مردم بالاده نیستند بلکه انتصابی هستند.
۲ -آیا به نظر شما میتوان جمعیت ۳۰۰۰ نفری بالاده رو در جایی جمع کرد و از همه اونها نظر خواست؟ اگه به هر کدومشون ۵ دقیقه وقت بدیم حدوداً ۲۵۰ ساعت زمان می بره تا همه بتونن نظرشون رو بدن. ولی با دعوت نمایندگانی از صنف های مختلف موافقم (از صنف مهندسان، کشاورزان، فرهنگیان، بسیج، انجمن سادوا، روحانیون محترم، جوانان، دانشجویان و … ) که بتوانند صحبت صنف خودشون رو داشته باشند.
۳ – واینکه نیاز ضروری بالاده راه اندازی خانه بهداشت هستش با نظر حضرتعالی موافقم. خودتون در جریان هستین که خانه بهداشت با هزینه آقای حاج سیدخلیل ساداتی، پشت مدرسه در حال احداثه . پس باید منتظر اتمام این پروژه حیاتی باشیم.
باز هم پیشنهاد خودم رو برای استحضار سادوایی های عزیز مطرح میکنم:
۱ – فراهم شدن فضا برای انتخابات شورای بالاده
۲ – انتخاب دهیار دلسوز برای پیگیری امورات محل
۳ – ساخت مجتمع ورزشی فرهنگی
بنده به عنوان خدمتگذار بسیجیان بالاده دست همه دلسوزان بالاده را به گرمی می فشارم و برای همه آنها آرزوی موفقیت و پیشرفت دارم و از دوستان سادوایی میخوام نظرشون رو در مورد موارد ۱ تا ۳ بدن و بگن که کدومشون اولویت اول بالاده هستش.
با تشکر سیداسماعیل ساداتی
…………………………………………………..
سادوا: جناب آقای ساداتی سلام و سپاس که نظر حود را در باره این نشست و سایر امور وابسته به بالاده بیان کردید.
یکی دو نکته در یادداشت شما وجود دارد که شاید لازم باشد در باره آن روشنگری انجام گیرد.
۱ . در باره عدم حضور اعضای شورا در این جلسه همانگونه که در نقدم هم اشاره کردم، این نشست و تصمیم گیری به نوعی دخالت در امور و وظایف شورا هست و به اعضای شورا این حق را بدهید که شاید در اعتراض به این نوع دخالت ها و تصمیم گیری ها در این گونه نشست ها حضور نیابند.
این شورا، انتخابی و قانونی هست و دلیل نمی شود چون منتخب همه مردم نیست، بخواهیم جایگاهش را زیر سوال ببریم. در جلسه مورخ ۹ مرداد ۱۳۸۸ در حسینیه بالاده که حدود ۹۰ نفر ( از جمله خودم) حضورداشتند، اعضای فعلی شورا انتخاب شدند و در زمان انتخابات شوراهای کشور، چون جمعیت بالاده کم بوده و به حد نصاب نمی رسید، از طرف بخشداری و فرمانداری چنین مصلحت دیدند که اعضای شورا به صورت محلی انتخاب و به بخشداری معرفی شوند. ( لینک گزارش انتخاب شورای بالاده در سایت سادوا )
۲ . از اینکه حضرتعالی در باره عدم دعوت از انجمن فرهنگی سادوا هیچ اشاره ای نکردید گلایه ای ندارم. به نظر من اگر از اعضای بسیج دعوت می کنند ( که لازم هم هست دعوت شوند ) باید از اعضای انجمن فرهنگی سادوا هم دعوت کنند.
۳ . امکان اینکه روزی جمعیت ۳۰۰۰ نفری بالاده ( و حتی بیش از اینها ) را در جایی جمع کنیم وجود دارد تا بتوانیم از همه آنها نظر و کمک بخواهیم. امروزه برای اطلاع رسانی راه های بسیار زیاد و ساده ای وجود دارد که زمینه اجرای این فراخوان را آماده می کند. یکی از این راه ها همین نقدها و نوشتن یادداشت های بالادهی ها در سایت سادوا می باشد.

از پیشنهادات حضرتعالی هم سپاسگزارم و همه این مواردی که گفتید (و هم چنین مواردی ) به خاطر نداشتن امکانات اولیه رفاهی در روستای بالاده، در اولویت هستند. انتخاب شورا نیز در انتخابات بعدی در خرداد ماه ۱۳۹۲ رقم خواهد خورد و انتخاب دهیار هم منوط به داشتن شرایط دهیاری از سوی استانداری می باشد و همان مسئله جمعیت مطرح است و امیدواریم هر چه زودتر این مشکل حل شود. در باره مجتمع فرهنگی و ورزشی نیز به زودی در سایت سادوا مقاله ای خواهم نوشت.

بسمه تعالی
برادر مکرم جناب آقای آزموده / با سلام و احترام/ جا دارد از تعهد و دلسوزی جنابعالی برای زادگاه آباء و اجدادی مان کمال تشکر و قدردانی را داشته باشم . در این مختصر به عرض می رسانم که شکوفایی و بالندگی منطقه دوسرشمار و من جمله بالاده در وهله اول نیازمند به حضور و مقیم بودن اهالی است (بویژه در ایام سرشماری و غیره). ما تا زمانیکه آمار جمعیتی را بالا نبریم و یک شورای رسمی نداشته باشیم و برای منطقه دوسرشمار دهیاری ایجاد نکنیم نمی توانیم از بودجه های دهیاری برای عمران و آبادی منطقه استفاده کنیم. مزید بر اطلاع اینکه وجود دهیاری مستلزم فراوانی جمعیت روستاهای منطقه دوسرشمار در هنگام آمارگیری و سرشماری از منطقه می باشد.
دوماً اینکه ساختن مسجد و حسینیه زمانی باید اقدام شود که ما « مسجدی » زیاد داشته باشیم. با توجه به وجود یک باب مسجد و یک باب حسینیه در بالاده، به نظر حقیر ساخت مسجد و حسینیه ای دیگر نه تنها ضرورتی ندارد، ممکن است در آینده آغاز اختلاف و چند صدایی و چند دسته گی در محل را شاهد باشیم.
دوستانی که ساخت اینگونه اماکن مقدسه را پیشنهاد می فرمایند بهتر است بنا به فرمایش پیامبر اکرم حضرت محمد (ص) « اوصیکم بشبان خیرا » به فکر رشد و بالندگی جوانان باشیم و قدرت و توانمندی جوانان مان را مدیریت کنیم.
سوماً نقد جنابعالی خوب است.
ارادتمند: اقل الطلاب صادقعلی توبه
……………………………………………………………..
سادوا: جناب آقای توبه عزیز سلام. از لطف همیشگی شما به سادوا و موضوعات مرتبط به منطقه دوسرشمار و روستای بالاده سپاسگزاریم.

نرگس کاردگر بالادهی گفت

مدیر و اعضای محترم انجمن فرهنگی سادوای بالاده/ سلام و عرض ادب مرا پذیرا باشید.
هم اندیشی در این فضای مجازی هم غریب است هم صمیمی … اما دیگر به این غربت سازگار شده ایم و گویا به این بی توجهی‌ها عادت کرده‌ایم. بی توجهی به نسل جوان، باورها و آرزوهایشان و البته انتقادات شان … مسئله ای که شالوده نقد تأمل برانگیز جناب آقای آزموده بوده و ایشان با درایت کامل آن را نگاشتند که در صورت عدم پرداختن به آن، انجمن فرهنگی سادوا به نوعی « ماهیت خود را از دست می‌داد » و امید اعضا و مخاطبان انجمن، فرهنگ دوستان و فرهنگ خواهان نیز نا امید. چرا که اهمیت حل این مسئله به عنوان پیش نیاز فعالیت های فرهنگی در اولویت نخستین است.
از ایشان سپاسگزارم از اینکه به مسئله « توجه به جوانان و افکارشان » بیشتر از عمران روستا بها می‌دهند و آن را دلیل اصلی نگارش این نقد می‌دانند. من نیز با ایشان موافقم و امیدوارم قبل از اینکه به عمران روستا بپردازیم و به فکر تأسیسات باشیم، کمی نگاه ها و افکارمان را آباد کنیم.
امیدوارم جناب آقای علینژاد که فردی روشنفکر و خود نیز از دوران جوانی در بسیاری از فعالیت های فرهنگی شرکت داشته‌اند، به این پرسش‌ها پاسخ دهند. پرسش هایی که در ذهن جوانان بالاده و مخاطبان سایت وزین سادوا منتظر پاسخ است.
به عنوان پیشنهاد عرض می کنم در صورت بی پاسخ ماندن سوالات مذکور، با برگزاری نشست هم‌اندیشی و تنها با همان هدف « دور هم نشستن اهالی بالاده و دید و بازدید و تشریک مساعی آنان با یکدیگر» ، از همه بالادهی ها به خصوص جوانان علاقه مند و همچنین جناب آقای علینژاد و همراهان گرامی شان، دعوت به عمل آید. فکر می کنم انجمن محترم فرهنگی سادوای بالاده، هر گونه ناملایمات را باید با روش ها و راهکارهای فرهنگی پاسخ دهد. این خاصیت فرهنگ است.
با تشکر/ نرگس کاردگر بالادهی
………………………………………………….
سادوا: سرکار خانم مهندس کاردگر سلام. سپاس از شما که دیدگاه تان را در مورد این نشست و این نقد نوشته اید. امیدواریم همه ما مردم بالاده به ویژه جوانان و تحصیل کردگان عزیز، خود را در امور بالاده شریک بدانیم و گوشه ای از مشکلات آن را بر دوش بکشیم.

با سلام خدمت آقای آزموده. نقد خوبی در باره موضوعات روز بالاده نوشتین. دست تون درد نکنه. من خودم سال هاست که نمی تونم در جمع بالادهی ها حضور پیدا کنم و حرفام رو بزنم. یه موقعایی من گرفتارم و یا در نشست اخیر هم که اصلاً بی اطلاع بودم و از طریق سایت سادوا متوجه این موضوع شدم. چند باری که از من دعوت کردین توی جلسات انجمن سادوا بودم که موضوعات فرهنگی مطرح بوده و جایی برای حرف های عمرانی بالاده نبوده.
به نظر من در باره ساخت مجتمع فرهنگی – مذهبی هنوز نمی دونم منظور این آقایون چیه و چکار می خوان بکنن. ولی ساخت حسینیه همون جوری که دوستان دیگه از جمله روحانی عزیز آقای شیخ توبه فرمودن به صلاح نیست. ما هنوز چوب اختلافات ساخت حمام رو می خوریم که بر سرمون چماقه. دوست ندارم این بار بخاطر فرهنگ دچار اختلاف بشیم که اختلافات خودش از عوامل اصلی بی فرهنگی هست. ساخت یک مجتمع صرفاً فرهنگی، خیلی خوب هم هست و جای خالی یه کتابخونه با چند تا کامپیوتر و اینترنت توی بالاده خالیه.
من از همه این کسانی که زحمت کشیدن و این نشست رو برگزار کردن عاجزانه می خوام که این موضوع رو با شورای محل و فرهنگ دوستان و همه مردم در میون بذارن و از نظرات مخالف و انتقادات شون نترسن. اگه انجمن فرهنگی سادوا نتونه در این جور نشست ها حاضر بشه پس دیگه باید در همه چی رو تخته کرد و نیازی به ساخت مجتمع فرهنگی هم نداریم.
……………………………………………………..
سادوا: جناب دهبندی سلام. از اینکه اعلام نظر فرمودید بسیار سپاسگزار هستیم.

سلام آقای آزموده عزیز٫ این زمینی که می خوان توش این مجتمع رو بسازن دقیقاً کجای بالاده واقع شده؟ چون من از هر کی پرسیدم توی چشمه سر چنین زمینی رو نمی دونستن کجا هست.
اگه این مجتمع و کتابخونه اش ساخته بشه من خودم ۲۰۰ جلد کتاب خوب براتون کنار گذاشتم که به بهتون هدیه کنم.
………………………………………………………………….
سادوا: سلام بر ساداتی عزیز٫ این زمین در ضلع غربی ساختمان مخابرات واقع در جنوب غربی چشمه سر قرار دارد. از لطف شما برای هدیه کتابها نیز سپاسگزاریم و امیدواریم با ساخت کتابخانه بتوانیم از لطف شما بیشتر بهره مند شویم. هم اکنون نیز می توانید این کتابها را به انجمن فرهنگی سادوا تحویل بدهید تا در بالاده در کنار ۴۰۰۰ جلد کتاب دیگری که جمع آوری کرده ایم نگهداری شود.

با سلام خدمت جناب آقای آزموده
منظورم از “مجتمع فرهنگی”، مساجد بود که آن هم بیش از یک باب در بالاده وجود دارد، به هر حال در مساجد هم می توان کارهای فرهنگی انجام داد و به نوعی می توان آن را یک مجتمع فرهنگی دانست.
اما اگر منظورتان، یک کتابخانه یا هر چیز دیگر است، من به شدت از این کارها و فعالیت ها حمایت می کنم و خواهم کرد.
وجود یک مجتمع فرهنگی در یک روستا می تواند باعث تقویت فرهنگ آن روستا و حتی آشنایی با فرهنگ دیگر مجامع شود.
حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: هر کس به من کلمه ای بیاموزد مرا بنده ی خویش ساخته است.
با تشکر از جناب آقای آزموده مدیر عزیز انجمن فرهنگی سادوا

دلسوخته و عاشق بالاده و بالادهی گفت

سلام. به نظر میاد جلسات طایفه ای بر گزار میشه چون کسی خبردار نمیشه… شاید انجمن فرهنگی سادوا هم اینگونه داره عمل مکینه! البته جسارت نشه، این برداشت شخصی بنده هست از عملکرد سایت سادوا چون یه زمانی مادام کپی اسناد قدیمی رو می کردند که ملک بالاده مال فلان طایفه بوده و غیره … حالا ظاهراً این عزیزان هم می خواهند کاری انجام بدهند و جار بزنند که ما طایفه … این کار را انجام دادیم. احداث مجتمع فرهنگی باید با حضور کارشناسان مورد بحث و بررسی قرار بگیره. قطعا هدف دوستان احداث یک سوله هست و تمام … برای همه بالاده های عزیز آرزوی سلامتی دارم.
………………………………………………….
سادوا: سلام.
برگزاری جلسات طایفه ای سال هاست که برای بررسی زمین های کشاورزی یا هر موضوعی دیگر در جریان هست و کسی هم نباید معترض آن باشد. چون از قدیم این نوع جلسات و هم فکری ها در باره موضوعات مشترک طایفه ای وجود داشته و خوب هم هست.
اما در باره جلسات انجمن فرهنگی سادوا و عملکرد سایت سادوا، قطعاً برداشت شما نادرست می باشد. زیرا برای برگزاری جلسات انجمن ضمن اینکه با تلفن و پیامک از اعضا دعوت به عمل می آید بلکه در سایت سادوا هم دعوت عمومی می شود و هر بالادهی و حتی دوستان دوسرشماری می توانند در این جلسات حضور یابند.
کپی و جمع آوری اسناد قدیمی برای نوشتن کتاب های تحقیقی در مورد بالاده و نیز ثبت آنها برای جلوگیری از تخریب و نابودی شان امری ضروری می باشد و هم اینک نیز در حال انجام بوده و هیچ ربطی به زمین های فلان طایفه ندارد.
ساخت مجتمع فرهنگی نیازمند باز تعریف با حضور کارشناسان بوده و ساخت یک سوله نمی تواند به عنوان مجتمع فرهنگی مورد قبول واقع شود، حال از طرف هر طایفه ای ساخته شود.
از لطف شما در اعلام نظر سپاسگزاریم.

با سلام. از بررسی این موضوع توسط جناب آقای آزموده، متوجه اصل اون شدم. متاسفانه هر بار بخواد توی بالاده یه اتفاق خوبی بیفته، راه ها رو اشتباه می ریم و بی گدار به آب می زنیم و اونو تبدیل به یه معظل می کنیم.
حدود ۳ سال پیش آقای آزموده توی همین سایت سادوا برای ساخت کتابخانه پیشنهاد داده بودن ولی کسی توجه نکرد و حالا عده ای با همون ایده ( شاید کمی گسترده تر ) ساخت مجتمع عظیم فرهنگی رو میدن که هیچ درک و تعریف درستی از اون ندارن. هیچ کی نمی دونه این مجتمع عظیم فرهنگی هست یا مذهبی! آخه این دو تا تعریف ها و کارکردهای جداگانه ای دارن و هر کدوم شرایط خودشو داره.
بعضی از دوستان هم حرف از سوله می زنن! از سوله برای نگهداری محصولات کشاورزی و یا کارگاه های بزرگ صنعتی استفاده می شه نه به عنوان یه مجتمع فرهنگی. اینجاست که میگم راه ها رو اشتباه میریم.
ساخت این مجتمع نیازمند کارشناسی بوده و قبل از اینکه عده ای کلنگ مبارک احداث شو بر زمین بزنن باید تمام جوانب و کارکردهای اون بررسی و تدوین بشه تا به سرنوشت ساخت حمام دچار نشیم.

سینه چاک بالاده گفت

دوستان عزیز سلام. دلم می خواد یک مجتمع فرهنگی شیک توی بالاده ساخته بشه که دهن همه بخصوص …. آب بیفته. سوله موله هم بدردمون نمی خوره که فردا مش …. تراکتورش رو توش پارک کنه و انبار کاه بشه یا توی تابستونا بچه ها توش فوتبال بازی کنن.

جناب آ قای آ زموده مدیریت محترم سایت وزین سادوا
با عرض سلام و احترام/ نقد جنابعالی به یقین خواسته اکثر مردم بالاده می باشد. با این حال با توجه به یاداشت های عزیزان، چند نکته را عنوان می نمایم.

علیرغم اینکه پیشینه فعالیت مردم بالاده کشاورزی و دامپر وری بود ولی علم و دانش و فرهنگ جایگاه خاص خود را در میان آنان داشته است و مکتب خانه بخشی از وجود بالاده بوده است که شاهد این ادعا را می توان شخصیت های بزرگی مانند آ یت الله شیخ حیدر کاردگر، زنده یاد ملامحمدی توبه، مرحوم حجت السلام ملاعلی توبه را نام برد و باز می توان عنوان نمود که پدر علم نوین چهاردانگه شادروان یساری، آموزش اولیه خود را در مکتب خانه بالاده آ موخت و روحانیون بزرگوار حال بالاده که مایه مباهات و از یادگاران مراجع عالیقدر آقا شیخ محمدکوهستانی و آ یت الله ایازی هستند – فارغ التحصیلان دانشگاهی بالاده، درخشان مثل ستاره و مایه افتخار ایران و در زمینه ورزش نیز دارای سابقه و قدمت درخشانیم که اکنون فرزندان اعضای تیم فوتبال عقاب و شاهدژ هر کدام جوانی رشید با شعور و با دانشند که چرخی از اقتصاد ایران را به حرکت در آورده اند و مرحوم اکبر چهاردهی پهلوان نام آشنا همه. ولی بالاده امروز قبل از هر چیز و هر زمان دیگر به یک همگرائی و همدلی واقعی نیاز دارد و همه ما به همت و شعور و پاکی مردم بالاده احترام بگذاریم و همدیگر را دوست داشته باشیم. از تهمت وافترا و جریانهای محفلی پرهیز کنیم، حرکات احساسی و هیجانی را رها کرده و امیدوار باشیم که با وحد ت می توانیم بهتر از آنچه هستیم باشیم.
جناب آ قای آزموده! هر وقت به تیرهای چوبی برق که در کوچه های تنگ بدون استفاده از هرگونه وسیله و ماشین نصب شده است نگاه می کنم یاد قامتهای خم شده و با همت انسانهای بی ادعا و گمنام اشک شوق را از چشمانم جاری می سازد و باز یک جریان بسیار ساده که خود نیز شاهد آن بوده اید و حتماً سندی بر آن دارید مربوط به آ ماده کردن نوذورات ماه محرم توسط مادران و خواهران ما در هوای سرد در کنار خیابان و بطور نامناسب بوده است و امسال نیز بودید و دیدید این تفاوت هرگز در جلسات محفلی و پر از تهمت و پرخاشگری شکل نگرفته است، بلکه ساخته تفکر زیبای مردم بالاده بوده است.
امیدوارم همه بالادهی ها صحیح و سالم باشند و خداوند به بیماران آنها شفا و به جوانان آنان عزت عنایت بفرماید.
………………………………………..
سادوا: جناب آقای آتنی عزیز سلام. چه زیبا مراتب سواد و علم و دانش را در بالاده برشمردید و از اینکه بالادهی هستیم باید به خود ببالیم.
بالاده ی امروز شدیداً نیازمند همدلی و همگرایی به ویژه در بین جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهی و روحانیون محل می باشد و لازم است امور بالاده با مشورت و مشارکت آنان انجام گیرد. درود می فرستیم بر همه کسانی که در طول تاریخ برای بالاده قدمی و قلمی برداشته اند و باعث عمران وآبادانی اش در هر دوره زمانی بوده اند.
از محبت شما نسبت به سایت سادوا و بالاده و مردمش سپاسگزاریم.

سینه چاک بالاده گفت

سلام . آیا از این جلسه نوار و یا تصویری مثل عکس و ویدئو هم وجود داره؟ خیلی دوست دارم اصل گفت و گوهای صورت گرفته توی این جلسه را بشنوم.
…………………………………………………………………….
سادوا: سلام. خوشبختانه یک فایل صوتی از قسمت های زیادی از این جلسه موجود هست. چنانچه مشخصات واقعی خودتان و شماره تلفن و ایمیل بدهید برای شما ارسال می کنیم.

با عرض سلام خدمت آقای آزموده. به نظر بنده این نقدها و پرسش و پاسخ ها هیچکدام با نیت خیر و دلسوزی نمی باشد بلکه متاسفانه مانند همیشه از روی غرض ورزی می باشد و به همین خاطر راه به جایی نمی برد. مشکل همیشگی بالادهی ها.
……………………………………………..
سادوا: با سلام. به نظر نمی رسد هیچ جایی از این نقد کمترین غرض ورزی و یا سوء نیت در آن دیده شده شود و خوانندگان گرامی نیز آزاد هستند هر طور استنباط شان هست به موضوع نگاه کنند. شاید مشکل همیشگی ما این باشد که نقد را با غرض ورزی یکی می دانیم و به همین خاطر راه به جایی نمی بریم.

باسلام/ یاالله آقای آزموده
آقای آزموده آنقدر که خودتان بابت کارها و حرف های دیگران نقد می کنید لطفا خودتان هم کمی نقدپذیر باشید.
مریم خانم راست گفتند که این نقدها و پرسش و پاسخ ها هیچکدام با نیت خیر و دلسوزی نمی باشد.
من دورادور در جریان این بحث ها بودم ولی هر جور فکر می کنم نمیدونم چرا ساخت این مجتمع به ضرر شماست.
لطفا با یک دلیل قانع کننده پاسخ مارا بدهید. باتشکر.
……………………………………………..
سادوا: والله هر چه در نقدم گشتم جایی ندیدم که بنده مخالفتی با ساخت مجتمع کرده باشم بلکه فقط مشکلات پیش روی چنین طرح کارشناسی نشده ای را پیشاپیش گوشزد کردم. بنده و هیچ کس دیگری نیز هیچ ضرری از ساخت این مجتمع نمی بینیم جز اینکه دود عمل کارشناسی نشده به چشم همه ما می رود. لطفاً یک بار دیگر نقد بنده را بخوانید.
و اما در مورد این جمله تان که « خودتان هم کمی نقدپذیر باشید » حق با شما نبوده و اشتباه می کنید. انتشار همین یادداشت تان، خود دلیلی بر رد ادعای شما هست. جامعه ای که در آن نقد نباشد یک جامعه مرده به حساب می آید و بین نقد و برداشت نادرست تفاوت وجود دارد. مشکل این است که یک طرف ماجرا را شما در نقدم می بینید ولی از اصل ماجرایی که مورد نقد قرار می گیرد اطلاعی ندارید و لازم است تا دست اندرکاران این نشست برای افکار عمومی از جمله شما و مریم خانم جوابیه ای بدهند تا با مقایسه آن جوابیه و نقد بنده، به یک استنباط درستی برسید.
اگر همین چهار خط نقد را هم ننوشته بودم که اکنون شما از اصل آن نشست، کوچکترین اطلاعی هم نداشتید!

با سلام. از جمع بندی نظرات دوستان خیلی چیزها دستگیرم شده. اکثر دوستان نقدشون منطقی و مودبانه و تاثیر گذاره مثل مهندس ذبیح الله کاردگر – خانم مهندس کاردگر – حجت الاسلام توبه – سیداسماعیل ساداتی – مصطفی ساداتی و … ولی متاسفانه بعضی از خوانندگان مثل مریم و بالادی ریکا و … فقط یک مشت منفی بافی و برداشت های غلط ذهنی شونو می نویسن.
این جور منفی بافی ها و حرفای بی ربط می تونه تاثیر منفی بذاره و اصل موضوع رو به حاشیه ببره. بهتره دوستان به این موضوع توجه کنن که ما تابحال توی بالاده فضایی مثل سایت سادوا نداشتیم که بتونیم نظرات مون رو آزادانه و بدون هیاهو بیان کنیم.
………………………………………………….
سادوا: جناب آقای کاردگر سلام. نظرات اکثریت دوستان سازنده است و انتظار داریم با ورود به بحث موضوع اصلی، کمک کنیم تا این هم اندیشی ها بهتر و پربارتر برگزار گردد و نتیجه ای عاید فرهنگ بالاده شود.

باسلام خدمت بــالادهی های عـزیـز و آقای آزموده
این که فرمودید بنده از اصل ماجرایی که مورد نقد قرار می گیرد اطلاعی ندارم صحیح نبوده چون من در جریان کامل موضوع و بحث آن جلسه هستم.
از آنجایی که ساخت مجتمع فرهنگی در بالاده پس از سال ها فقط یک ایده و پیشنهاد بوده چرا باید آنقدر در مورد آن بحث و “نــقــد” کنیم تا مسولان پیشنهاد دهندگان بیخیال آن شوند؟؟؟
بنظر من اگر هر کسی نظر خود را در مورد ساخت این مجتمع بیان کند سازنده تر و بهتر بوده و کسی هم از حرف کسی دلخور نمی شود.
همه میدانیم که در حال حاضر در بـالاده نیازی به مسجد یا حسینیه ی دیگری نیست، ولی نیاز یک مجتمع ورزشی در روستا آشکار و بارز است، بطوری که امسال برای برگزاری مسابقات فوتبال روستای میزبان زمین مناسبی برای برگزاری مسابقات نداشته و حین مسابقات هم بدلیل نامساعد بودن زمین مسابقه ۲ نفر از بازیکنان تیم بالاده دچار مسدومیت شدید و شکستگی از ناحیه پا شدند. دلیل چیست؟؟؟ “نبود مکان مناسب ورزشی”
با ساخت یک مجتمع ورزشی در روستا هم مکان مناسبی برای ورزش جوانان بوده و هم از آن میتوان برای برگزاری مراسم مختلف (حتی مراسم شهدا)استفاده کرد.
به امید آبادانی هرچه بیشتر بـــالاده
…………………………………………….
سادوا: بنده نظراتم را مفصل و با توجه به اهمیت خیلی زیاد موضوع به صورت « نقد » ( نه از نوع کشیده اش ) نوشته ام و شما نیز اگر در جریان کامل موضع هستید که دیگر جای بحث ندارد و تعجب بنده از این است که هنوز اهمیت موضوع را متوجه نشدید و می گویید در حد یک پیشنهاد است!! تا برای موضوع مهمی مثل این بحث و نقد نشود که عیب و ایرادش مشخص نمی شود. چرا نباید در باره موضوع مهمی که ماجرایی دیگر مثل ماجرای حمام بوجود خواهد آورد نقد نکنیم؟ مشکل کار ما در این نکته است که نقد را « دشمنی » و « در خطر افتادن منافع » نقاد تعبیر می کنیم و همه چیز را با همین دیدگاه غلط بررسی می کنیم.
ما جوانان یک نسل قبل از شما سال ها در زمین فوتبال سنگلاخی بالاده فوتبال بازی کردیم و مجروح هم شدیم. سر شکسته، پا زخمی شده، دنده شکسته و … و آخ هم نگفتیم و بزرگان فوتبال بالاده هم مال همان زمین سنگ لاخی هستند. ساخت مجتمع ورزشی هم که بعضی از دوستان مثل جنابعالی مطرح می کنند و متاسفانه روش شان همان روش ساخت مجتمع عظیم فرهنگی – مذهبی آن دوستان هست، نیازمند بررسی کارشناسی بوده و معتقدیم ساخت هر مجتمعی چه فرهنگی – مذهبی و یا ورزشی و یا با هر نام دیگری در بالاده، می بایست ابتدا مورد کارشناسی قرار گیرد و سپس مطرح کرد. کارشناس و کارشناسی هم برای خود تعریفی دارد. متاسفانه دوستان با این کار دور هر چه کارشناس و کارشناسی را خط کشیدند. همانقدر که به مجتمع ورزشی نیاز داریم به مجتمع فرهنگی ( با تعریف فرهنگی و تخصصی آن ) بیشتر نیاز داریم. آبروی یک روستا به فرهنگ و مردم با فرهنگ آن است.
نکته آخر اینکه به نظر منطقی نمی آید و نمی شود شما پشت پرده باشید و کسی هم شما را نبیند و بخواهید دم به دم ما را هم متهم بکنید و انتظار داشته باشید دیگران هم نظر شما را قبول کنند. بهتر است مثل همه آنهایی که دیدگاه هشان را روشن و واضع بیان کردند شما هم روی بنمایید و …

باسلام خدمت بــالادهی های عـزیـز و آقای آزموده
چشم! آقای آزموده! ما میریم تو همون زمینای سنگ لاخی بازی می کنیم تا دست و پامون بشکنه و آخ هم نمی گیم.
آقای آزموده . ساخت مجتمع ورزشی فقط از طرف و نظر من نیست بلکه تعدادی از حاضرین در آن جلسه هم به این موضوع اشاره ی کوچکی کرده بودند.
بنظر بنده تا یک جلسه با اصلاع رسانی کامل و حضور همه ی اقشار بـــالاده و انجمن فرهنگی سادوا برگزار نشود ، طرح کارشناسی نشده و این اختلاف نظر ها باقی میماند.
…………………………………………………
جناب آقای قاسمی عزیز سلام. خوشحالم که شما بزرگواران هم گوشه چشمی به سادوا دارید. حرف ما هم همین است که کارهای مهمی که جنبه عمومی و به دنبالش هزینه دارد و حرف و حدیث، می بایستی ابتدا کارشناسی و سپس به صورت همگانی مطرح شود.
اگر شماره تلفن همراه خود را برای من بفرستید، در جلسه بعدی انجمن ( در همین دی ماه ) حتماً از شما هم دعوت خواهیم کرد تا از نظرات ارزنده شما بهره مند شویم.
ضمناً امیدوارم زمین فوتبال قدیمی بالاده که خاطرات زیادی در آن برای مردم بالاده وجود دارد، یک بار دیگر بازسازی شود و جوانان بتوانند در آن بازی کنند و از زن و مرد و بزرگ و کوچک با دود کردن اسپند به استقبال آنها بروند.
من نگرانم که خدای نکرده دست و پایتان یک خراش بردارد. اگر …. که دل من هم می شکند.

ba salalm khedmat aghaye azmode
aval ja dare az talash shoma da rabete ba sait zibaton tashakor konam va in kareton khili be pishraft baladeh komak mikone.
be nazar man sakht yek mojtama aslan baraye rostaei mesle balade lazem nist chon ke faghat dar yek ya do fasl az sal bishatar mardom be baladeh miravand
baladeh ba jazebe haye tabiei va zibaei ke dare mitone dar sathe ostan nemone bashe
SHAHDEZH-CHARNO-EMEDVA-VA BESYARI DIGAR AZ IN MAKAN KE DAR KESHVAR LENGE HAM NADARE onvaght shoma mikhain mojtama farhangi besazid

برگردان به رسم الخط فارسی از سادوا:
با سلام خدمت آقای آزموده
اول جا داره از تلاش شما در رابطه با سایت زیباتون تشکر کنم و این کارتون خیلی به پیشرفت بالاده کمک می کنه.
به نظر من ساخت یک مجتمع اصلاً برای روستایی مثل بالاده لازم نیست. چون که فقط در یک یا دو فصل از سال بیشتر مردم به بالاده می روند
بالاده با جاذبه های طبیعی و زیبایی که داره میتونه در سطح استان نمونه باشه
شاهدژ – چهارنو – امدوا بسیاری دیگر از این مکان که در کشور لنگه هم نداره. اون وقت شما می خواین مجتمع فرهنگی بسازین.
…………………………………………………
سادوا: با سلام. اول اینکه از محبت شما سپاسگزاریم و لطفاً پس از این یادداشت خود را به رسم الخط فارسی بنویسید ( تا زحمت من کمتر شود).
دوم اینکه شما هم مثل سایر دوستان نظر خود را نوشته اید و از این بابت هم سپاسگزاریم
سوم اینکه نشست ساخت مجتمع فرهنگی – مذهبی از طرف کسان دیگری برگزار و مطرح شده که حتی بنده را دعوت هم نکردند.
چهارم اینکه ساخت مجتمع فرهنگی برای بالاده لازم است ولی اینکه چگونه و کجا و چه استفاده ای از آن بشود مهم است که دیدگاه بنده با دست اندرکاران این نشست شاید تفاوت هایی ماهوی داشته باشد.