نقدی بر یادواره شهدا / قسمت دوم / عین اله آزموده / در قسمت اول نقدی بر یادواره شهدا به بعضی از کاستی ها و ایرادات اشاره کردم و دوستان زیادی نیز مرحمت کردند و دیدگاه های موافق و مخالف خود را نوشتند. در این قسمت به مواردی دیگر از کاستی ها و نیز راه حل های پیشنهادی اشاره می کنم و انتظار دارم تا دبیران و اعضای ستادهای یادواره شهدا نیز دیدگاه خود را بیان نمایند.

۵ .  تامین منابع مالی برگزاری مراسم بزرگی چون یادواره شهدا با حدود ۲۵۰۰ نفر مهمان همواره در سی سال گذشته با موانع و مشکلات و اما و اگرها و حواشی روبرو بوده و هست. اینکه مردم برای شهدایشان کمک مالی می کنند، جای تقدیر دارد و به نظر من این کمک ها در برابر جانفشانی شهدا چیز بی ارزشی است ولی روش جمع آوری بودجه ایراداتی دارد. به عنوان مثال اینکه کسی دسته قبض بگیرد و به در منزل کسی برود و آن شخص هم در معذورات قرار بگیرد و کمک مالی کند، روش درستی نیست و شاید ایرادات شرعی هم داشته باشد که بیشتر از این وارد جزئیات آن نمی شوم ولی از گوشه و کنار شنیده ام که به این نحوه جمع آوری پول گلایه هایی کرده اند.

پیشنهاد می شود با ایجاد یک صندوق مالی به نام شهدا نسبت به تامین منابع مالی یادواره ها اقدام کنیم و در فاصله زمانی چهار ساله موجودی این صندوق را با خودیاری مردم هر روستا و خیرین افزایش دهیم تا در بازه زمانی شش ماهه مانده به برگزاری یادواره که همه نیازمند تمرکز بر جنبه مختلف اجرایی یادواره هستیم دغدغه تامین منابع مالی نداشته و نیروهایی که در این بخش فعالیت می کنند در بخش های دیگر مراسم به خدمت گرفته شوند.

یکی از دلایلی که همواره در مراسم شهدا، ناهار صرف می شود، دوری مسافت و به طبع آن گرسنه شدن مهمانان در یک نیمروز است و اگر تمهیدی اندیشیده شود که بتوان با پختن غذاهایی ارزانتر و سبکتر از مهمانان پذیرایی کرد و یا بجای ناهار، به صرف عصرانه مراسم را برگزار کرد، شاید بهتر باشد. اگر هزینه پختن ناهار در سی سال گذشته را جمع  و ضرب کنیم به نظر مبلغ زیادی خواهد شد. اگر بتوانیم پس از این، هزینه هایی که برای پختن ناهار صرف می شود را برای عمران و آبادانی هر روستا و ساخت بنایی به نام شهدا استفاده کنیم خیلی بهتر خواهد بود.

۶ . گاهی افراد زیادی از جمله خانواده های گرامی شهدا و روحانیون منطقه گلایه می کنند که چرا اجرای مراسم یادواره شهدا یکنواخت شده و ترکیبی است از قرائت قرآن و مداحی و یا سینه زنی، سخنرانی و یا نقل خاطره و احتمالاً یکی دو برنامه جنبی دیگر مثل ساخت ماکت عملیات مختلف جنگی و یا ایستگاه صلواتی و … . عده ای دیگر هم گلایه دارند که به جنبه های فرهنگی یادواره شهدا و فلسفه ایثار و شهادت کم توجهی می شود. در این زمینه لازم است به این نکته توجه کنیم که اگر در برگزاری مراسمی سی ساله به نوآوری دست نزنیم، دچار روزمرگی شده و برگزاری مراسم به نوعی عادت تبدیل می شود. لذا همانگونه که دوستان از یکنواختی مراسم شهدا گلایه و یا انتقاد می کنند می بایستی راه حل نیز ارائه بدهند تا بتوانیم با همفکری بیشتر آنها را اجرایی کنیم.

به عنوان مثال برای سال گذشته مراسم شهدا در بالاده، چهار پیشنهاد از سوی دست اندرکاران ستاد و نیز انجمن فرهنگی سادوای بالاده ارائه شد: الف: طراحی پرچم یادمان شهدا مزین به نام مبارک « اباعبدالله الحسین (ع)» به عنوان روشی جدید و ابتکاری برای اعلان میزبان بعدی.  ب. اجرای مراسم چاووشی خوانی از « تِک سَر » بالاده تا تکیه به عنوان اعلان شروع رسمی مراسم.  پ. تجلیل از خادمین شهدا یک روز پس از برگزاری یادواره.  ت. روشن کردن شمع بر در هر خانه ای در بالاده بیاد شهدا در شب قبل از مراسم. سه پیشنهاد اول عملی شد ولی پیشنهاد چهارم عملی نشد و امید است در سال های آینده نیز روش های فرهنگی بهتری را طراحی و اجرا کنیم.

در اجرای مراسم امسال یادواره در قلعه از پرچم یادمان شهدا استفاده نشد و دلیل اینکه چرا این طرح در همان سال اول اجرایش، بایکوت شد مشخص نیست و لازم است تا دبیر محترم ستاد یادواره قلعه و پایین ده در این مورد توضیح بدهند. اجرای این سنت می تواند به عنوان یک بخش نوین فرهنگی در هنگام اجرای مراسم یادواره مورد توجه قرار بگیرد و این همان چیزی است که به آن « فرهنگ سازی برای شهدا » می گوییم. اگر مراسم شهدا را فقط به خواندن قرآن و مرثیه و سخنرانی خلاصه کنیم پس چه فرقی میان مجلس یادبود برای یک متوفی و مراسم یادواره شهدا وجود دارد؟ در اجرای یادواره، بیان ارزش های والای شهدا مطرح است و نیاز به روش های نوین داریم تا بتوانیم ارتباط بیشتری به ویژه با نسل های سوم و چهارم انقلاب برقرار کنیم.

اهدای پرچم یادمان شهدا به میزبان سال آینده توسط فرزند گرامی شهید شعبان کاظمی به آقای محمدعلی جعفری دبیر ستاد قلعه و پایین ده در مراسم ۱۳۹۰ بالاده

۷ . تجلیل از فرزندان و خانواده های شهدا می تواند به فرهنگی ماندگار و حسنه در مراسم یادواره شهدا تبدیل شود. تاکنون کمتر دیده شده است که موفقیت های علمی و هنری خانواده های شهدا را در مراسم یادواره یادآوری کنیم. به عنوان مثال در فروردین سال ۱۳۸۸ فرزند شهید خاسب به عنوان جوان شایسته و برتر استان مازندران و یکی از چهل جوان شایسته ایران در رشته هنری مورد تقدیر رئیس جمهوری قرار گرفتند ولی در مراسم شهدای آن سال در واوسرنو هیچ اشاره ای به این موفقیت نشد! ( لینک خبر انتخاب « یاسر خاسب » جوان بالادهی به عنوان جوان برتر کشور ) یقیناً مراسم شهدا فقط برای گرامیداشت یاد شهدا نیست بلکه زنده نگهداشتن اهداف شهدا و از جمله گرامیداشت خانواده شهدا و موفقیت یادگاران شهدا نیز می تواند به عنوان جزیی از این فرهنگ سازی مورد توجه قرار گیرد.

۸ .  مراسم یادواره شهدا فرصتی مناسب برای معرفی افراد بومی متخصص در رشته های مختلف ادبی، قرآنی، هنری و … و استفاده از تخصص آنهاست که شاید در شهرهای محل سکونت خود مجال بروز استعدادهای خود را نیابند و یا در آنجا به اندازه کافی، دیگران از این تخصص آنان بهره مند باشند. در یادواره شهدا نیز می توانیم از وجود این افراد که فی سبیل الله آماده خدمت هستند، استفاده کنیم. گاهی این مهم نادیده گرفته می شود و تبعات پنهانی را بدنبال دارد که در دراز مدت ممکن است باعث دلسردی این افراد شود. ستادهای یادواره می توانند همه نیروهای علاقمند به شهدا را مدیریت کرده و از وجود و تخصص آنها استفاده لازم را در جهت بهتر برگزار شدن مراسم شهدا ببرند.

به عنوان مثال، در روستای قلعه قاری خوش صوتی حضور دارند که به زیبایی در همایش چنار تلاوت کلام الله مجید کردند، ولی قرآن مراسم یادواره را سرهنگی از سپاه ۲۵ کربلا قرائت کرده بودند و این سوال برای مدعوین پیش می آید که مگر روستای قلعه و یا منطقه دوسرشمار قاری قرآن ندارد؟ و یا برای خواندن شعر، شاعری از سوادکوه آورده بودند ( که این دو بزرگوار بسیار هم قابل احترام هستند و استفاده از هنر آنان بسیار هم خوب است ) ولی در منطقه ما هم شاعران با ذوق زیادی وجود دارند که از خانواده شهدا و رزمندگان بوده و در بسیاری از یادواره های قبلی اشعار زیبایی در وصف شهدا سروده و خوانده اند. هم چنین در زمینه تبلیغات و گرافیک اینجانب برای همکاری به مسئول محترم فرهنگی یادواره قلعه اعلام آمادگی کردم (در ۲۵ بهمن سال ۱۳۹۰) و چندین بار نیز تلفنی پیگیر شدم ولی کوچکترین پاسخی به من داده نشده است. خوشبختانه در منطقه دوسرشمار به اندازه کافی قاری قرآن، مداح خوش صوت، شعرای خوش ذوق، برنامه نویسان متخصص نرم افزار و مولتی مدیا و … وجود دارند که بدون کوچکترین دعوتی، خود برای خدمتگزاری به شهدا اعلام آمادگی می کنند. استفاده از این نیروهای متخصص بومی در مراسم شهدا وظیفه ستادهای یادواره ها بوده و حضور آنان همواره باعث جذابیت بیشتر مراسم و مشارکت بیشتر آحاد مردم در اجرای برنامه و اعتماد به نفس محلی نیز می شود.

 آقای رحمت الله حسن پور ( سوادکوهی) که در مراسم یادواره امسال قلعه شعر خواندند

۹ . شاید آفتی که در سال های گذشته خود را نمایان کرده و شاید هم از آن غافل مانده باشیم این است که بعضی از اعضای ستادهای یادواره شهدا، دیگران را به خاطر جریانات سیاسی جاریه مملکتی و به زعم شان همفکر نبودن با آنها!! مورد بی مهری و اتهام و هجمه قرار  می دهند. امری که متاسفانه در سه چهار سال گذشته و در پشت نام شهدا برای فرهنگ دوستان منطقه دوسرشمار (که دیروز همسنگران شهدا بودند و امروز سلاح قلم و فرهنگ بدست گرفته اند ) بروز پیدا کرده و شدیداً باعث دلسردی نیروهای فرهیخته و دلسوز و متدین شده است. واضح تر بگویم که متاسفانه امروزه در بین بعضی از اعضای ستادهای یادواره شهدا برای فعالیت انجمن های فرهنگی روستاهای منطقه سنگ اندازی و منفی بافی و بدگویی می شود و با برداشتی غلط از فعالیت های فرهنگی، آن را در مقابل شهدا قلمداد می کنند ( نمونه های عینی و مستند دارم که اگر روزی نیاز به گفتن باشد با ذکر نام افراد خواهم گفت). لازم است یادآوری کنم همین افراد فرهنگی، ۴ سال پیش سایت گالباغ شهدای دوسرشمار را راه اندازی کرده اند ( کاری که وظیفه ستادهای یادواره شهدا بوده و تاکنون نیز همکاری شایسته ای از سوی ستادهای یادواره شهدا جز ستاد بالاده با آنها نشده است). همین افراد فرهنگی بودند که سال گذشته مجموعه تبلیغات بزرگ مراسم یادواره شهدا در بالاده را بر عهده گرفتند، همین افراد فرهنگی که از خانواده های معظم شهدا و رزمندگان و جانبازان نیز در بین شان فراوان هستند امروز پرچمدار فرهنگ دیار خود شده اند، همین افرادی که با هزینه شخصی خود برای فعالیت های فرهنگی از جمله برای یادواره شهدا تبلیغ می کنند و هیچ چشمداشتی نیز از کسی ندارند، همین افرادی که برای برگزاری مراسم شب شعر باید ناسزا و تهمت و تهدید بشنوند، همین افرادی که با برگزاری مراسم زیبای چنار کهنسال قلعه مورد هجمه و تهمت و شایعه پراکنی های ناجوانمردانه قرار گرفتند ( موارد مستند وجود دارد ) و … همین افرادی که همگی از فرزندان دلسوز و فرهنگی این دیار هستند و برای زنده ماندن و زنده نگهداشتن فرهنگ دیارشان تلاش می کنند و حضوری چشمگیر نیز در یادواره شهدا دارند و برای همکاری با یادواره ها پیشاپیش اعلام آمادگی می کنند. این طرز نگاه بعضی از افراد ستادهای یادواره ها باعث فاصله بین آنان و نیروهای سالم فرهنگی خواهد شد و این خیانت به آرمان شهداست که تعدادی خود را محق به کژانذیشی نسبت به دیگران بدانند و غیبت کردن پشت سر دیگران را در جلسات شهدا رواج بدهند و باعث ناراحتی و دلسردی دیگران شوند. مگر شهدای ما مردم را گروه بندی می کردند و یا راضی هستند که دیگران این کار را در حق مردم، همان مردمی که برای آنها جانشان را ایثار کرده اند، اعمال کنند؟

از مسئولان محترم ستادهای یادواره شهدا و روحانیون گرامی که از جمله افراد معتمد و فرهیخته دیار ما هستند انتظار می رود تا نسبت به روشن شدن ذهن های این افراد دتلاش کنند و آنان را نسبت به واقعیت و ماهیت کار فرهنگی سالم و شخصیت حقیقی و حقوقی اعضای انجمن های فرهنگی منطقه آگاه سازند. اکنون دیگر زمان آن نیست که جنگ های قلعه سری و بالادهی و واوسری راه بیندازند و بر دور هر روستایی دیوار بلند بی اعتمادی نسبت به روستای دیگری بکشند و بگویند چون فلانی مال فلان روستا هست نباید در یادواره روستای ما از وجودش استفاده شود!! اگر شهدا و مراسم شهدا عاملی برای وحدت مردم این روستاها می باشد، کسی حق ندارد برداشت شخصی و غلط خود را به نام شهدا برای فشار و ایجاد تفرقه به دیگران تحمیل کند. ادامه این روش به ضرر منطقه ما خواهد بود. زیرا ضمن اینکه شاید بخش زیادی از نیروهای متدین و متخصص همکاری خود را به دلیل نوع تفکر متحجرانه بعضی از افراد با ستادهای یادواره قطع کنند، زمینه برای رشد افکاری که خود را وامدار مطلق شهدا دانسته و دیگران را گونه ای دیگر معرفی می کنند، فراهم می شود که این بسیار خطرناک است و آثار سوء آن نیز از هم اکنون دیده می شود. کاش بجای برخوردهای دفعی، به فکر جذب مردم به ویژه جوانان به سوی ارزش های والای انسانی و اسلامی و فرهنگ شهدا باشیم. کاش گاهی هم به فرمایشات مقام معظم رهبری در باره لزوم فعالیت های فرهنگی سالم و بومی برای ایجاد نشاط و سرزندگی در بین مردم توجه کنیم. کاش پی می بردیم که دولت جمهوری اسلامی ایران هر ساله میلیاردها تومان بودجه برای برگزاری چنین مراسم فرهنگی و جشنواره های بومی که ما با پول خودمان برگزار می کنیم، تخصیص می دهد آن وقت بعضی ها کار فرهنگی ما را « تحت الشعاع قرار دادن یادواره شهدا » قلمداد می کنند؟ واقعاً از این تفکرات متحجرانه به خدا پناه ببریم.

این نقد ادامه دارد ….

چنانچه خوانندگان گرامی و هم چنین اعضای ستادهای یادواره شهدای منطقه دوسرشمار دیدگاه خود را در باره این مطلب و مراسم یادواره شهدا (به صورت مستند) بنویسند، حتماً در ادامه نقدها از آنها استفاده خواهد شد.

مطالب مرتبط ………………………………………………………………….

نقدی بر یادواره شهدای منطقه دوسرشمار / قسمت اول/ عین اله آزموده

نقدی بر یادواره شهدای منطقه دوسرشمار / قسمت سوم/ عین اله آزموده

یادواره شهدا و چند نظر و پیشنهاد  ۱۴/۵/۱۳۸۸ / عین اله آزموده

گفت و گوی اختصاصی وبلاگ سادوا با یاسر خاسب جوان نمونه و موفق بالاده ۳۱/۱/۱۳۸۸

یادی از مردان با صفای کوهستان البرز / به مناسبت هفته دفاع مقدس  ۱/۷/۱۳۸۸

یادی از گالباغ / مقاله ای به قلم فرزند شهید ۲۹/۳/۱۳۹۰

پاسخی به دل نوشته ی یادگار شهید / نویسنده: رزمنده ای از روستای بالاده

تحلیلی بر یادواره شهدای منطقه و حواشی آن در سال ۱۳۹۱ / سادتی تیله بنی

 گزارش تصویری بیست و هشتمین یادواره شهدا در بالاده ۱۳۹۰

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۲۶ مرداد ۱۳۹۱
entry نظرات دیگران در مورد این مطلب

با سلام
خیلی از مسائل یاد شده صحیح می باشد، امیدوارم دبیر ستاد و یا یکی از اعضای ستاد با عنوان حقوقی یا اسم حقیقی پاسخ در خوری داشته باشند.
متاسفانه سیاست برگزار کنندگان در این زمینه مشخص نیست اگر بنا بر استفاده مسئولین در مراسم به عنوان سخنران یا میهمان می باشد باید افراد سطح بالا دعوت شوند که بتوانند بودجه ای را به این منطقه اختصاص دهند و اگر شق دیگر مطرح است یعنی آرمان های شهدا، پس دور مسئولین را باید خط کشید و مراسمی در وسع خودمان بگیریم با دعوت یاران و یادگاران شهدا و ایثارگران.
فرهنگ اخلاص، ایثارگری، شهادت، عقلانیت و آزادگی در تضاد با خط ریا و تحجر و سطحی نگری می باشد.

جناب آقای آزموده سلام پیشنهاد می کنم هرچه زودتر ستاد مرکزی از هر روستا ۳ نماینده راه اندازی شود تا تصمیمات مهم در این ستاد رسیدگی شود. در مورد طرحهای شما درسال ۹۰ فکرمی کنم از ستاد یادواره بالاده هم تعدادی اطلاع نداشتند. در مورد پرچم هم باید بگویم راستش در المپیک هم از ۴ سال پیش کشور برزیل خبرداشت که پرچم المپیک را در اختیار خواهد گرفت اما یادواره شهدای قلعه و پایین ده فقط در همان لحظه متوجه شده اند و ما در جلسه ستاد از آقای جعفری سوال کردیم که جریان پرچم چه می شود که ایشان گفتند که من در آن زمان به خاطراز دست دادن پدر خود روحیه خوبی نداشته ام حتی وقتی مجری نام من را صدا کرد نمی دانستم چه خبر است . در مورد خرج های مراسم یادواره من سوالی دارم آیا منظور شما این است که کمکهای مردم و خانواده شهدا برای درمانگاه یا مدرسه خرج شود؟ مردم در مقابل شهدا مسئولند ولی در مقابل دولت نه. بلکه دولت مسئول این ملت است ساختن درمانگاه و مدرسه و غیره وظیفه دولت است نه ملت. پس اجازه دهیم مراسم شهدا به همین صورت باشگوه برگزار شود .
ادامه دارد
……………………………………..
سلام جناب نظری. پیشنهاد شما را دوستان ستادها باید بررسی و اجرا کنند. اینکه تعداد اعضا از هر روستا چند نفر باشند بابد بعداً مشخص شود و جزئیات را آنها باید مشخص کنند.
منظور از کمک های مردم و خانواده شهدا نه مدرسه است و نه خانه بهداشت که هر دو را داریم بلکه منظورم امور دیگری از جمله کمک به خانواده های بی بضاعت، ادامه تحصیل دانش آموزان بی بضاعت، درمان افراد بی بضاعت، ساخت کتابخانه و یا مجتمع فرهنگی، کمک به ازدواج و یا اشتغال بعضی از جوانان که از درآمد مالی کافی برخوردار نیستند و اینگونه امور است و البته با شما هم عقیده ام که اینها هم جزو وظایف دولت است. در آن صورت روح شهدا نیز از ما راضی تر خواهد بود.

یک رزمنده بالادهی گفت

برایم خیلی جالب است که از چهار پیشنهاد زیبای شما، سه تایش پارسال عملی شده بود و هر سه تای آنها امسال اجرا نشد. پس درود بر بچه های یادواره بالاده که تا این اندازه استقبال کردند. این پرچم یادمان دقیقاً از جنبه های فرهنگی و اطلاع رسانی بالایی برخوردار است که حتی می توان آن را تحت مراسم خاصی مثل گذاشتن در یک مجمعه و بر سر زنان و مثل اینکه برای دامادها می برند البته با مولودی خوانی و هر سال از منزل یک شهید و یا امامزاده به مراسم حمل شود و با این کار هم یک سنت زیبای قدیمی احیاء می شود و هم اینکه یک برداشت جدید و ارزشی از آن می شود.
…………………………………………..
سادوا: برادر رزمنده سلام. این فرمایش شما جنبه عملی هم می تواند داشته باشد و به نظرم یک مراسم آئینی بسیار زیبایی هم خواهد شد که در مردم هم تاثیر زیادی خواهد داشت. امیدوارم در یادواره سال ۱۳۹۴ بالاده این مراسم آئینی هم اجرا شود.

سلام و درود دوباره بر آقای آزموده . نقد دوم تان هم حاوی نکات زیاد و البته تاسف باری هست که چگونه با افراد فرهنگی اینگونه برخورد می کنند و از اینکه به مسایل مالی یادواره هم اشاره کردید تشکر می کنم. مگر این آقایان شماها را نمی شناسند و یا از سابقه جبهه و جنگ شما خبر ندارند؟ این آقایان اگر خود را منتسب به شهدا می دانند و مردم و از جمله رزمندگان را از صحنه بیرون می کنند که کار ناپسندی انجام می دهند و لازم است تا با آنها برخورد جدی صورت بگیرد تا باعث دلسردی دیگران نشوند. شهدا مال همه مردم هستند و از اینکه تا الان هم ۲۹ تا یادواره گرفتیم مال این بوده که مردم شهدا را از خودشان می دانند.
اجر همه کسانی که در این کارهای خیر زحمت می کشند با شهدا.
…………………………………..
سادوا: سلام بر دوست قلعه سری. از ابراز محبت شما در نقد قبلی و فعلی سپاسگزایم.

بگذار ناشناس بمانم گفت

با سلام خدمت جناب آزموده عزیز و همه قلم بدستان و فرهنگ دوستان و خانواده های بزرگ شهدای دو سرشمار
ما هم گلایه زیاد داریم حرف شما حرف دل خیلی هاست که شاید به مصلحت خوردن نانی سکوت کنند ولی روند حرکت و جداسازی نیروهای فرهنگی که خیلی ها را می شناسم و بعضی ها از فرزندان و خانواه های شهدا هم هستند از طرف هر جناح و هر طیفی مردود است. سلیقه سیاسی و نوع نگاه به اوضاع جاری مملکت حق هر ایرانی با شعور است و اینکه بر دیگران برچسب بزنیم بسیار کار وقیحانه ایست. چرا در مورد نقد، دوستان ما در ستاد یادواره سکوت اختیار کردند و جوابی برای آن ندارند؟ شهدا را از مال خود کردن و آنها را فقط وابسته به گروهی خاص نمودند جالب نیست. شعار داخل مسجد قلعه را دیدم (عکس شهدا را ببینیم و عکس شهدا عمل نکنیم ) ولی اطلاع دارم دوستان ما در زیر همان بنر و در داخل مسجد به اتفاق دوستانی از بالاده دقیقا عکس شعار عمل کردند و فقط در پی تخریب شخصی خاص و گروهی فرهنگی بودند که مطمئناً نتیجه عملکرد این دوستان از دید مردم پنهان نخواهد ماند و آنها باید پاسخگوی اعمال خود در جایگاه خداوند باشند (البته اگر اعتقادی به معاد داشته باشند ) همه ما وامدار شهدا و مخلص بلامنازع آنها هستیم و این نگاه های افراطی و متحجرانه را نه تنها ناپسند میدانیم بلکه دور از شأن و شخصیت همه مردم خوب شش پاره ده میدانیم و امیدواریم در پیشگاه این ۳۴ شهید سرو قامت منطقه شرمنده نباشیم و پیشنها من این است که اعضای انجمن های فرهنگی و ستاد های یادواره و بسیج و شورا بیش از بیش به هم نزدیک شوند و از تفکرات مثبت برای برگزاری هر چه بهتر البته با خروجی بیشتر استفاده کنند صد البته هم چنین باید باشد.
فکر کنم کمک به مردم بی بضاغت منطقه و کمک به ازدواج و تحصیل جوانان در حال حاضر دغدغه همه شهدای ما می بود، اگر آنها الان در بین ما زنده می بودند که البته روح بلندشان همیشه با ماست.

ارسلان بابایی تیلکی گفت

باسلام
بعید میدانم افرادی را که به نوعی پاسخگو می دانید اینترنتی باشند یا به سادوا سر بزنند.
آقای آزموده عزیز: بر شدت این دغدغه های شما سال به سال افزوده میشود و بااین وضع موجود و تفکر محدود و بسته و عدم پذیرش طرحها و نظرات و همچنین انجمنهای فرهنگی بعید میدانم به نتیجه مطلوب و در خور شان منطقه برسیم.
…………………………………
سادوا: جناب آقای بابایی عزیز٫ بشتر این دوستان در ستادهای یادواره از اینترنت استفاده می کنند و قلباً خوشحال خواهم شد تا نظرات خود را حتی در رد نقد بنده بنویسند. بالاخره هر انتقاد و نقدی به یک جوابیه روشنگرانه نیز نیاز دارد تا افکار عمومی از لابلای این نقدها و جواب ها قضاوت کند.

سلام سادوا
در مورد پرچم مراسم به یاد دارم چون نام ثبت شده بر روی پرچم (دوسرشمار) مورد تایید همه عزیزان نبود، در مراسم امسال استفاده نشد. جالب این است که یک نام مورد تایید همه عزیزان قرار گرفت اما در عین ناباوری بر روی پرچم نام دیگری ثبت کرده اند. حال اگر می گویید ستاد مرکزی یادواره باید تشکیل شود آیا شما همچنان خود را مستلزم به رعایت مصوبات آن ستاد میدانید یا مثل این مورد ؟؟؟
……………………………………
سادوا: این پرچم، توسط ستاد یادواره شهدای بالاده تهیه شده است و اگر بپذیریم که « ستاد مرکزی » ای هم وجود دارد پس این نام و پرچم باید به تصویب ستاد مرکزی هم رسیده باشد. حال چطور می شود که ستاد بالاده نام « دوسرشمار » را روی پرچم حک می کند و ستاد قلعه ( البته به زعم شما ) آن را نمی پذیرد؟ این روش تایید این حرف است که « ستاد مرکزی » یا وجود ندارد یا ستادهای دیگر خود را ملزم به رعایت مصوبات آن نمی دانند.
مگر روی پرچم به غیر از نام مبارک اباعبدالله الحسین (ع) و نام جغرافیایی منطقه « دوسرشمار » و نام روستاهای آن چه چیز دیگری نوشته شده که مورد تایید آن عزیزان نبوده است؟ این نام در جلسه مدرسه شاهد نکاء هم مورد تایید قرار گرفت و فایل صوتی آن نیز موجود است.
در قسمت های بعدی نقد به این مورد هم پرداخته می شود.

سلام خدمت شما آقای آزموده و همه ی خوانندگان سادوا
من به تنها نتیجه ای که در این سالها در مورد هم محلی های خودم ( همه منطقه دوسرشمار ) رسیدم این است که اگر کم نگفته باشم ۹۰ درصد آنها یک من men هستند به قولی نرود میخ آهنین در سنگ.
فکر میکنم که شهیدان جان خود را در دستان خود گرفتند تا ما به مفت نمیریم و با کمک شهدا ( نه سوءاستفاده از نام شهیدان ) « میهن خویش را کنیم آباد » و من اصلاً متوجه نمی شوم که چرا منتقدین دنبال دست های جسمی هستند و دستهای معنوی شهدا را لمس نمی کنند، هر چند ادعای همرزمی با شهدا را دارند و دایه عزیزتر از مادر گشته اند.
من نظرات دیگری هم دارم که بعدا اعلام خواهم کرد.
و در پایان من که در « رژیم غذایی » هستم ولی خواهش میکنم مردم ر از پِلا بخاردن محروم نکنید. در ضمن پِلا بَپِتن ( پختن ) و گوشت دَم هِدائِن زحمت کمتری دارنه به نسبت غذاهای حاضری دیگه در وعده عصرانه. لطفا آشپزها وِه کار نِتاشین. با تشکر

با سلام و عرض سپاسی دوباره خدمت جناب آقای آزموده و همه دوستانی که به ارائه نظر پرداختند.
آقای آزموده نقد جدید شما را در رابطه با یادواره های شهدا خواندم. از اینکه نظرات دوستان برایتان اهمیت دارد و با استفاده از درخواست‌هایشان نقدهایتان را ادامه می‌دهید بسیار خوشحالم. ضمناً از اینکه در نقد قبلی تان نظرم را نتوانستم واضح بنویسم و شما مجبور شدید تا آن را چند بار بخوانید پوزش می‌خواهم و امیدوارم در این نظر، آن اتفاق تکرار نگردد. البته باید گفت که شما دلیل آن را در قسمت پایینش آوردید (نوشتن برای شهدا دشوار است)
در ارتباط با بند پنجم نقدتان، من فکر میکنم به جای اینکه هر چهار سال یکبار، یک روستا میزبانی مراسم را بعهده بگیرد، بهتر باشد که هر ساله همه روستاهای منطقه با هم در یک مکان مشخص و ثابتی این مراسم را برگزار نمایند. به طور مثال در کنار مقبره امامزاده میرافضل که تقریباً در مرکزیت منطقه قرار داشته و حتی می‌تواند در آینده نیز به منظور برگزاری کلیه مراسم فرهنگی منطقه به صورت متمرکز در آن ساختمانی تأسیس گردد. به نظر می‌رسد دیگر روستای خاصی تحت فشار مالی قرار نگیرد.
همچنین در خصوص برگزاری یادواره و بهبود کیفیت برنامه‌هایش باید بگویم جمله‌ی زیبایی از امام خمینی(ره) به یادگار داریم که فرمودند: « شهادت، هنر مردان خداست » در این جمله شهادت به هنر تشبیه شده است. هنر چیزی نیست جز خلق زیبایی و شهید هنرمندیست که ایثار را به زیباترین شکل ممکن برای بشریت خلق می نماید. شهید بواسطه این هنر به والاترین مقام انسانی می‌رسد … پس یادواره شهدا یعنی یاد کردن از ارزشهای انسانی. یاد کردن از هنر مردان خدا، که خود هنر می‌خواهد. یادواره شهدا یک مراسم فرهنگی است. من فکر می کنم راهکار و یا شاید راز اثر بخشی آن هنر است … یادواره شهدا باید به فستیوالی هنری و فرهنگی تبدیل گردد تا همه کودکان، نوجوانان و جوانان منطقه مان که در رشته‌های مختلف هنری فعالیت دارند، در آن شرکت کنند. مثلاً می‌توان با طرح مسابقات هنری یا فراخوان هایی از همه هنرمندان منطقه دعوت نماییم تا متناسب با رشته هنری خود و بکارگیری تکنیک های روز در رابطه با موضوع مشترک (ارزشهای والای انسانی و وجوه تمایز شهدا) به خلق اثر بپردازند و در روز یادواره به نمایش بگذارند. تا دیگر شناختمان از شهید فقط یک عکس، پیکر خونین، کبوتر، چفیه و … نباشد بلکه خصوصیات رفتاری و شخصیت والای آن شهید باشد. باید از ایده های نو و خلاقیت ذهن نیروی جوان منطقه استفاده کرد. یادواره باید از شور و نشاط معنوی آکنده باشد و با هنر درآمیخته گردد تا همه هنرمندان و شرکت کنندگان مشتاقانه منتظر فرا رسیدن روز یادواره باشند. گاه یک انسان با دیدن یک اثر هنری و یا شنیدن قطعه ای ادبی، بسیار بیشتر از گوش‌کردن به یک سخنرانی چند ساعته متحول می‌گردد…!
آقای آزموده نمی‌دانم مطالب بالا قابل تحقق هستند یا خیر؟!
………………………………………..
سادوا: سلام بر فرزند گرامی شهید. از اینکه یادداشت قبلی تان را چند بار خواندم بخاطر زیبایی مطلب بود و هم چنین این یادداشت شما را هم چند بار خواندم تا به اصل مطلب شما پی ببرم. جنس یادداشت های شما با یادداشت دیگر دوستان خیلی متفاوت تر است.
واقعیت امر این است که یادداشت های عزیزانی چون شما و دیگر دوستانی که ( موافق یا مخالف ) اعلام نظر کردند، برای من بسیار دارای ارزش و اعتبار هست و خدا را شاکرم که به من و شما و همه دوستان سادوا این قدرت و شخصیت را داده تا نقدهای دیگران را تحمل کنیم و بر اندوخته های خود افزون کنیم و در صدد مقابله به مثل کلامی و یا اثبات حرف خود نباشیم.
مراسم یادواره شهدا را می توان خیلی بهتر و جذابتر از اکنون برگزار کرد و این پتانسیل را داریم که همه گرد چراغ شهدا جمع شویم و به پیشنهادات شما و دیگر دوستان جامه عمل بپوشانیم. به نظر من این امکانپذیر هست و حداقل در دوستان ستاد بالاده این پذیرش وجود دارد و نسبت به آن بسیار امیدوارم و ان شاء الله دیگر ستادها نیز با روش های نو و تاثیرگذارتر به فردایی بهتر در برگزاری یادواره شهدا خواهند رسید.

محمدجواد عالی گفت

سلام عرض می کنم خدمت شما دلسوزان مراسم شهدا
چه قدر و چه قدر زیبا یادگار شهید فلسفه شهادت و یادواره شهدا رو توضیح دادند.
به نظر من هم هدف از برگزاری مراسم شهدا انتقال فرهنگ شهادت به نسل امروزیست. حال جا دارد بررسی شود آیا برگزارکنندگان مراسم در این امر موفق بوده اند؟
من فکر می کنم اگر یادواره هر چهار سال در یک روستا برگزار شود بهتر است از آنکه هر سال در یک مکان و توسط یک ستاد ثابتی شاهد آن باشیم. چرا که در اینصورت عده ای خاص مسئول برگزاری یادواره می شوند و متعاقباً اطرافیان آنها نیز هم فکر و هم جناح آنها هستند و این باعث می شود یکی از اهداف یادواره یعنی تاثیرپذیری کلیه افراد ادا نشود و محدود به عده ای خاص بشود. از طرفی باعث تاثیرگذاری سیاسی بر یادواره می شود و شاهد جهت دهی های سیاسی در مراسم می باشیم.