چنار قلعه، شاهدی از روزگاران کهن/ شعر زیر را جناب آقای دکتر یحیی کاردگر بالادهی عضو هیئت علمی و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم به دعوت انجمن فرهنگی سادوای بالاده جهت قرائت در همایش « در سایه سار چنار قلعه » سروده و در اختیار این انجمن قرار داده اند. آقای دکتر کاردگر بخاطر مشغله های کاری نتوانستند در این همایش شرکت کنند و این شعر توسط آقای علی اصغر کاردگر بالادهی در این همایش خوانده شد. ضمن سپاس فراوان از جناب آقای دکتر یحیی کاردگر فرزند مرحوم مرتضی و هم چنین جناب آقای علی اصغر کاردگر فرزند مرحوم حسن، متن این شعر را به چنار کهنسال قلعه و دوست داران آن تقدیم می کنیم.

چنار کهنسال قلعه/ اردیبهشت ۱۳۹۱/ عکس: عین اله آزموده

پیشکش به آزاد مردان و آزاد زنان دوسرشمار؛ آنان که «بی گمان پای چپرهاشان جا پای خداست»

 چناری کهن ریشه، شاداب گفت

سخن های شیرین که باید شنفت

«مرا کِشت مردی سعادت سرشت

نه اهل ریا و نه کردار زشت

چو خُردک نهالم به دستش فتاد

دعا کرد و لب عاشقانه گشاد

خدایا به نام تو کارم درخت

که او ریشه گیرد در این خاک، سخت

دعایش چو با سوز همراه بود

پذیرفت دادارِ گیتیش زود

مرا این چنین شاخه انبوه کرد

به گیتی مرا بین که بِشکوه کرد

مرا عمر بخشید یزدان پاک

که تا گشتِ ایام بینم به خاک

همه برگ برگم پر از یادهاست

نشان از همه داد و بیداد هاست

حکایات من تلخ و شیرین  بسی است

مرا قصه ها با کس و ناکسی است:

جوانی گریزان ز خشم پدر

غریبی پریشان و بی بال و پر

زنی پیر و تنها و نالان ز غم

پر از شِکوه از روزگار دُژَم

یکی مرد پیری هراسان ز مرگ

گریزان ز فردای بی بار و برگ

دو عاشق، دو دلدادهء غمگسار

دو جنگندهء خسته از کارزار

بسی قصه در سایه ام کاشتـند

همه رنج، افسانه پنداشتـند

منم شاهد اشک آن نوعروس

که نالید در هجر شویش چو کُوس

یتیمی که در تند باد زمان

بنالید با سوز دل ز آسمان

فرو ریخت اشکی چو دُرِّ یتیم

به امید لطف خدای کریم

مَنش سایه بان بوده ام سال ها

امین دلش در همه حال ها

گر از اشک شادی بگویم سخن

سخن هایی از روزگار کهن

همان اشک شوق جوانی ظریف

که گوی محبت رُبود از حریف

کهنسال مردی که او بی بَر است

به امید فرزند، چشمش تَر است

که ناگاه پیکش خبردار کرد

خدایش به پیری پسر دار کرد

دوان سوی من با دلی شادمان

که تا اشک ریزد ز مردم، نهان

که گویند گریه سلاح زنان

نه در خوردِ مردان مرد است آن

مرا قصه ها ز آه آن مادریست

که در هجر فرزند سالی گریست

سرانجام لطف خدا یار شد

که فرزند ، او را طلبکار شد

چو چشمان مادر به چشمش فتاد

در این سایه ام اشک شوقی گشاد

بسی پاکتر از آبِ هر چشمه سار

که می جوشد از لطف پروردگار

اگر  باز گویم دگر قصه ها

هم از شادکامی هم از غصّه ها

سخن های بسیار باید شنود

بسی راز تاریخ باید گشود

ز مظلوم و ظالم ، ز یاغی ز خان

ز مردان آزاد بی خان و مان

ز هر کس که در سایه ام آرمید

حکایات بسیار باید شنید

مجال سخن نیست اینجا دگر

به وقت دگر باز گویم سمر » (سمر = داستان)

                                              ***       ***

چناری که در قلعه ریشه دَواند

مرا ریشه ها تا ثریّا رساند

خدایا ز هر آفتی دور باد

همه سایه اش مجلس سور باد

قبایش همه سبز و شادی فزا

رگ و ریشه اش باد دور از بلا

که تا ابر و باد است و باران و برف

بسی ریشه گیرد در این خاک، ژرف

دیاری که او را چنین پرورید

خدایش به چشم عنایت بدید

زمینش پر از سبزه و چشمه سار

همه کوهساران پر از لاله زار

سراسر سرایش پر از نور باد

دل مردمش شاد و پر شور باد !

یحیی کاردگر    ۳۰/۳/۱۳۹۱

مطالب مرتبط …………………………………………………………………………….

زندگینامه دکتر یحیی کاردگر ( در سایت سادوا )

گزارش تصویری سایت سادوا از همایش در سایه سار چنار کهنسال قلعه

روایت تصویری سایت تلسی از همایش در سایه سار چنار کهنسال قلعه

مقاله علمی: نگرشی کوتاه به خصوصیات گونه چنار / خانم مهندس نرگس کاردگر بالادهی

استفاده از مطالب و عکس های سایت سادوا با درج لینک و ذکر نام نویسنده و عکاس آزاد است

authorنوشته: انجمن فرهنگی سادوا dateتاريخ : ۳۱ تیر ۱۳۹۱
entry نظرات دیگران در مورد این مطلب

با سلام. از جناب آقای کاردگر بخاطر شعر بسیار زیبا و پر از احساسی که سرودند واقعاً تشکر میکنم. از دل سرودند، به دل نشست . از خدا میخواهم عمری با عزت و پربرکت چون چنار به ایشان عطا فرماید.

سلام بر آقای دکتر کاردگر
شعر بسیار زیبا و روانی را برای این همایش سرودین و نشون دادین که همچنان به زادگاه تون عشق می ورزین. از شما تقاضا دارم تا اشعار دیگه ای هم برای سادوا بفرستین تا ما بیشتر با سبک شعری شما آشنا بشیم. حیفه چنین استادی توی بالاده باشه و ما از شعرهاش بی بهره باشیم.
دست شما درد نکنه آقای کاردگر عزیز٫

از اینکه آقای دکتر کاردگر این شعر زیبا و رمانتیک را برای همایش چنار زادگاهم قلعه سروده اند خیلی خوشحالم. از آقای آزموده هم برای ارتباط با دکتر و تقاضای سرودن این شعر تشکر وافر می کنم.

زیبا و دلنشین بود و استادانه سروده شده بود .

بسیار شعر زیبایی است.
آقای آزموده! مسآله ای که این چند روز مرا آزار می دهد این است که یکی از زیباترین و موثرترین قسمت از همایش که اعتبار زیادی به همایش داده، حضور چشمگیر مردم منطقه دوسرشمار بوده که شما و انجمن تلسی این حضور عظیم را به تصویر نکشیده اید اگر تصاویری از این حضور دارید مثل شعر آقای کاردگر ارزش این را دارد که به صورت یک گزارش تصویری در یک پست قرار دهید. با تشکر.
…………………………………………….
سادوا: جناب نظری سلام. تصویر مربوط به حاج عزت اله زائری به خوبی انبوه جمعیت پای چنار را به تصویر کشیده است. این تصویر شامل ۷ عکس به هم چسبیده می باشد و فضای بسته محیط، این اجازه را به عکاس نمی دهد تا بتواند فضای بازتری را به تصویر بکشد.

شعر زیبایی بود. بنازم شاعر را که شاعرانه سرود در وصف چنار به شیوایی هر چه تمام تر. امیدوارم جناب دکتر هر جا هستند در زندگی شان موفق و سربلند باشند

سلام شعر زیبایی بود
و نشانگر اینه که همه عاشق وطن آبا و اجدادیشان هستند وعشق می ورزند

ساداتی تیله بنی گفت

با سلام خدمت دوستان و شاعر توانا، واقعا جای افتخار و مباهات است که دکتر کاردگر مثنوی بسیار زیبا بر وزن فعولن در توصیف چنار سرودند. فقط در بیت ششم مصرع دوم کلمه ی ( بشکوه ) معنی اش را نمیدانم و در آخرین بیت بند اول کلمه ی سمر معنی افسانه و داستان هم می باشد. آخرین بیت دعایی این مثنوی را برای دکتر و دیگر شاعران از خداوند متعال خواستارم / سراسر سرایش (سرودش) پر از نور باد/ دل مردمش شاد و پر نور باد. انشا ءالله. از سایت سادوا و شخص آزموده بخاطر انتشار یکی از محتویات پاسداشت مراسم چنار کمال تشکر و قدر دانی را دارم .
…………………………………………..
سادوا: جناب ساداتی سلام. از اعلام نظر ادیبانه و تخصصی و هم چنین ابراز محبت شما سپاسگزاریم.

با سلام و خسته نباشید. شعر بسیار زیبایی بود واقعاً درود به استاد ارجمند دکتر کاردگر. بنده دانشجوی ایشان در دانشگاه قم و ترم ۶ زبان وادبیات فارسی هستم. مسرورم که استاد شاعر منحصر به فردی دارم. ما شنبه ها با استاد درس ادبیات معاصر داریم در دانشگاه قم. ایشان احاطه علمی بر درس مورد نظر دارند و فردی باسواد و کتاب خوان هستند که هم مطالعه دارند و هم کتاب هایی را که می خوانند به ما نیز معرفی می کنند. خدا به ایشان و خانواده و اهالی سادوا مازندران طول عمر دهد.
………………………………………………………
سادوا: سلام بر جناب مرادی . اهالی سادوا نیز برای استاد کاردگر عزیز و همه شما عزیزان آینده ساز ادبیات ایران زمین دعای خیر می کنیم.

سلام و درود.
افتخار تلمذ از محضر ایشان در قم دارم اما چون ساکن تهران هستم ساعاتی محدود در ساحت سایه سار نامحدود ایشان هستم.
سروده محموده ایشان زیبا و «مرتفع» است.
با ارادت فراوان
هومن ظریف رضاییان

با درودی بی پایان
از شاگردان استاد کاردگر در قم بوده ام افتخار می کنم که شاگرد کوچک ایشان بوده ام شعری کاملاً حماسی و فردوسی وار و از اعماق قلب و روح. استاد گرانقدر همیشه پاینده باشند.

بنده سال ها پیش شاگرد دکتر در دانشگاه قم بودم آن زمان نمی دانستیم ایشان شاعر هم هستند. تنها به عنوان استادی بسیار سختگیر می شناختیمشان!!! البته در پشت آن همه سخت گیری، قلب مهربانی داشتند. این که زادگاه خود را فراموش نکردند جای تقدیر دارد.

بی نظیرترین و فوق العاده ترین استادی هستند که داشتم .سعادتیه که دانشجوهای ایشون هستم .

با درود فراوان همسر من خانم قربانی خلخالی در دانشگاه قم شاگردی شما رو کرده ازاین جهت از شما برای تلاشهای بسیارتان سباسگذارم
شعریست بسیار زیبا و در خور زادگاهتان